دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 1

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آداب السلطانيهجلد: 1نويسنده: محمد علي مولوي 
 
 
شماره مقاله:117
















اَلآدابُ السُّلطانِيَّه، كتابي تاريخي به زبان عربي، نوشتة صفي‌الدين محمد بن
طباطبا معروف به ابن طِقطَقي (660 ـ709ق/1262ـ1309م)، نويسنده، اديب و مورخ شيعيِ
امامي و از خاندان امام حسن مجتبي‌(ع). عنوان ديگر كتاب كه بدان نيز شهرت دارد،
الفخري في الآداب السّلطانيه و الدّول الاسلاميّه است. گاه آن را به اختصار، الفخري
گويند. واژة اخير اشاره به فخرالدين عيسي بن ابراهيم فرمانرواي موصل در آن روزگار
است كه اثر به نام او نگاشته‌ شده است. اين كهن‌ترين اثر سياسي ـ تاريخي پس از
فروپاشي خلافت عباسيان است. كتاب از يك مقدمة كوتاه و 2 فصل تشكيل مي‌شود: فصل يكم،
پند و اندرزهايي است كه براي فرمانروايان و دولتمردان سودمند است. اين فصل نزديك به
يك پنجم كتاب را در بر مي‌گيرد و آداب فرمانروايي و چگونگي ادارة جامعه را نشان
مي‌دهد. ماية عمدة كار نويسنده در اين فصل، اندرزنامه‌ها و كتابهايي مانند كليله و
دمنه، جاويدان خرد (و ترجمة عربي آن آداب العرب و الفُرس)، خردنامه و مانند
اينهاست. نگارنده در اينجا اندرزهايي از گفتة قباد، انوشيروان، اسكندر، فرزانگان
ايران و هند، پادشاهان ايراني و جز ايشان آورده و آيات و احاديثي نيز در تأييد آنها
نقل كرده است؛ فصل دوم، گزارش تاريخ اسلام از آغاز تا سقوط بغداد به دست هولاكوخان
مغول در جمادي‌الثاني 656ق/ ژوئن 1258م است. در اين فصل به وزيران هر خليفه بيش از
خود وي توجه شده و دربارة ايشان به تفصيل بيشتري سخن رفته است. مهم‌ترين منابع كار
نويسنده در فصل دوم، تاريخهايي چون، طبري (د 310ق/922م)، مسعودي (د 346ق/957م)، ابن
اثير (د 628ق/1231م) و نيز كتاب الاوراق نوشتة ابوبكر محمد صولي (د 335ق/946م) است.
ابن طقطقي از مأخذ اخير بيشتر در نوشتن شرح حال و كارهاي وزيران خلفاي عباسي بهره
گرفته است. از همين روست كه از هنگام درگذشت صولي تا مدت بيش از يك سده، از وزيران
خلفا سخني در ميان نيست.
اين كتاب به تصريح نويسنده در فاصلة ميان جمادي‌الثاني، تا 5 شوال سال 701ق/ فوريه
تا 3 ژوئن 1302م، در شهر موصل نگارش يافته است. بخش مربوط به دورة عباسي در فصل دوم
اين كتاب ارزش ويژه‌اي دارد. بلافاصله پس از انقراض نظام عباسي و در شرايط كاهش
فشارهاي تحميل شده از سوي خلفا، دانشمندي از طايفة امامي براي نخستين‌بار امكان
تاريخ‌نگاري يافته و گوشه‌هايي از فساد آن نظام را آشكار ساخته است. البته اين
واقعيت كه بيشتر زورمندان آن روزگار در زوال حكومت عباسيان سوكوار بودند و اينكه
اين اثر براي حاكمي از قماش همان زورمندان سوكوار نوشته مي‌شد، مانع شده است كه
نويسنده ديدگاههاي خود را دربارة آن نظام، با صراحت كافي مطرح كند. از اين رو نقد
وي از نظام عباسي بسيار ملايم است، اما همين نقد ملايم نيز تا روزگار نگارش اين
كتاب سابقه نداشته است.
نويسنده، چند صفحة نخستِ كتاب را به ستايش از فرمانرواي موصل اختصاص داده و سپس چند
صفحه‌اي نيز در ستايش كتاب خود آورده و طي آن اثر خويش را سودمندتر از حماسة
ابوتمام و مقامات همداني و حريري شمرده است.
نويسنده در آغاز فصل يكم مي‌گويد: اين كتاب جاي سخن دربارة حقيقت فرمانروايي و
تقسيم شدن آن به رياستهاي ديني و دنيوي مانند خلافت و سلطنت و امارت و ولايت و آنچه
از اينهمه برپاية شرع استوار بوده يا نبوده و آراي صاحب‌نظران در باب امامت نيست.
رئيس فاضل بايد از خرد، عدالت، دانش، پرهيزكاري و بخشش برخوردار و از خشم، بخل و
تندي بر كنار باشد. وي پاسخ علي بن طاوس (د 664ق/1266م) را به پرستش هولاكوخان در
ترجيح فرمانرواي غيرمسلمان دادگر بر مسلمان ستمكار نقل مي‌كند و وجود اعلم معصوم را
در جامعه لازم نمي‌داند و هوشياري و فهم حاكم را كافي مي‌شمرد. از بيشتر خلفاي اموي
و عباسي انتقاد مي‌كند و صريحا و طي آن اثر خويش را سودمندتر از حماسة ابوتمام و
مقامات همداني و حريري شمرده است.
نويسنده در آغاز فصل يكم مي‌گويد: اين كتاب جاي سخن دربارة حقيقت فرمانروايي و
تقسيم شدن آن به رياستهاي ديني و دنيوي مانند خلافت و سلطنت و امارت و ولايت و آنچه
از اينهمه برپاية شرع استوار بوده يا نبوده و آراي صاحب‌نظران در باب امامت نيست.
رئيس فاضل بايد از خرد، عدالت، دانش، پرهيزكاري و بخشش برخوردار و از خشم، بخل و
تندي بر كنار باشد. وي پاسخ علي بن طاوس (د 664ق/1266م) را به پرستش هولاكوخان در
ترجيح فرمانرواي غيرمسلمان دادگر بر مسلمان ستمكار نقل مي‌كند و وجود اعلم معصوم را
در جامعه لازم نمي‌داند و هوشياري و فهم حاكم را كافي مي‌شمرد. از بيشتر خلفاي اموي
و عباسي انتقاد مي‌كند و صريحاً اعلام مي‌دارد كه هارون‌الرشيد از خداي تعالي بيم
نداشته است. كشتن بي‌تأمل را جايز نمي‌داند و شكنجه به ويژه با آتش را نكوهش
مي‌كند. انتقام‌جويي را زشت مي‌شمرد و در دوري از اين صفت علي بن ابي طالب (ع) را
مثال مي‌آورد. همچنين وي در بسياري از جاهاي اين كتاب علاقة خد را به اهل بيت
پيامبر نشان مي‌دهد. البته اين اثر شامل برخي لغزشهاي تاريخي نيز هست. مؤلف، از
جمله در نقل رويدادهاي مربوط به حلاج و قرمطيان و افتادن بغداد به دست تركان
سلجوقي، مطالب نادرستي آورده است. در سدة 13ق/19م بخشهايي از اين كتاب در پاريس
(1806 و 1834 و 46ـ1847م)، وين (1816م)، بُن (1823م)، طرابلس (1828م)، مسكو (1870م)
و رم (1884م) منتشر شده است. چاپ يكجاي آن نخستين‌بار در 1860م در شهر گوتاي آلمان
انجام گرفته و در 1895م نيز با مقدمه‌‌اي به زبان فرانسه در پاريس منتشر گرديده
است. همين چاپ بعدها در قاهره و بيروت چندين بار منتشر شده است. اين اثر به زبانهاي
انگليسي و فرانسوي نيز ترجمه و منتشر گرديده است. كتاب را محمد وحيد گلپايگاني به
فارسي برگردانده و نام تاريخ فخري در آداب ملك‌داري و دولتهاي اسلامي بر آن گذاشته
است. اين ترجمه در 1350ش در تهران چاپ و منتشر شده و ديگر باره در 1360ش تجديد چاپ
گشته است.

مآخذ: آقابزرگ، الذريعه، 16/125؛ ابن الطِقْطَقي، محمد بن علي بن طباطبا، الفخري في
الآداب السلطانيه و الدّول الاسلاميّه، مصر، المطبعه الرحمانيه، 1938م، جم‍ ؛ ابن
الفوطي، عبدالرزاق بن محمد، الحوادث الجامعه، بغداد، 1351ق، ص 262ـ 265؛ براون،
ادوارد، تاريخ ادبي ايران، ترجمة علي‌پاشا صالح، تهران، ابن سينا، 1335ش،
1/365ـ366؛ بروكلمان، 2/207ـ 208؛ ذيل، 2/201ـ202؛ دانشكدة ادبيات، فهرست خطي،
8/80؛ دانشنامة ايران و اسلام؛ دائره المعارف الاسلاميه؛ دايره‌المعارف فارسي؛
زركلي، خيرالدين، الاعلام، بيروت، 1969، 7/174؛ زرين‌كوب، عبدالحسين، تاريخ ايران
بعد از اسلام، تهران، اميركبير، 1363ش، ص 12؛ قزويني، محمد، يادداشتها، به كوشش
ايرج افشار، تهران، علمي، 1363ش، 8/91ـ94؛ كحاله، عمررضا، معجم المؤلفين، بيروت،
داراحياء التراث العربي، 11/51؛ لغت‌نامة دهخدا؛ مهدي دامغاني، محمود، «ابن الطقطقا
و كتاب الفخري»، نشرية دانشكدة الهيات و معارف اسلامي مشهد، شم‍ 14 (بهار 1354ش)؛ ص
156ـ173؛ نخجواني، هندوشاه بن عبدالله، تجارب السّلف، به كوشش عباس اقبال، تهران،
طهوري، 1357ش، مقدمه.
محمدعلي مولوي

 





/ 415