شماره مقاله:125
آدابُ الُمَشْق، رسالهاي در آداب خوشنويسي و قواعد و قوانين كتابت قلم نستعليق به
زبان فارسي، از باباشاه اصفهاني خوشنويس نامور ايراني (د 996ق/1587م). باباشاه خود
در ديباچة رساله اشاره ميكند كه با ديدن خطّ سلطان علي مشهدي (د 926ق/1519م) چنان
شيفتة اين فن گرديد كه «ميل تحصيل خط، اسباب تحصيل هر فنّ ديگر» را از خاطر او برد.
رسالة موجود، حاصل مصاحبت باباشاه با ارباب فن و صاحبان هنر خوشنويسي و نيز نتيجة
تمرين و مشق بسيار است. اين رساله شامل يك ديباچه و 6 فصل است. مؤلّف در ديباچه، پس
از سپاس خداوند و درود بر پيامبر(ص) به شرح سبب تصنيف رساله ميپردازد. فصول ششگانة
آن عبارت است از بيان صفات كاتب، بيان اجزاي خط، تعريف مشق و آداب آن، بيان شيوة
تراشيدن قلم، آدابِ ساختن مركّب، چگونگي رنگآميزي كاغذ و آهار و مهره كردن آن.
پيش از باباشاه، ديگر خوشنويسان رسالههايي در پيرامون آداب و قوانين خط
نگاشتهاند، اما هيچيك به اندازة آداب المشق باباشاه از توجّه و عنايت هنردوستان
برخوردار نشده است، زيرا اين رساله به رغم اختصار، از ويژگيهايي برخوردار است كه در
رسالههاي پيشينيان ديده نميشود.
برجستهترين ويژگي اين رساله آن است كه باباشاه براي نخستين بار قواعد دوازدهگانة
خوشنويسي را زير نام «اجزاي خط» يكجا و به اين ترتيب آورده است: 1. تركيب، 2.
كرسي، 3. نسبت، 4. ضعف، 5. قوّت، 6. سطح، 7. دور، 8. صعود مُجاز، 9. نزول مُجاز،
10. اصول، 11. صفا، 12. شأن. افزون بر اين اصول دوازدهگانه، باباشاه از 5 اصل ديگر
زير عنوان اصول «غير تحصيلي» بدين شرح نام ميبرد: سواد، بياض، تَشمير، صعود حقيقي
و نزول حقيقي. بيشتر خوشنويسان تشمير را همان اصل هشتم از اصول دوازدهگانه (يعني
صعود مجاز) دانستهاند. اين ويژگي و آگاهيهاي داده شده در ديگر فصلها و نيز اختصار
مطالب، سبب گرديده كه رسالة باباشاه، چه به روزگار خود وي و چه پس از او، از عنايت
خوشنويسان و دوستاران هنر خوشنويسي برخوردار گردد. احتمالاً از آغاز سدة 13ق/19م،
كساني اين رساله را مخدوش ساخته و به سبب شهرت فراگير ميرعماد سيفي حّسني (د
1024ق/1615م)، نسخهاي از آن را با دستكاري در ديباچه، به نام وي كردهاند (نامة
دانشوران، 5/100). اين تحريف سبب شده كه آدابالمشق مدتي به نام ميرعماد شهرت يابد.
اين اشتباه به نسخههاي خطي تازهتر و حتي به تذكرهها و كتابهاي چاپ سنگي قديم و
سپس به كتابهاي چاپ سربي اخير سرايت كرده است تا اينكه نويسندگان نامة دانشوران
براي نخستينبار به اين امر توجه كردند. سرانجام معرّفي و چاپ يك نسخة اصيل از اين
رساله به خطّ خود باباشاه در 1950م در اورينتل كالج ميگزين، اين شبهه را بر طرف
ساخت.
بررسي و مقايسه ميان مطالب اين رساله، با نسخههاي خطّي و چاپي آدابالمشق منسوب به
ميرعماد، اين واقعيّت را روشن ميسازد كه بجز جابهجايي جملات و دگرگوني كلمات در
مقدّمه و تغيير نام مصنّف و كاتب از باباشاه به ميرعماد، متن اصلي هر دو رساله
بيكم و كاست يكسان است. شواهد آشكاري چون ياد نام و رقم صريح كاتب و مصنّف در
مقدمه و پايان رساله و تمايز شيوة كتابت باباشاه و تقدّم زمان زندگي باباشاه برمير،
و سرانجام فقدان هرگونه نسخة كهن با رقم و خط مير، نادرستي انتساب اين رساله را به
وي روشن ميسازد.
رساله كه در 1950م به كتابخانة دانشگاه پنجاب لاهور وارد شده، برابر شواهد موجود
تنها نسخة شناخته شده به خط خود باباشاه اصفهاني است. نسخه در آغاز آراسته به سرلوح
مذّهب، جدول كشي زرّين، بينالسّطور طلااندازي منقّش (در دو صفحة نخست) و حاشيه به
رنگ گلگون بوده و سابقاً به كتابخانة بيجاپور تعلق داشته است. اين نسخه همراه با
كتابهاي ديگر پس از فتح آن شهر به وسيلة عالمگير (1097ق/1685م) به كتابخانة او
منتقل گشته است. يادداشتهاي پشت صفحة نخست رساله نشان ميدهد كه اين نسخه يك بار در
1116ق/1704م و بار ديگر در 1143ق/1730م از كتابداران قديم به كتابداران جديد
كتابخانه تحويل شده است.
وجود تاريخ 1116ق در پشت صفحة نخست، سبب لغزش ديگري در فهرستنويسي نسخههاي فارسي
در دوران معاصر گرديده و اين تاريخ كه در حقيقت تاريخ تحويل و تحول نسخه است، تاريخ
كتابت آن انگاشته شده است، در حالي كه در همين صفحه يادداشتي به خط كتابداران
كتابخانة عالمگير است كه به تصنيف و كتابت رساله به وسيلة باباشاه صراحت دارد.
متن اين نسخه با يك مقدمه و فهرست لغات و اصطلاحات به وسيلة خان بهادر مولوي محمّد
شفيع در شمارة 101 اورينتل كالج ميگزين در 1950م در لاهور به چاپ رسيده است. چاپهاي
ديگر اين رساله عبارت است از: ضميمة تذكره الخطّاطين سنگلاخ، استانبول،
1276ق/1859م؛ تبريز، 1291ق/1874م؛ تهران، 1308ق/1890م؛ تهران، 1317ق/1899م،
نسخههاي خطي متعددي از اين رساله موجود است و ميتوان آنها را به 2 دسته تقسيم
كرد:
نخست نسخههايي كه بدون تغيير مقدّمه از روي رسالة باباشاه استنساخ شده است: از
جمله 2 نسخه در كتابخانة سلطنتي تهران، يكي به قلم محمد حسين تهراني با تاريخ كتابت
1259ق/1843م و ديگري به قلم ابوالفضل ساوجي (كه خود از مؤلّفان نامة دانشوران بوده)
با تاريخ كتابت 1261ق/1845م و نسخههاي ديگر در مجموعههاي خصوصي و كتابخانههاي
عمومي. ديگر نسخههايي است كه به ميرعماد نسبت داده شده است. شمار اين گروه بسيار
است و بيشترين آنها ميان سالهاي 1207ق/1792م تا 1312ق/1894م كتابت شده است. از
ميان آنها بايد از نسخههاي موجود در كتابخانههاي ملّي (تهران)، مجلس، مركزي
دانشگاه، ملك، دانشسراي عالي، سپهسالار (سابق)، آستان قدس رضوي، ملّي (تبريز)، نجف
اشرف و مجموعههاي خصوصي ياد كرد.
مآخذ: آقابزرگ، الذّريعه، 1/29؛ بياني، مهدي، آثار و احوال خوشنويسان، دانشگاه
تهران، 1345ش، 1/31، 87، 3/693؛ دانشپژوه، محمدتقي، «سرگذشت نامههاي خوشنويسان و
هنرمندان»، هنر و مردم، س 8، شم 86 ـ87 (آذر ـ دي 1348ش)، ص 36؛ دانشنامة ايران و
اسلام؛ فضايلي، حبيبالله، تعليم خط، تهران، سروش، 1362ش، ص 78، 82؛ محمّد شفيع،
خان بهادر مولوي، «رسالة آداب المشق باباشاه اصفهاني»، اورينتل كالج ميگزين، لاهور،
1950م، ش 101، ص 52 ـ57؛ مشار، خانبابا، فهرست چاپي فارسي، 1/51؛ منزوي، احمد،
فهرست خطّي فارسي، 3/1903؛ نامة دانشوران، قم، دارالفكر، 1338ش.
محمدحسن سمسار