دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 1

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آذين بن هرمزانجلد: 1نويسنده: آذرتاش آذرنوش 
 
 
شماره مقاله:155
















آذينِ‎بْنِ هُرْمُزان، از سرداران ايراني در جنگهاي سپاهيان اسلام براي گشودن
ايران. نام آذين به صورت مفرد يا مرکب (آذين گُشْنَسْب، آذين بَنْداد) از دوران
ساساني تا سد? 3ق/9م بر چند تن اطلاق شده (يوستي، ف) که از آن جمله، پسر هرمزان
است. احتمالاً مراد از اين هرمزان، همان سردار معروف ايراني در جنگ قادسيّه
(16ق/637م) است که خود از خاندانهاي بزرگ روزگار ساساني و فرمانرواي مَهْرَ
جَانْقَذَقْ (مِهْرْگانْ کَتَک)، (مارکوارت، 20) بود. در نزديکي اين ايالت، ايالت
ماسَبَذان (ماسْپَتان) جاي داشت که تختگاهش سيرْوان بود و در دشتهاي همين ايالت بود
که آذين کشته شد.
از سخن بلاذري (ص 304) چنين برمي‎آيد که ماسبذان و مهر جانقذن، پس از فتح نهاوند
(19ق/640م) «به صلح» گشوده شده است. او نامي از آذين نمي‎برد، امّا طبري فتح
ماسبذان را در 16ق/637م چنين گزارش مي‎کند: «چون هاشم‎بن عتبه از جَلولاء به مداين
بازگشت، به سعدبن ابي وَقّاص خبر داد که آذين‎بن هرمزان گروهي گرد آورده و به دشت
ماسبذان فرود امده است. سعد در اين باب به عمربن خطّاب نامه نوشت. عمر به وي فرمان
داد ضِراربن خطّاب را با سپاهي به مقابل? آنان روانه کند و ابن‎هّذَيل اسدي را بر
مقدم? سپاه گمارد و دو جناح را به عبداللّه‎بن وهب راسبي و مضارب‎بن فلان عِجلي
بسپارد. پس ضرار با سپاه بيامد و ابن‎هذيل را بر مقدّم? لشکر گماشت. چون به دشت
ماسبذان رسيدند، در جايي به نام بَهَنْدَف با سپاه آذين تلاقي کردند و جنگ درگرفت.
مسلمانان پيشدستي کردند و ضرار آذين را اسير کرد. پس لشکريان وي بگريختند. ضرار او
را پيش آورده گردن زد و سپس به دنبال گريزندگان درآمد تا به سيروان رسيد. پس
ماسبذان را «به جنگ» فتح کرد و مردم آن به کوهها پناه بردند» (1/2478).
ياقوت که خلاص? همين روايت را ياد کرد، احتمالاً منبع ديگري در اختيار داشته است،
به ويژه که 4 بيت از قول ضرار نقل مي‎کند که در طبري نيست. ضرار که در اين ابيات
فتوحات خود را مي‎ستايد، 2 کس ديگر را هم در کنار آذين نام مي‎برد: «وَزيرْدَ و
آذيناً و فَهْداً وَ جَعْمَعَهُم ...».

مآخذ: ابن اثير، عزّالدّين، الکامل، بيروت، دارصادر، 1385ق، 2/525-542، 545، 549؛
بلاذري، احمدبن يحيي، فتوح البلدان، به کوشش محمدرضوان، بيروت، دارالکتب، 1398ق؛
طبري، محمدبن جرير، تاريخ، به کوشش يان دخويه، ليدن، 1881م، 1/2478-2479؛ مارکوارت،
ايرانشهر، برلين، 1907م؛ ياقوت، حموي، ابوعبداللّه، معجم‎البلدان، به کوشش
فووستنفلد، لايپزيک، 1866-1870م، 4/393؛ نيز:

Justi, Ferdinand, Iranisches Namenbuch, Marburg, 1895.
آذرتاش آذرنوش

 





/ 415