شماره مقاله:168
آرپاليق، يا آرپالِق، نوعي خاص از مقرري و درآمد نقدي يا جنسي در نظام اداري و مالي
دولت عثماني که به طرق و صور گوناگون نسبت به دورههاي مختلف، به عنوان اضافه حقوق
در هنگام اشتغال به خدمت، يا پس از بازنشستگي يا معزوليت و کنارهگيري از کار، به
عنوان حق بازنشستگي و براي تأمين زندگي به مأموران عاليرتب? اداري و علماي طراز
اول پرداخت ميگرديد (قاموس ترکي؛ پاکالين I/84، اسلام آنسيکلوپديسي). اين اصطلاح
واژهاي است ترکي مرکب از «آرپا» يا «آرپَه» (يعني جو) و پسوند «ليق» روي هم به
معني تحتاللفظي «پول جو».
تا پيش از سد? 10ق/16م در منابع تاريخي امپراتوري عثماني، دربار? آرپاليق و اينکه
از چه تاريخي و به چه منظوري وضع شده و به چه کساني پرداخت ميگرديده توضيحي
نمييابيم. منابع سد? 10ق/16م نيز آگاهيهايي نسبتاً اندک و ناقص به دست ميدهند،
اما همانگونه که از عنوان و معني تحتاللفظي آن برميآيد، اين مقرري در آغاز به
سواره نظام و يا کساني که هميشه نيروي سواره براي گسيل به خدمت شاه آماده داشتند و
يا به آناني که به هر ترتيب ناگزير از نگهداري اسب بودند جهت تأمين هزين? تعليف و
نگاهداري اسبان پرداخت ميشد (پاکالين، I/84). آرپاليق در نظام ملوکالطوايفي خاص
عثماني ريشه دارد و به مأموران شاغل در امور نظامي و علمايي که در سِمَت قضائي و
نظاير آن انجام وظيفه ميکردند پرداخت ميشده است. با وجود اين، داير? شمولِ
آرپاليق در آغاز بسيار محدود بود و فقط به اين 2 گروه تعلق ميگرفت: 1. ارکان نظامي
مانند «بنيچري آغاسي»، فرماندهان نظامي و ملتزمين رکاب همايون؛ 2. رجال علمي،
مشتمل بر معلم پادشاه، شيخالاسلام و قاضي عسکرها (اسلام آنسيکلوپديسي). احتمالاً
اين مقرري در آغاز خاصّ گروه اول بوده، ولي بعدها شامل گروه دوم نيز گرديده و
بهويژه در مورد گروه اخير در مقياسي وسيع عمل شده است.
از نيم? سد? 10ق/نيم? سد? 16م و بهويژه سد? 11ق/سد? 17م، واگذاري آرپاليق عموميت
پيدا کرد و به پاس نشان دادن شجاعت در جنگ يا فعاليت در تأمين صلح و آسايش، حفظ و
مراقبت از نواحي سرحدي، کوشش در عمران و آبادي قلاع و نظاير آن به وزرا، امرا،
بيگلربيگيها، دفترداران و نشانچيها اعطا ميشد (پاکالين، I/84). از آنچه در
تاجالتّواريخ آمده مسلم ميگردد که هدف از برقراري آرپاليق، گذشته از موارد مذکور،
تأمين مخارج اضافي صاحبان آن بوده است. سلطان سليمان قانوني (926-974ق/1520-1566م)
براي سيّدابراهيم افندي، از علماي گرانقدر زمان و مفتي سابق شهر آماسيه، 000’50
«آقچه» آرپاليق تعيين کرد. مفتي با بيان اينکه «رياضتکش نيستم که نان جو بخورم و
جز مسجد به جايي نميروم که مرکب سوار شوم، بنابراين، «جو» مرا به چه کار آيد» از
پذيرفتن آن خودداري کرد. اما صدراعظم، ابراهيم پاشا، که مأمور ابلاغ فرمان شاه بود،
يادآوري کرد که آرپاليق تعبيري بيش نيست و پرداخت آن به منظور تأمين هزين? خدام و
درويشان و اطرافيان شماست (سعدالدين، 2/564). آرپاليق معمولاً بدينگونه اعطا
ميگرديد: بخشي از درآمد يک يا چند ناحيه (پاکالين، I/84، قس: مينورسکي، 31) يا
قسمتي از «عايدات شرعي» (مصطفي نوري، نتايجالوقوعات، 3/87، به نقل از اسلام
آنسيکلوپديسي) به يک يا چند نفر واگذار ميظشد و دارندگان آرپاليق، که «متصرف»
ناميده ميشدند، اگر از مغولان بودند «بر وجه ضميمه» آن را دريافت ميکردند
(پاکالين، I/84). برقراري اين مقرّري معمولاً با صدور فرمان شاه و فرستادن خلعت
انجام ميگرفت (همانجا). گاهي نيز آرپاليقهاي يک يا دو متصرف با يکديگر معاوضه
ميشد.
مقدار آرپاليق براي رجال علمي، سالانه حداکثر 70 هزار آقچه و براي سران ينيظچري و
ساير امراي نظامي 58 هزار آقچه (اسلام آنسيکلوپديسي، به نقل از کُنهالاخبار، برگ
86، 91) و براي مأموران سطح پايين و کارگزاران دربار 19999 آقچه بود (پاکالين،
I/85). بايد دانست که آرپاليق نه با «آرپابها» که زير نظر «آرپا اميني» ]مسئول
تدارکات اصطبل[ (فريدونبيگ، 1/472) براي تأمين جو مورد نياز اصطبل تعيين ميشد و
نه با مالياتي به همين نام که خسروپاشا در قرن 11ق/17م وضع کرده بود، ارتباطي ندارد
(همانجا).
از آنجا که ميزان آرپاليق با گذشت زمان افزايش مييافت و بدون رعايت ضوابط خاص به
اشخاص مختلف داده ميشد، اندکاندک، موجبات ضعف بني? مالي و اجتماعي و نظامي دولت
عثماني را فراهم ساخت (اسلام آنسيکلوپديسي، به نقل از قوچيبيک، رساله، 470 به
بعد). از سوي ديگر دارندگان آرپاليق اغلب از ادار? امور آن عاجز بودند، و ناگزير
ادار? آن را به کساني که در اصطلاح «نايب» خوانده ميشدند واگذار ميکردند و در
برابر اين خدمت حقوقي ثابت و يا بخشي از عيدات حاصله، که معمولاً 5/1 اصل آرپاليق
بود، به آنان پرداخت ميشد (جودت، 4/292).
ضعف بني? مالي، ظلم بيش از حد دارندگان و بهويژه ناشايستگي نايبان آرپاليقها و
سوءِاستفادههاي متعدد موجب شد که در سد? 12ق/18م رسم آرپاليق براي نظاميان و ساير
اشخاص غير از علماي ديني و قضات، ملغي گردد (همانجا) و به جاي آن مقرري ثابتي به
نام «طريق معاش» براي معزولان و بازنشستگان تعيين شود (اسلام آنسيکلوپديسي). بعد از
تنظيمات، با تشکيل صندوق بازنشستگي، براي علما نيز حقوق و مقرري تعيين شد که حتي
بعد از فوت نيز به افراد خانواد? آنان پرداخت ميگرديد. پس از اعلان مشروطيت «طريق
معاش» و اساساً استفاده از امتياز آرپاليق ملغي و به جاي آن حقوق بازنشستگي برقرار
شد (پاکالين، I/86).
مآخذ: اَسترآبادي، مهدي، جهانگشاي نادري، به کوشش عبداللّه انوار، تهران، انجمن
آثار ملي، 1341ش، ص 174؛ اسلام آنسيکلوپديسي؛ جودت، احمد، تاريخ، استانبول، 1309ق،
4/291، 293؛ سعدالدين، خواجهمحمد، تاجالتواريخ، استانبول، 1274ق؛ فريدونبيگ،
منشآت السلاطين، استانبول، 1274ق؛ قاموس ترکي؛ مينورسکي، ولاديمير، تاريخچ?
نادرشاه، ترجم? غلامرضا رشيد ياسمي، تهران، 1313ش، ص 30؛ نيز:
حaaakalin, M. Z., Osmanli Tarih Deyimleri ve Terimleri S?zl?g?, Istanbul, 1946.
علياکبر ديانت