دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 1

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آستانه اشرفيهجلد: 1نويسنده: سيد علي آل داود 
 
 
شماره مقاله:201















آسْتانة اَشْرَفِيّه، يکي از شهرستانهاي استان گيلان، واقع بر کنارة شرقي
سفيدرود با 384 کمـ 2 مساحت و 324‘100 نفر جمعيت (سرشماري 1365ش). اين شهرستان از
سمت شمال به درياي خزر، از خاور و جنوب به شهرستان لاهيجان و از باختر به کوچصفهان
و لشت نشا محدود است و داراي 2 بخش مرکزي و بندر کياشهر است. در تقسيمات جغرافيايي
کنوني 2 دهستان آستانه و دِهشال جزو بخش مرکزي و حسن کياده از توابع بندر کياشهر
محسوب مي‎گردد. در مجموع، شهرستان آستانه داراي 4 دهستان و 75 روستاست. آستانة
اشرفيه تا 1358ش بخش بوده و در اسفند 1358ش برحسب تصويب شوراي انقلاب به شهرستان
تبديل شده است. در سرشماري عمومي 1355ش جمعيت دهستان آستانه 333‘20 نفر، دهستان حسن
کياده 374‘5 نفر و دهستان دِهشال 880‘32 نفر بوده است. موافق سرشماري 1365ش جمعيت
کياشهر 293‘12 نفر مي‎باشد. در اين شهرستان مجموعاً 19 زيارتگاه وجود دارد.
مرکز شهرستان: شهر آستانة اشرفيه مرکز شهرستان است که در تلفظ محلي به آن «پيله
آسّونه» گفته مي‎شود. طول جغرافيايي آن ْ49 و َ58 شرقي و عرض جغرافيائي آن ْ37 و
َ15 شمالي و مساحت شهر بيش از 8 کمـ 2 است. آستانة اشرفيه در 36 کيلومتري خاور رشت،
(مرکز استان) و 7 کيلومتري شمال غربي لاهيجان قرار گرفته و جمعيت آن 000‘25 نفر است
که در 447‘2 نفر است که در 447‘5 خانوار متمرکز گرديده‎اند (سرشماري آبان 65).
وجه تسميه و سابقة تاريخي: اين شهر در قديم «کوچان» نام داشته است. کاشاني در تاريخ
اولجايتو از کوچيان نام برده که احتمالاً صورت ديگر همين نام است (ص 60). پس از به
خاک سپردن آقاسيدحسن يا سيدابراهيم معروف به سلطان‎سيدجلال‎الدين اشرف(ع) فرزند
امام‎موسي کاظم(ع) در آنجا، به تدريج نام کوچيان فراموش گرديد و نام آستانة اشرفيه
متداول شد. اسکندربيک ترکمان، نام اين روستا را آستانه، ياد کرده و آن را از توابع
لاهيجان به شمار آورده است (1/514). فومني گيلاني نيز در تاريخ خود نامي از آستان
اشرفيه به ميان آورده است (ص 103). مکنزي که در 1274ق/1857م از اينجا گذشته جمعيت
آستانه را در حدود 70 خانوار برآورد کرده است. به گفتة او در فصل ابريشم در آنجا به
زائران حرم جلال‎الدين اشرف غذاي رايگان داده مي‎شود (ص 22).
رابينو نيز از آستانه نام برده و شرحي دربارة آن به دست داده است. به گفتة او هر
سال در فصل ابريشم زائران به سوي اين زيارتگاه سرازير مي‎شده‎اند و بازار بزرگي که
در آن شهر ساخته شده بود منبع سود زيادي براي صاحبان آن بوده است (ص 373).
کشاورزي و صنعت: آب و هواي اين شهر همانند ساير قسمتهاي گيلان معتدل و مرطوب است.
آب کشاورزي روستاهاي اين شهرستان از نهرهاي حشمت‎رود، سيدعلي اکبري و سالارجوي که
از شعبه‎هاي فرعي سفيدرود هستند تأمين مي‎گردد. همچنين کانالهاي زيادي از حشمت‎رود
جدا کرده‎اند که تعدادي ديگر از روستاهاي اين شهرستان را آبياري مي‎کند. از محصولات
عمدة اين شهرستان برنج، دانه‎هاي روغني، حبوبات، محصولات جاليزي و اندکي سيب و
انگور است (وزارت کشاورزي، 1362ش، 137-138؛ همان، 1363ش، 201 به بعد). محصول برنج
آن در 1363ش بالغ بر 576‘39 تن بوده است (همان، 1363ش، 203). ولي موافق آمارنامة
استان گيلان، در اين سال سطح زير کشت برنج در اين شهرستان 75/076‘15 هکتار و ميزان
محصول آن 813‘42 تن بوده است (مرکز آمار ايران، ص 105). مطابق آخرين آمار در حال
حاضر سطح زير کشت برنج 000‘19 هکتار و محصول سالانة آن حدود 000‘40 تن برنج سفيد
است (تحقيقات محلي). همچنين 800 هکتار زيرِ کشتِ بادام‎زميني است و 350‘1 هکتار
زمين به توتستان اختصاص يافته است و سالانه حدود 700 تن ابريشم در آنجا توليد
مي‎گردد. محصول پيلة اين شهرستان بيشتر به مشهد صادر مي‎شود.
در سطح شهرستان 4 کارگاه صنعتي وجود دارد که مهمترين آنها کارخانة توليدي پارچة
سيمين بافت است که در 4 کيلومتري آستانة اشرفيه در روستاي نازک‎سرا قرار دارد. نيز
يک کارخانة پلاستيک‎سازي در جادة کمربندي آستانه و يک کارخانة فرغون‎سازي در 3
کيلومتري جادة بندر کياشهر قرار گرفته است. شرکت توليدي گيلان مرغ نيز از مؤسسات با
اهميت اين شهرستان است که به زودي آمادة بهره‎برداري مجدد مي‎گردد. همچنين در
آستانة اشرفيه تعداد زيادي کارخانة چوب‎بري و برنج‎کوبي وجود دارد. در 1363ش در شهر
آستانه، 891‘5 رأس گوسفند، 321‘1 رأس بز و بزغاله، 965‘3 رأس گاو و گوساله پرورش
يافته است (مرکز آمار ايران، آمارنامة استان گيلان، ص 111).
تأسيسات فرهنگي و اجتماعي: آستانة اشرفيه داراي مؤسسات گوناگون فرهنگي و اجتماعي
است. براساس آمار موجود اين شهر داراي تأسيسات برق، آبرساني، تلفن خودکار، 9
درمانگاه دولتي، يک بيمارستان، يک آزمايشگاه و يک داروخانه است. تعداد پزشکان آن در
کل شهرستان در حال حاضر 6 نفر است. اين شهر در مسير راه اسفالتة استان گيلان به
مازندران قرار دارد و از طريق راه اسفالت با شهرهاي رشت، لاهيجان، بندر کياشهر،
لنگرود و بندر انزلي مرتبط است.
در اين شهرستان (به استثناي بندر کياشهر) 72 مدرسة ابتدايي، 30 مدرسة راهنمايي، 11
دبيرستان و هنرستان و يک آموزشگاه بهورزي وجود دارد. همچنين در بندر کياشهر يک
دانشسراي تربيت معلم، تأسيس شده است. در شهر آستانه، 2 حوزة علميه، يکي در مسجد
جامع و ديگري در مسجد بازار قرار دارد که جمعاً در اين 2 مدرسه حدود 60 طلبه به
آموزش علوم ديني اشتغال دارند. در اين شهر 2 کتابخانة عمومي وجود دارد. کتابخانة
فرهنگ و هنر در 1331ش بنيان نهاده شده و در حال حاضر 270‘5 جلد کتاب دارد.
تأسيسات ديگر اين شهر، يک ورزشگاه، 4 مهمانخوانه و يک مهدکودک است (مرکز آمار
ايران، شناسنامة شهرهاي کشور، 38-49؛ آمارنامة استان گيلان، 54 به بعد، و نيز
تحقيقات محلي).
از آداب و رسوم قابل ذکر اين شهر مراسم پنجشنبه بازار است که روزهاي پنجشنبة هر
هفته گروهي از روستاييان اطراف را به آنجا مي‎کشاند (پاينده، 232). اما هنگامي که
رابينو از اين شهر بازديده کرده است (ص 67). در اين روزها که روز مبادلة کالا بين
شهر و روستا بود، روستاييان براي تهية لوازم زندگي به شهر آمد و شد داشتند.
آثار تاريخي: مهمترين اثر تاريخي و ديدني اين شهر همان بقعة سيدجلال‎الدين اشرف
است. اين بنا را ظاهراً نخستين‎بار در 311ق/923م گوهرشاد خانم دختر کيارستم بنا
نهاد و زينت کرد. به روايت نويسندة کتاب سفرنامة استرآباد و مازندران، در
1275ق/1858م هنگامي که مي‎خواستند اين آستانه را که خراب شده بود ديگربار بسازند به
کتيبه‎اي دست يافتند که در آن نام گوهرشاد خانم را که در سال ياد شده اين بنا را
تعمير کرده و ساخته، آمده بوده است (ص 163). اما اين روايت را ديگر اسناد تاريخي
تأئيد نکرده‎اند. پس از 1275ق/1858م چندبار ديگر بناي اين بقعه گرفتار سيلابهاي
سفيدرود گرديد و يکسره از ميان رفت.
آخرين‎بار در 1350ش اين بقعه را که خراب شده بود به‎طور کلي تجديد بنا کرده‎اند،
گنبد قديم را از بين برده و گنبد جديدي بر روي آن ساخته‎اند. در نقشة فعلي، مسجدي
که معروف به مسجد جنب حرم است. در حد شمالي امامزاده قرار دارد. مساحت فعلي آن
88/049‘3 مـ 2 است که از اين مقدار 016‘1 مترمربع آن موقوفة مدرسة جلاليه است.
در ساختمان اين امامزاده سابقاً مناره‎اي نيز وجود داشته است، اما در بناي فعلي آن
مناره وجود ندارد. در بازسازي نهايي ضريح جديدي نيز براي آن ساخته و ضريح قديم را
به امامزادة آقاسيدمحمد برده‎اند.
از ديگر بناهاي تاريخي اين شهرستان، بقعة آقاسيدمحمدبن امام جعفر صادق(ع) در آستانة
اشرفيه، بقعة آقاسيدحسن‎بن امام موسي‎کاظم(ع) در دهکدة سياه کوچة آستانه، بقعة
آقاسيدمحمدبن امام‎رضا(ع) در کماچال آستانه، بقعة آقاپير مزار در نياکوي آستانه و
چندين بقعة ديگر در روستاهاي اين شهرستان و نيز مسجد دهشال است (ستوده، 2/179-192؛
ايرانشهر، 2/1389). آرامگاه دکترمحمد معين اديب و لغت‎شناس ايراني نيز در اين شهر
در کنار حشمت‎رود قرار دارد.

مآخذ: ادارة کل آمار و اطلاعات وزارت کشاورزي، آمارنامه (1362ش)، تهران، ص 134؛
اسکندربيگ ترکمان، تاريخ عالم‎آرايعباسي، تهران، اميرکبير، 1350ش؛ ايرانشهر، 1/113،
2/1047، 1473؛ پاينده، محمود، آئينها و باورداشتهاي گيل و ديلم، تهران، بنياد فرهنگ
ايران، 1355ش؛ رابينو، هـ ل، ولايات دارالمرز ايران، گيلان، ترجمة جعفر خمامي‎زاده،
تهران، بنياد فرهنگ ايران، 1350ش، صص 353-354، 360، 371-378؛ سازمان برنامه و
بودجه، آمارنامة استان گيلان (1363ش)، تهران، مرکز آمار ايران، دي 1364ش، جمـ ؛
ستوده، منوچهر، از آستارا تا استارباد، تهران، انجمن آثار ملي، 1351ش، 2/179-192؛
سفرنامة استراباد و مازندران و گيلان، به کوشش مسعود گلزاري، تهران، بنياد فرهنگ
ايران، 1355ش، صص 162-166؛ فومني، عبدالفتاح، تاريخ گيلان، به کوشش منوچهر ستوده،
تهران، بنياد فرهنگ ايران، 1349ش؛ کاشاني، عبدالله‎بن محمد، تاريخ اولجايتو، به
کوشش مهين همبلي، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1348ش؛ مرکز آمار ايران، سرشماري
عمومي نفوس و مسکن (آبان 1355ش)، شهرستان لاهيجان، تهران، 1359ش، مقدمه؛ همان،
شناسنامة شهرهاي کشور، (ج 3، استان گيلان)، ]در 1364ش[، تهران، 1365ش، جمـ ؛ همان،
فرهنگ آباديهاي کشور (براساس سرشماري 1355ش)، ]ج 8، استان گيلان[، تهران، 1360ش، صص
81-82، 84-85، 87-88؛ مکنزي، چارلز فرانسيس، سفرنامة شمال، ترجمة منصورة اتحاديه،
تهران، نشر گستره، 1359ش؛ وزارت کشاورزي، آمارنامه (1362ش)، تهران، ادارة کل آمار و
اطلاعات وزارت کشاورزي، ص 134؛ همان (1363ش)، صص 196-206؛ نيز، تحقيقات محلي
نويسنده در تير 1366ش.
سيدعلي آل‎داود

 





/ 415