دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 1

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آشتياني، ميرزا مهديجلد: 1نويسنده:  
 
 
شماره مقاله:229















آشتياني، ميرزامهدي (1306-1372ق/1888-1952م)، حکيم، عارف و دانشمند شيعي ايراني،
در تهران زاده شد. پدر او ميرزاجعفر برادرزاده و داماد حاج‎‎‎‎ميرزا محمدحسن
آشتياني (د 1319ق/1901م) ملقب به «ميرزاکوچک»، از عالمان بزرگ تهران بود. ميرزامهدي
دوران کودکي و نوجواني را در تهران گذراند. پس از فراگيري قرآن و مقدمات علوم، براي
آموختن علوم رايج زمان، در درس استادان مشهور تهران شرکت کرد. ادبيات، اصول و فقه
را در حد سطح، نزد پدر و سپس در حوزة درس آقا‎شيخ‎حسن طالقاني و آخوندملا عبدالرسول
فرا گرفت. خارج فقه و اصول را نزد شيخ‎فضل‎الله نوري (مقـ 1327ق/1909م) و
آقاسيدعبدالکريم مدرّس مدرسة مروي تهران و ديگر عالمان بنام تهران، آموخت. مباني
رياضيات را در مکتب شيخ‎عبدالحسين سيبويه، ميرزاغفّاريان نجم‎الدّوله،
ميرزا‎جهانبخش بروجردي منجّم و آقاشيخ‎محمدحسين رياضي تعليم ديد. فلسفة مشّاء را
نزد ميرزاحسن کرمانشاهي و حکمت اشراق و عرفان را نزد آقاميرزا‎هاشم اشکوري و حکمت
متعالي را نزد سيدالحکما‎آقامير شيرازي، فرا گرفت. طب قديم را نزد ميرزامحمد‎حسين و
ميرزاابوالقاسم نائيني و طبّ جديد را به وسيلة ميرزاعلي‎اکبرخان‎ناظم‎الاطبّاء و
ميرزاابوالحسن‎خان‎ رئيس‎الاطباء آموزش ديد (مدرس، 5/273).
آشتياني در 1327ق/1909م براي ادامة تحصيلات عالي عازم عتبات شد و در نجف در درس
آخوندملامحمدکاظم خراساني (1255-1329ق/1839-1911م) شرکت کرد، ولي به علت بيماري پس
از يک سال اقامت به ايران بازگشت. در سال 1329ق/1911م بار ديگر به عتبات سفر کرد و
در درس سيدمحمدکاظم يزدي (1247-1337ق/1831-1918م) شرکت جست. پس از اقامت کوتاهي باز
به ايران برگشت و براي سومين‎بار عازم عتبات گرديد و در اين سفر در درس مشايخ ديگر
مانند سيدمحمدفيروزآبادي (د 1345ق/1927م)، نائيني (1277-1355ق/1860-1936م)،
آقا‎ضياءالدين‎ عراقي (1287-1361ق،1870-1942م) و اصفهاني حاضر شد (خياباني، 258).
با اينکه وي در مجموع، مدت کوتاهي در درس عالمان نجف حضور يافت، اما به دليل مهارت
علمي و دانشي که طي سالها اندوخته بود، به گفتة خودش، از همة استادان ياد شده به
دريافت اجازة روايت و اجتهاد نايل آمد (همانجا). آشتياني در مدت کوتاهي در درس
عالمان نجف حضور يافت، اما به دليل مهارت علمي و دانشي که طي سالها اندوخته بود، به
گفتة خودش، از همة استادان ياد شده به دريافت اجازة روايت و اجتهاد نايل آمد
(همانجا). آشتياني در مدت اقامت در عتبات، در کنار تعلّم، به تعليم و تدريس علوم
عقلي و نقلي پرداخت. وي بازگشت به ايران را برماندن در عتبات ترجيح داد. مدتي در قم
و اصفهان و مشهد ساکن شد و به تدريس پرداخت و سرانجام به زادگاهش تهران برگشت و
براي هميشه در اين شهر ماندگار گشت و به تدريس پرداخت و حوزة درسيِ وسيعي را
به‎ويژه در حکمت و عرفان، پديد آورد.
حاج‎ميرزامهدي، با بسياري از دانشهاي روزگارش آشنا بود و در اکثر اين علوم تبحّر
داشت. در ادب، فقه، اصول، کلام، تفسير و رياضي استاد بود. بيشترين مهارت او در
فلسفه و عرفان بود و تأثير تربيتي و علمي وي بر شاگردانش از طريق اين دو دانش بود.
از اين‎رو، او را مي‎توان از پيروان فلسفة متعاليِ صدرايي در دوران معاصر دانست. وي
نه تنها يک عالم ديني متبحّر و فيلسوفي بلندپايه و عارفي آشنا به عوالم نظري بود،
بلکه انساني معتقد و عالمي عامل و اهل سير و سلوک بود و اين بر قدر علمي و مرتبت
اجتماعي و تأثيرگذاري وي بر شاگردانش مي‎افزود.
از ويژگيهاي او اين بود که در محدودة جغرافيايي ايران و عراق و نيز در دايرة کتاب و
مدرسه ماندگار نشد و به سير و سياحت نيز پرداخت و از اين رهگذر تجربه‎هاي فراوان به
دست آورد. وي پيش از سفر اول به نجف به بخارا رفت و يک سال در آنجا ماند و ضمن
آشنايي با مردم و عالمان آن ديار، به تدريس پرداخت و دوبار به مصر سفر کرد.
هندوستان و نيز بسياري از کشورهاي اروپايي مانند فرانسه، ايتاليا، بلژيک و انگلستان
را ديد و در اين جهانگردي با متفکران و فيلسوفان آن کشورها آشنا شد و بحثها و
برخوردهاي علمي وفکري داشت (همانجا). در حوزة تعليم و تربيت او شاگردان بسياري
پرورش يافته‎اند.
آشتياني داراي تأليفات چندي است که عمدتاً دربارة عرفان و فلسفه نوشته شده است.
برخي از آثار وي عبارتند از: 1. اساس‎التوحيد، فارسي، تهران، 1330ش. 2. تعليقه
‎رشيقه ‎علي ‎شرح ‎منظومه‎السبزواري، عربي. 3. حاشيه بر اسفار، عربي. 4. حاشيه بر
شفاء. 5. حاشيه بر کفايه‎الاصول آخوند خراساني. 6. حاشيه بر مکاسب شيخ‎انصاري. 7.
حاشيه بر رسائل شيخ‎انصاري. 8. رساله‎اي در جبر و تفويض و علم اجمالي و طلب و اراده
و وحدت وجود و قاعدة صدور. 9. حاشيه بر فصوص محيي‎الدين عربي. 10. حاشيه بر فصوص
فارابي. 11. حاشيه بر مصباح‎الانس (مدرس، 5/273؛ صدوقي، 64).
او پس از يک عمر تلاش علمي در سن 64 سالگي درگذشت و در قم در رواق بالاسر
حضرت‎معصومه(ع) به خاک سپرده شد.

مآخذ: استادي، رضا، مقدمه چهارده رسالة فارسي، تهران، چهل‎ستون مسجد‎جامع، 1403ق،
صص 11-12؛ خياباني تبريزي، ملاعلي، علماء‎معاصرين، تهران، مطبعة اسلاميه، 1366ق، صص
257-258؛ شريف رازي، محمد، آثارالحجه، قم، برقعي، 1332ش، ص 230؛ صدوقي سها، منوچهر،
تاريخ حکماء و عرفاء متأخّر بر صدر‎المتألّهين، تهران، انجمن اسلامي حکمت و فلسفه
ايران، 1359ش، صص 64-66؛ مدرّس، محمدعلي، ريحانه‎الادب، تبريز، 1346ش، 5/272-274؛
مشار، خانبابا، فهرست چاپي فارسي، 1/259؛ مطهري، مرتضي، مرتضي، خدمات متقابل اسلام
و ايران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1354ش، 2/665-666.
بخش معارف

 





/ 415