شماره مقاله:253
آصَفِيِ هِرَوي، (853-923ق/1449-1517م)، شاعر دورة تيموري و از معروفترين شاعران
هرات. نام او به درستي معلوم نيست و مورّخان و تذکرهنويسان معاصرِ او در اين باره
چيزي نگفتهاند، ليکن در بعضي از مؤلّفات متأخّر نام او را کمالالدين و يا سلطان
ابوسعيد گورکان (د 873ق/1468م) بوده و چون معمولاً به وزيران لقب آصف داده ميشد،
وي به مناسبت مقام پدر «آصفي» تخلّص ميکرده است. اصفي از مقربان بديعالزمانميرزا
(شاهزاده) و امير عليشاه نواي و نيز از شاگردان عبدالرّحمان جامي بود و نزد جامي
مقامي والا داشت (گوپاموي، 36). وي به آراستگي ظاهر معروف بود و بعضي او را خودرأي
و خودپسند دانستهاند (امير عليشير نوايي، 239)، امّا بيگمان وضع خاص اجتماعي او
که وزيرزاده بوده، در طرز رفتار و کيفيات اخلاقيش تأثير داشته است.
آصفي به داشتن ذهن سليم و طبع مستقيم توصيف شده و امير عليشير نوايي قوة حافظة او
را ستوده است. وي همچون بيشتر شاعران زمان خود از اشعار خيّام، سعدي،
اميرخسرودهلوي، حافظ، جامي، فغاني، هلالي و سجزي متأثر شده و آنها را استقبال و
تتبّع کرده است (آصفي، مقدمة مصحح). غزل آصفي غالباً آراسته به الفاظ زيبا و متناسب
و داراي مضامين و نکتههاي باريک است، به گونهاي که بايد طرز سخن او را د ظهور سبک
مشهور به «هندي»، مؤثر و راه گشا دانست. بسياري از اختصاصات سبک مذکور، با انکه
هنوز دورة رواج کامل آن فرا نرسيده بود، در اشعار وي به وضوح ديده ميشود و از همين
روست که دولتشاه سمرقندي سخن او را «خيالپرور و ايهامانديش» ميخواند. ايراد
مضامين دقيق و بازيهاي دلانگيز لفظي از خصوصيات بارز شعر اوست، گرچه افراط در خيال
پردازي و ايهامانديشي شعر او را غالباً از «عشق و حال» بيبهره کرده است (صفا،
4/370-371). وي برخلاف معاصران خود از مدح اميران و بزرگان گريزان بود. رباعيات و
قطعاتي نيز سروده و در رباعيات از شيوة نظامي سروده شده است، نيز به وي نسبت
دادهاند (سام ميرزا، 97-98؛ آذربيگدلي، 2/751)، ولي به گفتة سام ميرزا، اين مثنوي
شهرتي نيافته و دولتشاه و امير عليشير از ان ذکري نکردهاند. بعضي ا اشعار آصفي يا
مصراعهايي از ان ضربالمثل شده است، از قبيل «رسيده بود بلايي ولي به خير گذشت»؛
«سالي که نکوست از بهارش پيداست» (آصفي، مقدمة مصحّح، چهل و شش).
آصفي بيشتر عمر خود را در زادگاه خود هرات به سر برد و به بلخ و مکّه سفر کرد و
سرانجام در 923ق/1517م وفات يافت و در گازرگاه هرات مدفون شد.
سال وفات او را سامميرزا و آذربيگدلي 920ق/1514م دانستهاند، ولي ميرخواند (7/290)
با نقل قطعهاي که اميرسلطان ابراهيم اميني در تاريخ وفات آصفي سروده و در آن عبارت
«ز برات آمده روز دوم» را مادة تاريخ اين واقعه قرار داده، درگذشت او را در
923ق/1517م نوشته است. خواندمير (4/354) نيز اين قطعه را نقل کرده است، ليکن وي را
در اين باب سهوي روي داده و تاريخ وفات آصفي را 921ق/1515م گفته است. علاوه بر اين،
قطعهاي از خود اصفي نقل کردهاند که در آن سالهاي عمر خود را 70 گفته و مصراع
«پيمود ره بقا بگام هفتاد» را که برابر 923 است، مادة تاريخ سال وفات خود ساخته است
(نصرآبادي، 471). ديوان آصفي 2 بار به چاپ رسيده است: 1. به کوشش فکري سلجوقي،
هرات، 1337ش؛ 2. به کوشش هادي ارفع کرمانشاهي، تهران، 1342ش.
مآخذ: آذربيگدلي، لطف عليبيگ، آتشکده، به کوشش حسن سادات ناصري، تهران، اميرکبير/
1337-1342ش؛ اميرعليشير نوايي، مجالسالتفائس، به کوشش عليصغرحکمت، تهران، 1363ش؛
انعامالحق کوثر، «خواجه آصفي هروي»، يغما، س 17، شمـ 6 (شهريور 1343ش)، صص
282-184؛ بشير هروي، علياصغر، «ملاحظاتي بر ديوان آصفي هروي»، راهنماي کتاب، س 7،
شمـ 2 (زمستان 1343ش)، صص 330-340؛ خواندمير، غياثالدين، حبيبالسير، به کوشش
محمددبير سيلقي، تهران، خيام، 1362ش؛ دولتشاه سمرقندي، تذکرهالشعراء، تهران.
1338ش، صص 384-385؛ رازي، امين احمد، هفت اقليم، تهران، 1340ش، 2/326-328؛ سام
ميرزا، تحفة سامي، به کوشش وحيددستگردي، تهران، 1314ش؛ صفا، ذبيحالله، تاريخ
ادبيات در ايران، تهران، فردوسي، 1362ش؛ گپاموي، محمد قدرتالله، نتايجالافکار،
بمبئي، 1336ق؛ ميرخواند، خاوندشاه، روضهالصفا، تهران، 1339ش؛ نصرابادي، تذکره،
تهران، 1361ش؛ نفيسي، سعيد، تاريخ نظم و نثر در ايران، تهران، فروغي، 1363ش، 1/308.
فتحالله مجتبايي