شماره مقاله:318
آقْسو، شهري در ترکستان شرقي؛ ترکستان چين (کاشغر ياخُتَن) با ْ41 و َ14 عرض
شمالي و ْ80 طول شرقي و 006‘1 متر ارتفاع از سطح دريا و جمعيتي برآورد شده تا حدود
000‘40 نفر (دانشنامه). اين شهر در انتهاي غربي سينکيانگ و دامنة جنوبي کوههاي
تيانشان در حدود 400 کيلومتري رود آقسو بنا شده است. کمي بالاتر از اين شهر و در
شمال شرقي آن، شهر کهنه قرار دارد که در گذشته از مراکز ترکستان شرقي بوده است. در
گذشته اين شهر 4 دروازه و 3 قلعة مستحکم داشته (يزدي، 726) و به سبب قرار داشتن بين
چين و سيبري و ترکستان شرقي و غربي و کشمير و هندوستان از مراکز مهم بازرگاني و محل
اتصال راههايي بوده که اين نواحي را به هم متصل ميساخته است (دانشنامه). آقسو
اکنون هم از همان اعتبار برخوردار است و در بازار بزرگ آن انواع فرآوردههاي محلي
از قبيل قالي و منسوجات و مصنوعات چرمي و زين و يراق و زينتآلات و منسوجات ابريشمي
به فروش ميرسد. علاوه بر اين معادن غني مس و آهن و سرب و طلا و سنگهاي قيمتي از
نوع يشم که در رودخانههاي اطراف آن وجود دارد (شيرواني، 42). اهالي آن از راه
فلزکاري روزگار ميگذرانند. سکنة اين شهر بيشتر از ترکان شرقي و مسلمان سنياند.
از نظر تاريخي نخستين اشاره به شهر آقسو با نام ترکي آن مربوط به سدة 8ق/14م است.
بنابراين انطباق آن با اوزکية مذکور در کتاب بطلميوس صحيح به نظر نميرسد (بارتولد،
خاورشناسي در روسيه، 57). دربارة انطباق آن با اسامي گوناگون چيني هم هنوز نظر قطعي
وجود ندارد. بارتولد ابتدا آقسو را با وُنسو در دورة هان و بنچول يا بنچوک که در
حدودالعالم و در تاريخ گرديزي آمده است يکي دانسته، ولي بعد تغيير عقيده داده است
(دانشنامه) در حالب که پليو ، آقسو را منطبق بر کومو در دورة هان دانسته است
(همان). در 746ق/1345م آقسو مرکز متصرفات توغلوق (تُغْلُق) تيمور و خاندان جغتاي و
نيز مدتي هم مرکز خوانين کاشغر و يارکند (يارقند) بوده است (گروسه، 561)؛ اما در
861ق/1457م در مقام مقايسه با ديگر شهرهاي ترکستان شرقي اهميت آقسو چندان نبوده،
با اين همه بنابر گفتة حيدرميرزا در تاريخ رشيدي در حدود 954ق/1547م آقسو يکي از
مراکز ترکستان شرقي به شمار ميرفته است. گفته شده که روزگاري 000‘6 خانه و 6
کاروانسرا و 5 مدرسه و حصاري با 4 دروازه داشته است (دانشنامه)، اما از آنجا که در
1130ق/1718م به سب زمينلرزه به کلي ويران شده هيچ ساختمان قديمي از آن برجاي
نمانده است. بنا به روايت سيّاحاني که در سدة 13ق/19م از آقسو ديدن کردهاند
(کوروپاتکين در 1293ق/1876م، پرژواسکي در 1303ق/1885م، يانگهازبند در 1303ق/1886م
و سونهدين در 1313ق/1895م) آقسو در آن زمان 000‘15 نفر جمعيت داشته و طول آن به 2
کمـ ميرسيده است. از 1284-1294ق/1867-1877م آقسو در دست يعقوببک کاشغري بود، ولي
در اين سال بار ديگر به تصرف قطعي چينيها درآمد و آنها آن را مقر حاکمان 4 شهر شرقي
يعني آقسو و کوچا (کچا) و قرهشهر و اوج تورخان ساختند و از آن تاريخ اين شهر تابع
تغييرات اوضاع ترکستان شرقي بوده است (دانشنامه).
مآخذ: آريانا؛ آمريکانا؛ اسلام آنسيکلوپديسي؛ بارتولد، و، خاورشناسي در روسيه و
اروپا، ترجمة حمزة سردادور، تهران، ابنسينا، 1351ش؛ همو، گزيدة مقالات تحقيقي،
ترجمة کريم کشاورز، تهران، اميرکبير، 1358ش، ص 39؛ حدودالعالم، به کوشش مينورسکي،
لندن، 1970، صص 294، 297؛ دانشنامة ايران و اسلام؛ دايرهالمعارف اسلام؛
دايرهالمعارف بزرگ شوروي؛ دايرهالمعارف فارسي؛ شيرواني، زينالعابدين،
بستانالسياحه، تهران، 1315ق؛ قاموسالاعلام فارسي؛ شيرواني، زينالعابدين،
بستانالسياحه، تهران، 1315ق؛ قاموسالاعلام (ترکي)؛ گروسه، رنه، امپراطوري
صحرانوردان، ترجمة عبدالحسين ميکده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1353ش، صص 57،
110؛ لسترنج، گاي، سرزمينهاي خلافت شرقي، ترجمة محمود عرفان، انتشارات علمي و
فرهنگي، 1364ش، صص 462-646؛ واميري، آرمينوس، سياحت درويشي دروغين، ترجمة
خواجهنوريان، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1337ش، صص 510-511؛ يزدي، شرفالدين،
ظفرنامه، به کوشش عصمامالدين اوروبنايوف، تاشکند، 1972م، ص 726؛ نيز:
Reclus, Elisée, Nouvelle géographie universelle, Paris, 1884, pp. 510, 518, 651.
محمدحسن گنجي