دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 1

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آل ابي الجهمجلد: 1نويسنده:  
 
 
شماره مقاله:352















آلِ اَبي‎الجَهْم، خاندان روايي بزرگ شيعي، ساکن کوفه در سده 2ق/8م.
قابوس‎بن‎نعمان معروف به نابي‎الجهم» نخستين فرد شناخته شده از اين خاندان است که
شخصيتهاي برجستة آل ابي‎الجهم به وي منسوبند. نسب قابوس به لخميان (مناذره) که دست
نشاندگان ساسانيان در حيره بوده‎اند مي‎رسد. وي و خاندانش در شهر کوفه مسکن گزيدند
و راويان و فقيهان و عالمان نام اوري از ميانشان برخاستند. مشهورترين آنان عبارتند
از 1. سعيدبن‎ابي جهمگ 2. متذربن‎ابي جهم؛ 3. نصربن‎ابي جهم؛ 4. نعيم‎بن‎ابي جهم؛
5. حسين‎بن‎سعيد؛ 6. منذربن‎سعيد؛ 7. محمدبن‎منذر؛ 8. منذربن‎محمد.
در اين ميان 4 تن از شهرت بيشتري برخوردارند:
1. سعيدبن‎ابي جهم، از ياران امام صادق(ع) و از راويان موثّق بوده که از آن امام و
نيز از امام کاظم(ع) حديث نقل کرده است. او را تأليفاتي در حديث و فقه بوده است
(نجاشي، 128).
2. نصربن‎ابي جهم، در نزد رجال شناسان، از راويان موثق است. وي از اصحاب امام
صادق(ع) بوده و از وي و امام کاظم(ع) روايات بسياري نقل کرده است (همو، 3019. مفيد
وي را از خاصان غيبت خود گويد که نصر حدود 20 سال وکيل امام صادق(ع) در امور
اجتماعي و احکام شرعي بوده است. رجال شناسان، بر پارسايي، دانش و پرهيزکاري وي
گواهي داده‎اند (حائري غروي، 2/291).
3. حسين‎بن‎سعيد، از ياران امام صادق(ع) است. وي کتابي در قرائات قرآن از نظر اهل
بيت نوشته است که برخي مطالب آن تأييد گشته است. (امين، 6/27).
4. منذربن‎محمد، از اصحاب مشهور امام صادق(ع) و از راويان موثقي است که از آن امام
رواياتي نقل کرده است. وي را آثاري بوده است: بدين قرار 1. وفودالعرب الي‎النبي(ص)؛
2. جامع‎الفقه؛ 3. کتاب‎الجمل؛ 4. کتاب‎الصفين؛ 5. كتاب‎النهروان؛ 6. کتاب‎الغارات.
منذر محدث و فقيه بوده (خويي، 18/337)، اما از آثارش برمي‎آيد که در باب تاريخ نيز
اطلاعات گستدرده داشته است. شايد از همين‎رو ابن‎حجر عسقلاني (6/90) او را از نسب
شناسان دانسته است.

مآخذ: ابن‎ابي حاتم رازي، محمدبن‎ادريس، الجرح والتعديل، بيروت،
داراحياءالتراث‎العربي، 1371ق، 1/54؛ ابن‎حجر عسقلاني، احمدبن‎علي، لسان‎الميزان،
حيدرآباد دکن، 1331ق؛ امين، محسن، اعيان‎الشيعه، بيروت، دارالتعارف، 1403ق، 2/88،
7/233؛ بحرالعلوم، محمدمهدي، رجال، تهران، مکتبه‎الصادق، 1363ش، 1/272-275؛ حايري
غروي، علي، جامع‎الرواه، بيروت، دارالاضواء، 1403ق، 2/45، 262، 291، 295-296؛ حلي،
علي‎بن‎داوود، الرجال، دانشگاه تهران، 1342ش، صص 353، 354، 359؛ خويي، ابوالقاسم؛
معجم رجال‎الحديث، بيروت، 1403ق، 17/308، 18/335، 19/175-176؛ طوسي، محمدبن‎حسن،
اختيار معرفه‎الرجال، به کوشش ميداماد استرآبادي، قم، مؤسسة‎آل‎البيت، 1404ق،
2/747؛ مامقاني، محمدحسن، تنقيح‎المقال، نجف، 1352ق، 1/328، 2/23-24، 3/192، 248؛
مدرّس، محمدعلي، ريحانه‎الادب، تبريز، 1346ش، 8/429؛ نجاشي، احمدبن‎علي، رجال، قم،
مکتبه‎الداوري، 1398ق.
بخش معارف

 





/ 415