تغليظ ديه - دیه، یا، مجازات مالی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیه، یا، مجازات مالی - نسخه متنی

فاضل صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تغليظ ديه

در ماههاى حرام (رجب, ذيقعده, ذيحجه, محرم) و در حرم مكه معظمه ديه انسان نيز يكى از امور ششگانه فوق است به اضافه ثلث ديه كه در مرد ثلث ديه مرد و در زن ثلث ديه زن به اصل ديه آنها افزوده مى شود .

يكى از مواردى كه نياز به دقت فراوان دارد; مسأله تداخل ديه دانيه در عاليه مى باشد; يعنى در بعضى موارد زخمهاى ايجاد شده, عنوانهاى متعدد ديه را داراست; مثلاً, زخم سر, عنوان حارصه يا داميه يا سمحاق و يا موضحه و غيره را داراست و در حقيقت, يك زخم به واسطه يك ضربه به وجود آمده, ولى عنوانهاى فوق را دارد. آيا در اينجا بايد چند ديه داد و يا ديه بيشتر ملاك است؟ در اين موارد, چون جراحت به واسطه يك نفر و با يك ضربه و در يك محل وارد شده, ديه عنوانها اخذ نمى شود, بلكه ديه اغلظ كه همان ديه موضحه مى باشد, گرفته مى شود, لذا مواردى از كتاب (مبانى تكملة المنهاج) آية اللّه العظمى خوئى(ره) ذيلاً ذكر مى شود .

در مسأله 363 مى فرمايد: اگر در مقدار جراحت وارده بر اثر يك ضربه اختلاف پيدا كند ديه جراحتى كه عميقتر است, اخذ مى شود, اما اگر بر اثر يك ضربه, چند قسمت بدن زخمى شود, در اينجا ديگر تداخل نيست و جانى بايد ديه هر كدام را جداگانه بپردازد; لذا در مسأله چهارم ديه مى فرمايد: اگر جراحت در چند عضو يك شخص, مثل سر و دست بر اثر يك ضربه حادث شود; مثلاً در تصادف بر اثر يك ضربه چند قسمت بدن زخم شود يا بشكند و… هر جراحتى ديه خودش را دارد, اما اگر بر اثر ضربه به يك قسمت بدن جراحتى وارد شود و امتداد داشته باشد; مثلاً, زخم در سرو پيشانى به هم متصل باشد (ولى در گواهى ذكر مى شود پارگى سر و پيشانى) در اين صورت يك زخم حساب مى شود و يك ديه گرفته مى شود, نه اينكه براى زخم پيشانى و زخم سر دو ديه اخذ شود, و در ساير قسمتهاى بدن نيز اين گونه است .

مسأله ديگر اينكه اگر كسى زخمى را ايجاد و آن را بخيه كند و ديگرى آن را مجدداً بر اثر ضربه باز كند, حكمى مجزا دارد كه در مسأله 369 مى فرمايد .

اگر جائفه دوخته شود و شخصى آن را باز كند, اگر التيام پيدا نكرده بود و او باز كرد (يعنى بر اثر ضربه, مجدداً زخم پاره شده و باز شده باشد) بايد از باب حكومت,چيزى (به عنوان ارش) بپردازد, اما اگر زخم التيام پيدا كرده (يعنى جوش خورده بود) و شخصى آن را به واسطه ضربه شكافت, جائفه دوم محسوب شده و بايد ديه جائفه كه ثلث ديه است بدهد .

مسأله ديگر اينكه اگر كسى عضوى را مجروح نمايد و دوباره پس از آن, زخم ديگرى ايجاد نمايد, بايد ديه هر دو را بدهد; لذا در مسأله 367 مى فرمايد: اگر كسى عضوى را مجروح نمايد; مثلاً, كتف را بر اثر ضربه تا محاذى پهلو, بشكافد بعد از آن با چاقو پهلو را سوراخ كند, بايد ديه جراحت و ديه جائفه, هر دو را بپردازد .

مسأله ديگر, مسأله قطع اعضاست كه عين مسأله را ذكر مى كنم: مسأله 322: اگر جانى چند عضو شخص را خطائاً قطع كند و قطع, منتهى به مرگ مجنى عليه نشود, جانى بايد ديه تمام اعضا را بدهد [ در اين صورت تداخل ديه اعضا لازم نمى آيد] اما اگر قطع عضو منتهى به فوت مجنى عليه شود, اگر اعضاى متعددى قطع شده باشد, بايد ديه اعضاى قطع شده را بدهد, مگر ديه عضوى كه به سبب قطع آن عضو, مجنى عليه فوت شده كه ديه اين عضو در ديه نفس تداخل پيدا مى كند. [يعنى متهم بايد ديه بقيه عضوهاى قطع شده را بدهد, به علاوه يك ديه كامله براى قتل نفس] و در قطع عضو منتهى به فوت, ديه اغلظ, كه همان ديه كامله است, اخذ مى شود. اما اگر قطع چند عضو و فوت با يك ضربه باشد, يعنى بر اثر يك ضربه, دست و پا قطع شود و گوش بريده شود و مجنى عليه فوت كند; مثلاً, در تصادفات در اين جا ديه نفس كه ديه اغلظ است, گرفته مى شود و ديه اعضا گرفته نمى شود .

سؤالى كه در اين زمينه مطرح است, اينكه در موارد گذشته اگر فوت پس از قطع عضو, اتفاق بيفتد, ولى ما شك داشته باشيم كه آيا قطع عضو سبب فوت شده است, يا چيز ديگرى, آيا در اين صورت مى توانيم علاوه بر ديه كامله, ديه اعضا را نيز بگيريم؟ در اينجا دو قول است و اظهر اقوال اين است كه در صورت ترديد در اينكه آيا قطع عضو منجر به فوت شده يا خير, مى توان علاوه بر ديه نفس ديه اعضا را هم گرفت .

با توجه به موارد بالا روشن شد كه ديه اغلظ در جاهاى خاصى اخذ مى شود و در هر جا نمى توان ديه اغلظ گرفت; يكى از موارد اخذ ديه اغلظ در شكستگى است كه اگر بر اثر يك ضربه, استخوان بشكند و زخم هم در همان محل حادث شود, در اين صورت, ديه اغلظ كه ديه شكستگى است اخذ مى شود و يا اينكه در دست يا پا با يك شكستگى, نازك نى و درشت نى شكسته شود, يك ديه اخذ مى شود و يك شكستگى حساب مى شود, نه اين كه دو شكستگى حساب و دو ديه اخذ شود, اما اگر بر اثر ضربه استخوان ساق و ران پا بشكند, در اين صورت, چون در دو محل, شكستگى ايجاد شده, طبق مسأله 36 بايد دو مورد حساب و دو ديه اخذ شود و در ساير موارد در بدن نيز اين گونه عمل خواهد شد, البته در مواردى كه در متن قانون بدان تصريح شده, طبق قانون عمل مى شود .

/ 141