3 . ديه از نظر قرآن و احاديث و مشروعيت آن - دیه، یا، مجازات مالی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیه، یا، مجازات مالی - نسخه متنی

فاضل صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3 . ديه از نظر قرآن و احاديث و مشروعيت آن

خداوند در قرآن كريم, به صراحت از ديه نام برده و اين جزو نصوص قرآنى است كه شك و شبهه اى در آن راه ندارد و مخالفت با آن, مخالفت با قانون صريح خداوندى است, وآيات ذيل از آن نمونه اند .

(وَما كانَ لِمُؤْمِنٍ اَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً الاّ خَطَأً وَمَنْ قَتَل مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ اِلى اَهْلِهِ اِلاّ اَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَـكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَاِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَـكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثاق فَديةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى اَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللّهِ وَكانَ اللّهُ عَلِيماً حَـكِيماً وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمَ خالِداً فِيها وَغَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَاَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً(1); هيچ مؤمنى را نرسد كه مؤمنى را به قتل رساند, مگر آنكه به اشتباه و خطا مرتكب آن شود و در صورتى كه به خطا هم مؤمنى را مقتول ساخت بايد به كفاره اين خطا بنده مؤمنى را آزاد كند و خونبهاى آن را به صاحب خون تسليم نمايد, مگر آنكه ورثه, ديه را به قاتل ببخشند و اگر اين مقتول با آنكه مؤمن است, از قومى است كه با شما دشمن و محاربند, در اين صورت, قاتل (ديه ندهد) ولى باي .

بنده مؤمنى را آزاد كند و اگر مقتول از قومى است كه ميان شما و آن قوم, عهد و پيمان برقرار بوده, پس خونبها را به صاحب خون پرداخته و بنده مؤمنى به كفاره نيز آزاد و اگر بنده نيافتيد, بايستى دو ماه متوالى روزه داريد; اين توبه است كه از طرف خدا پذيرفته است و خدا (به اعمال خلق و جزاى آن) آگاه و بصير و به همه امور دانا و حكيم است. .

خداوند عالم علاوه بر توجه به شخصيت انسان براى بدن وى نيز ارزش و اهميت خاصى قائل است و در قرآن كريم مى فرمايد .

بر بنى اسرائيل چنين حكم نمود: (مَنْ قَتَلَ نَفْسَـاً بِغَيَرِ نَفْسٍ اوْ فَسادٍ فى الأرْضِ فكَأَنّما قَتَل النّاس جَمِيعاً وَمَنْ احْياها فَـكَأنّما اَحْيا الناسَ جَمِيعاً;(1) هر كسى نفسى را (فردى) بدون حقِّ قصاص و يا بى آنكه فساد و فتنه اى در روى زمين انجام دهد, به قتل رساند, مثل آن است كه همه مردم را كشته و هر نفسى (فردى) را حيات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است كه همه مردم راحيات بخشيده. .

در كتاب تهذيب و فروع كافى و وسائل الشيعه نيز روايات زيادى آمده كه به ذكر دو مورد اكتفا مى كنيم .

از امام صادق(ع) درباره ديه مرد مسلمان سؤال شد. حضرت فرمود: (دية المسلم عشرة آلاف والف مثقال من الذهب…;(1) ديه مرد مسلمان, ده هزار درهم نقره و يا هزار دينار طلاست). (هر دينار طلا هيجده نخود شرعى طلاى مسكوك مى باشد) و در روايت ديگر از امام باقر(ع) سؤال شده, حضرت فرمود: (والخطأُ فى القتل والجراحات فيها الدية(1); در قتل و جرح خطايى, بايد ديه پرداخت شود. .

با ملاحظه مطالب فوق از قرآن و روايات روشن شد كه ديه در قرآن, صراحتاً ذكر شده و نصّ قرآن است و روايات, موارد ديه را دقيقاً توضيح داده و مقدار آن را تعيين مى كند, چه در قتل و چه در جراحات و صدمات به اطراف بدن و يا ساير اعضا, و اعلام مى دارد كه كسى حق كم و يا زياد كردن ديه را ندارد, اگر چه در عمد و شبه عمد, مى توانند نسبت به ميزان ديه (كم يا زياد) توافق كنند. در هنگام حكم به ديه نمى توان, ميزان آن را از حدّ تعيين شده تغيير داد تا راه براى سوء استفاده هاى احتمالى باز نشود .

با توجه به اينكه حكم ديه از نصوص قرآنى است و در روايات نيز در اين زمينه به شرح و تفصيل سخن گفته شده است و با در نظر گرفتن اينكه در زمان پيامبر(ص) و ائمه معصومين حكم ديه صادر گشته و از جانى اخذ و به مجنى عليه يا ورثه مقتول پرداخت مى شده است و حتى در صورت عدم رضايت جانى ديه از اموال او اخذ و پرداخت مى گرديد, معلوم مى شود كه در جواز اخذ ديه بر نفس يا اعضا و جوارح, جاى هيچ شك و شبهه اى نيست و نظر عده اى كه مى گويند, ديه را نبايد گرفت و در آن تصرف جايز نيست و بايد آن را به دولت داد يا براى امور خيريه مصرف كرد, باطل است و بامعيارهاى شرعى مغاير تلقى مى شود .

/ 141