زبان، تيغى است دو دم، مىتواند به گناه و تهمت و غيبت بچرخد، كه محصول آن شعله هاى جهنم است، و مىتواند به حق و دفاع از مظلوم گشوده شود، كه فرآورده اش نعمتهاى الهى و «اجر كريم» است. حضرت از غيبت و تهمت برحذر مىدارد، راه روشن را هم نشان مىدهد. مىفرمايد:«اى ابوذر!...هركس كه در برابر غيبتى كه از يك برادر مؤمن مىشود، از او دفاع كند، بر خداوند سزاوار است كه او را از آتش جهنم آزاد كند.»«اى ابوذر!...هركس كه نزد او برادر مسلمانش را غيبت كنند و او توانايى دفاع و يارى او راداشته باشد و ياريش كند، خداوند هم در دنيا و آخرت، به يارى او مىشتابد؛ امّا اگر اورا خوار دارد و دفاع زبانى نكند (در حالى كه قدرت دفاع داشته باشد) خداوند هم او را خوار مىسازد، در دنيا و در آخرت!» (60)آيا اين چيزى جز «نهى از منكر»، در قالبى خاص است غيبت از بدترين منكرات است كه به تحقير و رسوايى يك مؤمن مىانجامد، آنكه مىتواند جلوگيرى كند، ولى كوتاهى كند، آگاهانه حقّى را زير پا نهاده، كه مىتوانسته آن را روشن سازد. زبان، اگر نتواند (يا نخواهد) گوياى حق و مدافع مظلوم و مبيّن راستيها باشد، پس به چه كار مىآيد؟!...