پس از اين درس نخست توحيدى، پيامبر به درس دوم مىپردازد. از دعوت جهانى خويش مىگويد. و... از فلسفه بعثت مىفرمايد:«پس از توحيد مرحله دوم «بندگى خدا»، ايمان آوردن به من است و اعتراف و اقرار به اين كه خداوند مرا به سوى تمامى بشريت، به عنوان للّه للّه «بشير» و «نذير» فرستاده است، تا اينكه خلايق را به فرمان خدا به سوى حق (كه خداوند است) دعوت كنم...» (3)آنگاه به نقش جهت دهنده و نظام بخشى و وحدت آفرينى «اهل بيت» اشاره مىكند و در مقام برقرارى پيوند استوار و محبت عمل آفرين با اين «خانواده» مىفرمايد:«پس از توحيد و اعتراف به رسالت من، دوستى كردن با «اهل بيت من» است، اين خانه و خانواده اى كه به خواست خدا و اراده او نجس و پليدى از آن رفته و به «طهارت» رسيده است.اى ابوذر!... بدان كه خداوند، اهل بيت مرا در ميان امتم، همچون كشتى نجات بخش نوح قرار داده است كه هر كه بر اين سفينه برآيد، نجات مىيابد و هر كه از آن روى بگرداند، غرق خواهد شد...» (4)