1- امسلمه
«هند» دختر ابياميه و عاتكه معروف به امسلمه، همسر والاي رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ پس از خديجه كبرا و صاحب صفات برجسته و شايستهاي بوده است. خاندان او در بين مردم آن زمان داراي شرافت و عظمت ويژهاي بودند، به گونهاي كه پدر وي ابواميه به «زاد الرّاكب» يعني صاحب عطا و بخشش به همراهان و همسفران شهرت داشته است.[1]امسلمه از نخستين گروندگان به اسلام[2] است كه در راه حفظ آرمانهاي الهي خويش دو هجرت به حبشه و يك هجرت به مدينه داشت.[3] آيه تطهير در خانة او بر رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ نازل شد[4] و نسبت به محبت، وفا و مهرباني دربارة همسرخويش و اطرافيان زبانزد همگان بود. صاحبنظران وي را بانويي بزرگ، صاحب رأي و اهلنظر دانسته كه در صحنههاي مختلف، كارگشاي مشكلات پديد آمده بوده است.[5]همسر نخست امسلمه، پسر خاله او ابوسلمة بن عبدالاسد بوده كه پس از تشرف به اسلام، به خاطر ستم بسيار مشركان، مجبور به هجرت به حبشه گرديد و در آن ديار فرزند آن دو، سلمه به دنيا آمد و در پي او فرزند ديگري به نام عمر نصيب آنان شد؛ پسري با فراست و انديشمند كه پرورش پرنور در دامان مادر، وي را چنان كرده بود كه در دوران جواني همراه اميرمؤمنان ـ عليه السلام ـ در تمامي غزوات شركت ميكرد و پيش از آن مدتي والي بحرين شده بود.[6]ابو سلمه در جنگ احد شركت كرد و در اثر پيكار با مشركان پيكر او زخمي گرديد و چندي بعد به خاطر آن به ديار ابدي سفر كرد. روشن انديشي و پويايي فكر اين مسلمان فرزانه، زمينهساز سنتشكنيهاي نادرست قبيلهها و خانوادههاي آن زمان گرديد، از اين رو چون امسلمه روزي به او ميگويد بيا تا با هم عهدي كنيم كه بعد از مرگ هر يك، ديگري ازدواج نكند، وي پاسخ ميدهد:مبادا چنين عهدي نمايي! و پس از من خود را به زحمت اندازي.سپس دستان خود را به آسمان دراز كرده، ميگويد:پروردگارا! امسلمه را بعد از من مردي بهتر از من روزي بفرما![7]پس از وفات ابو سلمه، رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ براي تسليت به خانة او رفت و در دعاي خير خود براي آرامش مصيبت امسلمه فرمود:«خدايا! اندوه او را تسكين ده، مصيبت وي را جبران كن و عوضي بهتر ـ از شوهر مرحومش ـ به او عطا نما.»[8]برجستگي صفات امسلمه و جمال و كمال صورت و سيرت او موجب گرديد كه خواستگاراني چشمگير با شهرت اجتماعي و توانايي مالي بسياري زبان به خواستگاري امسلمه بگشايند ـ كه از آن ميان ابوبكر و عمر را ميتوان نام برد ـ[9] اما بينش روشن و دانش روشنگر آن بانوي نيكانديش موجب گرديد كه با مهريهاي اندك، همسري رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ را بپذيرد و والاترين مقام را نزد آن حضرت، پس از خديجة كبرا پيدا كند.[10]امسلمه زني دانشمند، پرهيزكار، داراي فصاحت و بلاغت و صاحب كيمياي ولايت و محبت اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بود، بهگونهاي كه براي به دست آوردن رضايت قلبي رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ و دور ساختن اندوه و ناراحتيهاي آن حضرت از هيچ كوششي كوتاهي نميكرد و همواره خود را همراه آن عزيز قرار ميداد. از اين رو در غزوه خيبر، فتح مكه، محاصره طائف، جنگ هوازن، ثقيف و سپس حجه الوداع همراه رسولخدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ بود و در جاهليت جزيره العرب ـ كه زنان را با نگاهي واژگون مينگريستند ـ به خوبي خواندن را ميدانست!ژرف انديشي و تدبير او چنان بود كه چون در صلححديبيه، پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ بنابرقرارداد صلح با مشركان و به خاطر صلاحديد اسلام و مسلمانان دستور تراشيدن سرها و قرباني كردن و بازگشت از مكه به سوي مدينه را دادند و بسياري از مسلمانان اطاعت نكردند، امسلمه كه اندوه رسول خدا را ديد، پيشنهادي از سر خردمندي بيان كرد و گفت:«اي رسول خدا! تحمل اين صلح براي آنها كه در آرزوي فتح و پيروزي بودهاند، دشوار است، شما برخيزيد و بدون آن كه با كسي سخن بگوييد، بيرون رويد و قرباني كنيد وسر خود را بتراشيد تا آنان اطاعت كنند!»لحظاتي بعد يكايك مسلمانان برخاسته، به دستور پيامبر خدا عمل كردند![11]فداكاري و عشق شورانگيز امسلمه به يكايك دستورها و احكام الهي آن چنان بود كه آرزوي انجام جهاد و حضور در ميدان مبارزه و پيكار براي كسب فضيلت و عظمت اين فريضه را مينمود، به طوري كه يك بار انديشه نهفته خود را با رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ در ميان گذارد و گفت:اي رسول خدا! مردان به جنگ و جهاد ميروند و ما نميرويم تا به شهادت نايل آييم و اين خود فيضعظيمي است كه از دست ما ميرود.پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ جايگزين اين توفيق والا را براي زنان بيان كرد و فرمود:«جهادُ المرأة حسنُ التَّبَعُل»؛جهاد زنان، شوهر داري شايسته است.و پس از آن جبرئيل امين، آيهاي از سخنان خداوند را نازل كرد:«و لا تتمنوا ما فَضَّل اللهُ به بعضكم علي بعض، للرجال نصيبٌ مما اكتسبوا و للنساء نصيبٌ مما اكتسبن و اسئلوا الله من فضله ان الله كان بكل شيء عليماً»؛[12]زنهار، آن چه را خداوند به -سبب- آن، بعضي از شما را بر بعضي -ديگر- برتري داده آرزو مكنيد، براي مردان از آن چه -به اختيار- كسب كردهاند بهرهاي است و براي زنان -نيز- از آنچه -به اختيار- كسب كردهاند، بهرهاياست و از فضلخدا درخواست كنيد، كه خدا به هر چيزي داناست.و به دنبال آن اين آيه نيز نازل شد:«انَّ المسلمين و المسلمات و المؤمني و المؤمنات...»؛[13]مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان عبادتپيشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه دهنده و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان پاكدامن، و مردان و زناني كه خدا را فراوان ياد ميكنند، خدا براي -همة- آنان آمرزش و پاداش بزرگ فراهم ساخته است.
[1] . رياحين الشريعه، ج 2، ص 283؛ امسلمه، علي محمد دُخَيّل، ص 9؛ محدّثات، ص 71.[2] . محدّثات، 72.[3] . زندگاني محمد پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ، ابن هشام، ترجمة رسول محلاتي، ص 199ـ214؛ زنان صدر اسلام، محمد علي بحر العلوم، ترجمه محمد علي اميني، ص 61؛ رياحين الشريعه، ج 2، ص 287؛ امسلمه، ص 11 و 12.[4] . محدّثات، 76.[5] . نگاه كنيد به: اعلام النساء، ج 5، ص 221؛ تنقيح المقال، ج 3، ص 72؛ رجال طوسي، ص 32؛ معجم رجال الحديث، ج 23، ص 177.[6] . رياحين الشريعه، ص 284.[7] . همان، ص 285؛ محدثات، ص 72؛ امسلمه، ص9؛ الطبقات الكبري7 ج 87، ص 87ـ96.[8] . رياحين الشريعه، ج 2، ص 285.[9] . امسلمه، ص 9؛ محدّثات، 72.[10] . رياحين الشريعه، ج 2، ص 285 و 286؛ امسلمه، ص 16؛ محدّثات، 72.[11] . زنان نامدار، احمد بهشتي، ص 106.[12] . نساء، 32.[13] . احزاب، 35.