5-1- فرهنگ و تربيت ودايى - آشنایی با ادیان بزرگ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با ادیان بزرگ - نسخه متنی

حسین توفیقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5-1- فرهنگ و تربيت ودايى

حدود قرن 6 ق .م . در اوج اقتدار روحانيان هندو،
كه برهمن (Brahmana) ناميده مى شوند، نظام طبقاتى شديدى پذيرفته شد كه
مدت 2500 سال سايه سهمگين خود را بر كشور پهناور هندوستان افكنده بود و
هنوز هم بقاياى آن وجود دارد. پژوهشگران طبقات اجتماعى را كاشت (Caste)
مى خوانند كه واژه اى پرتغالى و به معناى نژاد است . در اين نظام چهار
كاشت اصلى وجود داشت :

1. برهمان (Brahmanas)، طبقه روحانيون
؛

2. كشاترياها (Kshatrias)، طبقه شاهان ، شاهزادگان و جنگاوران
؛

3. ويشياها (Vaisyas)، طبقه بازرگان و دهقانان ؛

4. شودراها
(Sudras)، طبقه كارگران .

معاشرت افراد يك طبقه ديگر شرعا و عرفا
ممنوع بود، به خصوص طبقه اخير كه هر گونه تماس ، حتى نگاه كردن افراد
طبقات بالا به اين گروه ، گناه كبيره شمرده مى شد.

فروتر از اين
چهار طبقه ، گروهى از بوميان غيرآريايى هندوستان بودند كه نجسها
(Untouchables) ناميده مى شدند. افراد اين طبقه به هيچ وجه حق نداشتند
در محله هاى آن طبقات چهارگانه تردد كنند و هر گاه از باب ضرورت براى
حمل زباله و كناسى به اماكن آنان مى رفتند، موظف بودند با صداى بلند
حضور خود را اعلام كنند كه مبادا نگاه افراد طبقات بالا به اين گروه
بيفتد. در اين صورت ، بيننده بايد با غسل خود را طاهر كند داد و ستد
نيز از راه دور، با گذاشتن پول در مكانى و تقاضاى متاع با فرياد و
اختفاى كامل انجام مى گرفت ...

گوش دادن به تلاوت كتابهاى مقدس نيز
بر آنان حرام بود و اگر فردى از ايشان در اين مورد استراق سمع مى كرد،
براى مجازات ، سرب مذاب در گوش او مى ريختند.

عجيب تر اينكه افراد
طبقه نجسها به اين وضع خو گرفته ، آن را حق مى پنداشتند و باور داشتند
كه اين تيره بختى زاييده بدكردارى آنان در زندگانى پيشين است كه از
طريق تناسخ آن را دريافت كرده اند. هر گونه اقدامى براى كم كردن فاصله
طبقات چهارگانه (و حدود 2000 طبقه فرعى كه به تدريج در ضمن آن چهار
طبقه پديد آمده ) و دفاع از نجسها، خلاف شرع و غيرمقبول بود. البته اين
سنت اجتماعى در سال 1955 رسما لغو شد و تنها جلوه هايى از آن باقى است
.

رود خروشان و پر بركت گنگ (Ganga) به معناى تندرو كه در بخش بزرگى
از هندوستان جريان دارد، از تقدس بالايى برخوردار است و غسل كردن در آن
، به خصوص درشهر بنارس (Benares)، عبادتى مهم شمرده مى شود. نيلوفر
(Padma) نيز بسيار مقدس است .

قربانى و بويژه قربانى اسب (medha -
Asva) كه قبلا به عنوان يك عمل عبادى ميان آنان معمول بود، بعدا به
منظور برآورده شدن حاجات انجام مى گرفت .

اهيمسا (hinsa - A) به
معناى پرهيز از آزار جانداران اصل مهمى است كه در زمانهاى بعد، تحت
تعاليم مهاويرا مورد توجه قرار گرفت و تاكنون به شدت رعايت مى شود. اين
آموزه خوردن گوشت حيوانات را عملى غير اخلاقى مى داند و اين مساءله اثر
عجيبى بر شيوه زندگى هندوان باقى گذاشته است .

هندوان جسد مردگان
خود را مى سوزاند و خاكستر آن را بر روى گنگ بر باد مى دهند. قبلا سنت
مذهبى اين بود، كه هنگام سوزاندن جسد مرد متوفى ، همسر وى نيز به نشانه
وفادارى ميان توده هاى هيزم مى خوابيد و همراه شوهر مى سوخت و براى
تشويق زنان به اين امر به وى لقب ستى (Sati) به معناى بانوى وفادار و
بافضيلت عطا مى شد. (اين واژه سانسكريت در فارسى و عربى براى تجليل از
بانوان بسيار برجسته به كار مى رود.) اگر احيانا زنى تاب و تحمل اين
فداكارى را در خود نمى يافت پس از مرگ شوهر موى سر خود را مى تراشيد و
جلاى وطن مى كرد. زنده سوزاندن زوجه را انگليسيها پس از استعمار
هندوستان در سال 1829 م . ممنوع كردند و از اين منع كمتر تخلف شده است
. صائب تبريزى در اشاره به اين سنت مى گويد:

چون زن هندو كسى در عاشقى مردانه
نيست

سوختن بر شمع خفته كار هر پروانه
نيست

6-1- فلسفه اوپانيشادها

در دوره برهمنى (سالهاى 800 ق .م . تا 500 ق .م
.) آيين قربانى به افراط گراييد و با توسعه آن مسائل عميق دينى به
فراموشى سپرده شد. قربانى اسب و چيزهاى ديگر آسيب شديدى به اقتصاد كشور
وارد آورد و خزانه پادشاه را تهى كرد. از اين رو، برهمنان چاره كار را
در اصلاح دين ديدند و بدين منظور براهمناها را پديد آوردند كه مشتمل بر
دو بخش است :

الف ) آرنياكاها (Aranyakas) يعنى جنگل نامه ، مشتمل
بر مسائل مورد نياز اهل رياضت ؛

ب ) اوپانيشادها (Upanishads) به
معناى نزديك نشستن ، كنايه از آموختن اسرار دين .

اوپانيشادها شهرت
زيادى پيدا كرد. اين كتاب را براى نخستين بار شاهزاده دانشمند، هنرمند
و عارف ، داراشكوه عرفان اسلامى و هندويى ، در 1067 ه .ق . به زبان
فارسى ترجمه كرد و آن را سراكبر ناميد. (نخستين آشنايى غريبان با
اوپانيشاد از طريق همين ترجمه بود.)

اوپانيشاد به نام ودانتا
(Vedanta) به معناى پايان وداها نيز خوانده مى شود. اين كتاب بطون
وداها را مى شكافد و توجه مردم را از آداب و رسوم ظاهرى به اسرار درونى
و مفاهيم باطنى جلب مى كند. كتاب ياد شده شهرت جهانى دارد، تا آنجا كه
برخى مطالب توحيدى آن در الميزان نوشته علامه طباطبايى آمده است .
(1)

7-1- خدايان سه گانه

آرياييان هندوستان مانند ساير مشركان به خداى
حقيقى جهان نيز معتقد بودند و او را برهما (Brahman) به معناى قائم
بالذات و ازلى و ابدى مى ناميدند. آنان در آغاز بت و بتخانه نداشتند و
مراسم عبادى خويش را در فضاى باز مى دادند و به خدايانى مذكر كه معمولا
نماد اجرام آسمانى بودند، عقيده داشتند. در دورانهاى بعد بتهايى بى
شمار و بتخانه هايى باشكوه و گوناگون ساختند و خدايانى مانند الهه
مادر، الهه زمين ، مار كبرا و غيره را به مجموعه خدايان خود مى
افزودند.

خدايان تثليث هندو (Trimurti Hindu) عبارتند از:

1.
برهما (Brahman)، خداى ايجاد كننده (كه قبلا اشاره شد)؛

2. شيوا
(Siva) خداى فانى كننده كه مجسمه چهار دست و در حال رقص او فراوان
است . رقص شيوا نقش او را در ايجاد و انهدام نشان مى دهد؛

3. ويشنو
(Vishnu) خداى حفظ كننده . جلوه هاى دهگانه اين خدا براى مردم در طول
تاريخ عبارت است از: ماهى ، لاك پشت ، گراز، موجود نيمه آدم و نيمه
شير، كوتوله ، راما (Rama)ى تبر به دست ، راما، كريشنا (Krishna)، بودا
(Buddha) و كلكى (Kalki).

(2) آيين هندو فرقه هاى بى شمارى دارد كه
با يكديگر در صلح و صفا به سر مى برند. پيروان هر يك از اين فرقه ها بر
جنبه خاصى از دين تاءكيد مى كنند و معمولا به يكى از خدايان روى مى
آورند. طرفداران هر يك از شيوا و ويشنو جمعيت بزرگى را تشكيل مى
دهند.

شيواپرستان عورت شيوا را نيز مى پرستند و آن را لينگا (Linga)
مى نامند. مجسمه هاى لينگا و معابد آن نيز فراوان است .

از جمله 12
بتخانه بزرگ و باشكوه كه به افتخار لينگا و براى پرستش آن بنا كرده
بودند، معبد سومنات (Somanatba) است . ثروت هنگفت و خيال انگيز آن
بتخانه كه چهارده گنبد طلا داشت ، سلطان محمود غزنوى را تحريك كرد تا
به سال 416 هجرى قمرى به سوى آن لشكر كشد و خزائن انباشته از زر و سيم
و گوهرهاى گرانبهاى آن را كه طى قرنها گرد آمده بود، تاراج كند. هندوان
حمله هاى سابق وى به بتخانه هاى ديگر را به علت خشم گرفتن بت معبد
سومنات به آن معبد توجيه مى كردند. سلطان محمود با سپاهى انبوه به
عنوان بت شكنى به سومنات حمله كرد و پس از كشتن گروهى بى شمار از
هندوان ، گرزگران خود را بر فرق مجسمه لينگا كوبيد. وى براى نشان دادن
فتح نمايان خود قطعه اى از آن را به مكه معظمه و بغداد و بلاد اسلامى
ديگر فرستاد.(3)

افرادى از شيواپرستان ، به نام
لينگاوات (vat - Linga) يعنى حاملان لينگا، كه مسلكشان در قرن دوازدهم
ميلادى پايه گذارى شده است ، پيوسته مجسمه اى از لينگا را كه داخل كيف
كوچكى است به گردن آويخته دارند. چيزهايى شگفت آورى مانند قربانى انسان
و نوشيدن شراب در كاسه سر مردگان به برخى از فرقه هاى شيوايى نسبت داده
مى شود. فرقه هاى شكتى (Sakti) به معناى نيرو، معتقدند قوه الهى در جنس
لطيف قرار دارد. از اينجاست كه در معابد شكتى زنانى جوان مى رقصند.
برخى از اين فرقه ها رقصهاى وحشيانه ، آوازهاى گوش خراش و حركات جنون
آميز را براى تكامل روحى لازم مى
دانند.

8-1- نظريه تناسخ و تصور كارما

بر اساس قانون كارما (Karman) به معناى كردار،
آدمى نتيجه اعمال خود را در دوره هاى بازگشت مجدد خود در اين جهان مى
بيند. كسانى كه كار نيك انجام داده اند، در مرحله بعد زندگى مرفه و
خوشى دارند و آنان كه كار بد مى كنند، در بازگشت با بينوايى و بدبختى
دست به گريبان خواهند بود و چه بسا به شكل حيوان بازگشت كنند. به عقيده
برخى تناسخيان ، بازگشت انسانها ممكن است به يكى از چهار صورت زير باشد
كه تصادفا به ترتيب الفبا از جمادات تا انسانها را شامل مى شود:

1.
رسخ ، يعنى حلول شخص متوفى در جمادات ؛

2. فسخ ، يعنى حلول شخص
متوفى در نباتات ؛

3. مسخ ، يعنى حلول شخص متوفى در حيوانات ؛

4.
نسخ ، يعنى حلول شخص متوفى در انسانها (تناسخ ).

سمسارا (Samsara)
به معناى تناسخ در بسيارى از اديان و مذاهب جهان (حتى نزد برخى فرقه
هاى انحرافى جهان اسلام ) با عناوين گوناگون وجود داشته و دارد،
(4) اما اين عقيده در آيين هندو از اهميت
بيشترى برخوردار است . هندوان معتقدند آدمى همواره در گردونه تناسخ و
تولدهاى مكرر در جهان پر رنج گرفتار است .

تنها راه رهايى انسان از
گردونه تناسخ و تولدهاى مكرر در جهان پر درد و بلا پيوستن به نيروانا
(Nirvana) است . اين كلمه در لغت به خاموشى و آرامش و در اصطلاح به
« فناى فى الله » دلالت مى كند. نيروانا مورد توجه بوداييان
واقع شده است .

9-1- فلسفه وحدت وجود

حكيمان و دانشمندان هندو مى گويند خدايان بى شمار
آن دين همه مظاهر يك خداى واحد و بزرگند و تمام موجودات بخشهايى از
كالبد عظيم الوهيت به شمار مى روند. از ديدگاه آنان اين جهان و همه
اجزاى آن در حقيقت خيالى بيش نيست . اين خيال را مايا (Maya) يعنى فريب
و وهم ، مى نامند. به عقيده آنان تمام اين صورتهاى وهمى سرانجام نابود
مى شوند و تنها برهما كه ثابت و پايدار است ، باقى مى ماند.

در قرون
اخير عرفان هندويى غربيان را مسحور كرده است ، همان طور كه عرفان
اسلامى نيز در جلب كردن غربيان به اسلام سهم زيادى دارد.

قوانين
اخلاقى ، تصوف و انديشه هاى لطيف آيين هندو از روزگار كهن جذابيت داشته
است و تاءثير تفكرات هندو بر اهل تصوف در مسيحيت و اسلام ديده مى
شود.

اصول ايمان هندوان چهار چيز است :

1. الوهيت روح ؛

2.
وحدت موجودات ؛

3. وحدت خدايان ؛

4. وحدت مذاهب و اديان
.

آيين هندو با خود محورى ميانه اى ندارد و يك هندو مى تواند علاوه
بر آيين خود به هر يك از اديان جهان بگرود. با اين وصف ، شديدترين
تعصبها را مى توان ميان هندوان يافت . كافى است به ياد بياوريم كه
مهاتما گاندى به سبب اعتقاد به برابرى هندوان و مسلمانان ، مورد دشمنى
گروهى از هندوان قرار گرفت و يكى از ايشان او را با گلوله كشت . ملى
گرايى هندويى در دوره هاى اخير بسيار شدت يافته است و يكى از تازه ترين
و خشن ترين مظاهر آن تخريب مسجد بابرى و كشته شدن تعداد بى شمارى از
مسلمانان و هندوان در اين حادثه بود. مستمسك آنان در ارتكاب اين عمل
اين بود كه مكان مسجد بابرى زادگاه بت راما بوده است . آنان با اين سخن
ادعا مى كنند كه ويشنو (يكى از خدايان تثليث هندو) در آنجا به شكل بت
راما جلوه كرده و به همين دليل ، هندوان در آن مكان بتخانه اى ساخته
بوده اند كه به مسجد تبديل شده است . آنان به همين بهانه بتهاى خود را
بر ويرانه هاى مسجد نصب كردند و آنها را پرستيدند. هندوان تصميم دارند
ساختمان بتخانه را در فرصت مناسب آغاز
كنند.

10-1- فلسفه يوگى يا روش جوكيان

به عقيده هندوان ، دستيابى به حقيقت يا اتحاد با
خداى توانا از طريق يوگا (Yoga) يعنى يوغ نهادن حاصل مى شود. يوگا به
رياضتهاى سخت و طاقت فرسا دلالت مى كند و معمولا با نشستن آرام و
پيوسته به شكل چهار زانو و همراه با تاءمل انجام مى گيرد، اما شيوه
هايى ديگر نيز معمول است ، مانند ايستادن ، وارونه ايستادن ، خم شدن و
آويختن دستها و زيستن بر روى تختى كه در سراسر آن ميخهاى تيزى سر بر
آورده است . اين عمليات چه بسا براى دهها سال ادامه يابد و با مشقتهايى
ديگر مانند در پيش رو نهادن آب و تشنه به سر بردن همراه باشد.
(5)

با آنكه هدف از رياضت وصول به
حقيقت است ، گاهى كشف و كراماتى را پديد مى آورد. يوگى (Yogin) معمولا
آن امور را مانع كمال خود مى داند و بسيار مى شود كه به آن خوارق عادت
ابدا توجهى نكند و از اظهار آن روى بگرداند.

حبس دم به گونه اى است
كه بر اثر تمرينهاى سخت تنفس كاهش مى يابد و يوگى در طول سال به چند
نفس بسنده مى كند. همچنين ضربان نبض و ساير كارهاى بدن را مى توان با
يوگا در اختيار گرفت . در همه اين حالات بدن شيوه هاى نوى را بر مى
گزيند و زنده مى ماند. چه بسا يك يوگى را به مدت شش ماه دفن كنند و پس
از اين مدت قبر او را بشكافند و او را بيرون آورند و وى با يك بار تنفس
زندگى را از سر گيرد. تواناييهاى ديگرى نيز براى برخى از آنان ميسر مى
گردد، مانند رهايى از جاذبه زمين ، متوقف كردن قطار، به جوش آوردن آب
با يك نگاه و غيره . (6)

دانشمندان مغرب زمين به تكرار،
آزمايشهاى علمى گوناگونى روى يوگيان انجام داده و واقعى بودن اين حالات
را به اثبات رسانده اند. از جمله يك هياءت علمى فرانسوى به رهبرى دكتر
بروس (Brosse) در 1936 تحقيقات و آزمايشهايى در باب يوگيان انجام داد و
دستاوردهاى خود را منتشر كرد.(7)

2- آيين جين

آيين هندو مانند درخت كهنسالى است كه شاخه هاى
نسبتا جوان خود را در سرزمينهاى بزرگى گسترده است . برخى از اين شاخه
ها در اوج اقتدار بر همنان و به عنوان اعتراض به سخت گيريهاى آنان پديد
آمده است .از جمله شاخه هاى هندوئيسم آيين جين (Jaina) به معناى پيروز
است كه پنج قرن قبل از ميلاد پايه گذارى
شد.

1-2- سرگذشت مهاويرا

به اعتقاد جينها بنيانگذار اين آيين مهاويرا
(vira - Maha) يعنى بزرگ قهرمان ، ناميده مى شود كه بيست و سه پيشوا طى
هزاران سال قبل از وى برخاسته اند و او بيست و چهارمين پيشواست .
مهاويرا در قرن ششم قبل از ميلاد در يك خانواده اشرافى هندوستان متولد
شد. وى در سى سالگى دنيا را ترك كرد و پس از رياضتهاى طولانى به حقيقت
دست يافت . او پس از گستردن آيين خود به سال 526 ق .م . قالب تهى كرد و
به نيروانا پيوست .

2-2- فلسفه و اخلاقيات

شگفت آورترين سنت اين قوم اين است كه پوشيدن لباس
را حرام مى دانند و معتقدند معاويرا در حال رياضت و ترك تعلقات نفسانى
، پس از مشاهده تعلق خاطر خود به حيا، همه لباسهاى خود را بيرون آورد
و تا آخر عمر برهنه به سر برد. در حدود سال 79 ق .م . ميان پيروان اين
مذهب در مورد حدود برهنگى اختلاف و دودستگى پديد آمد: فرقه آسمان
جامگاهان (amhbra - Dig) هيچ لباسى را نپذيرفتند، در حالى كه فرقه سفيد
جامگان (Svetambara) گفتند استفاده از اندكى پارچه جايز است . گاندى
رهبر انقلاب هندوستان تحت تاءثير اين آيين لباسهاى دوخته ايام جوانى را
كنار نهاد و تنها از مقدارى پارچه سفيد استفاده مى كرد. ويل دورانت در
جلد اول تاريخ تمدن كه در زمان حيات تاءثير آن مذهب از طريق خودكشى به
عمر خود پايان دهد. اما، همان گونه كه گذشت ، وى با گلوله يك هندوى
متعصب كشته شد و براى اثبات يا ابطال حدس اين مورخ فرزانه فرصتى پيش
نيامد.

دريوزگى و خوارى از فضائل محسوب مى شود. به عقيده آسمان
جامگان زنان راهى به كمال ندارند و براى اين امر بايد به انتظار مرد
شدن در دوره هاى بعدى تناسخ باقى
بمانند.

3-2- اهميسا

آيين جين ، علاوه بر پذيرش معارف هندويى ، مسائل
تازه اى را مطرح مى كند و بر قواعد اخلاقى شديدى اصرار مى ورزد. به
عقيدمه جينها رستگارى بر دو اصل استوار است يكى رياضت كشى و ديگرى
اهميسا يا پرهيز از آزار جانداران كه تا نباتات و جمادات پيش مى رود و
كندن زمين براى كشاورزى ممنوع شمرده مى شود. با آنكه خوردن ميوه درختان
مجاز است ، استفاده از محصولات زير زمين مانند چغندر، هويج ، شلغم و
سيب زمينى كه معالجه حيوانات اهلى و وحشى داير كرده اند و معمولا پارچه
اى بر دهان مى بندند، كه مبادا حيوان ريزى ناخواسته به دهانشان وارد
شود و نابود گردد. آنان آب را قبل از نوشيدن صاف مى كنند كه مبادا كرمى
وارد دهان شود و جان بدهد. همچنين جاروبى از پر طاووس در دست مى گيرند
و حشرات ريز را از مسير خود دور مى كنند. خودكشى از طريق ترك طعام و
شراب فضيلتى بسيار بزرگ به شمار مى آيد و خود مهاويرا نيز به اين شيوه
در گذشته است .

4-2- كتب مذهبى

اين قوم نيز فرهنگ دينى مكتوب دارد و تعداد 39
كتاب دينى به آنان نسبت داده اند. از جمله يادگارهاى آنان در مساءله
شناخت حقيقت وجود، داستان فيلى است كه آن را در جاى تاريكى قرار داده
بودند و مردم مى خواستند با دست ماليدن از شكل فيل آگاه شوند و هر كدام
قضاوتى نادرست در اين باب مى كردند.
(8)

5-2- پيروان

هم اكنون حدود دو ميليون پيرو آيين جين در
هندوستان وجود دارد كه روزگار بر تن آنان لباس كامل پوشانده و به جاى
گدايى سرگرم تجارت هستند و وضع اقتصادى خوبى دارند. آنان آيين خود را
نوسازى كرده اند و تنها قديسان و اندكى از ايشان در زندگى به آن روشهاى
عجيب و غريب روى مى آورند.

/ 12