2-2- چگونه تسه و مقالات او - آشنایی با ادیان بزرگ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با ادیان بزرگ - نسخه متنی

حسین توفیقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2-2- چگونه تسه و مقالات او

چوانگ تسه پس از لائوتسه ، معروفترين فيلسوف
تائوئيسم است و گفته مى شود وى در قرن چهارم قبل از ميلاد تعاليم استاد
فرضى خود، لائوتسه را نشر داده است . به اين حكيم سى و سه مقاله نسبت
داده اند كه بسيارى از آنها قطعا از اوست . وى تحولات جهان را به شكل
دورانى ترسيم مى كرد و معتقد بود كه اضداد بر يكديگر تاءثير مى گذارند
و از ميان مى روند. او معتقد به نيست خير و شر بود و براى بيان انديشه
هاى خود از تمثيلهاى بسيارى استفاده مى
كرد.

3-2- دين رسمى

براى نخستين بار در سال 165 م . يكى از پادشاهان
چين معبدى به نام لائوتسه بنا كرد و هداياى تقديم داشت ، ولى تائوئيسم
پيشرفت چندانى نكرد تا آنكه در قرن هفتم ميلادى اين آيين در چين رسميت
يافت . در آن زمان آيين بودا و مكتب كنفوسيوس در چين پيشرفت كرده
بودند. افرادى به اين عنوان كه آيين بودا از كشور هندوستان به چين
سرايت كرده و يك آيين بومى نيست ، به ترويج تائوئيسم پرداختند. آنان
آداب و رسومى را بنا نهادند و براى چيزهاى مختلف خدايانى را مطرح
كردند. با اين حال ، اين آيين در چين پيروان اندكى داشت و كم كم از
صحنه بيرون شد. با آنكه دولت كمونيستى چين با افكار مذهبى شديدا مبارزه
مى كند، هنوز هم افرادى به جنبه هاى جادويى اين آيين علاقه
دارند.

3- شينتو

شينتو(Shinto)يعنى طريقه خدايان ، آيين باستانى
ژاپن است . اين آيين الهه خورشيد به نام اماتراسو(Amaterasu) را نگهبان
سرزمين اجدادى مى داند و خاندان سلطنتى را از نسل اين خدا و تجسم وى مى
شمارد.

1-3- سابقه اجتماعى

آيين مهاياناى بودايى در حدود سال 552 م . به
ژاپن وارد شد و پس از برخورد با شينتو، سرانجام بسيارى از عناصر
بودايى را به مذهب شينتو منتقل كرد. پرستش خدايان ملى و امپراطور، كرنش
و قربانى براى مردگان و وطن پرستى از آداب اين آيين است . نوعى فتوت به
نام بوشيدو(Bushido)يعنى طريقه دلاوران كه تا اندازه اى از آيين زن
الهام مى گرفت ، جوانمردى و مقاومت براى شرف را الزام مى كرد. بر اين
اساس سربازان هنگام شكست ، طى مراسمى با يك خنجر مخصوص كه در سراسر
عمر آن را همراه داشتند، شكم خود را پاره مى كردند و شهيد راه وطن
شدند. آيين شينتو نيز بارها نوسازى شده است و پرستش امپراطور از سال
1946 توسط خود وى منسوخ گرديده است . اكنون در ژاپن اين آيين در كنار
آيين بودا به حيات خود ادامه مى
دهد.

2-3- كتابهاى شينتو

در آيين شينتو كتابهايى يافت مى شود كه آداب و
سنن گذشتگان را در بر دارد. اين كتابها در زمانهاى مختلف تهيه شده و
يكى از آنها كه در سال 806 م . نوشته شده ، داستانهاى كهن را در دفاع
از طبقه روحانيون نقل مى كند. كتاب ديگرى از قرن دهم است كه فهرستى از
عبادات و مناسك و رسوم شينتو، بويژه آداب پرستش امپراطور را شرح مى
دهد.

3-3- ريوبو

سرانجام ، آيين بودا در ژاپن در قرن هشتم ميلادى
كاملا رواج يافت و مقامات كشور آن را پذيرفتند. در آن زمان لازم شد كه
ميان آيين بومى و قديم شينتو از يك سو و آيين بيگانه و نورسيده بودايى
از سوى ديگر تلفيقى صورت گيرد. در آن هنگام برخى از روحانيون بودايى
اعلام كردند در مكاشفات خود دانسته اند كه خدايان باستانى ژاپن در
حقيقت هر كدام بودى ستو بوده اند و آنجا ظهور كرده اند. همچنين گفتند
اماتراسو يعنى خداى خورشيد همان ظهور كامل بودا در كشور ژاپن بوده است
. اين مكتب را ريوبو، يعنى شينتوى تركيبى ناميدند و به تبليغ آن
پرداختند. بدين شيوه آيين شينتو نوسازى شد و احيا
گرديد.

4-3- دين رسمى

حدود نه قرن بعد، در قرن هفدهم برخى از رهبران
دينى گفتند خوب است آيين شينتوى قديم احيا گردد و سرانجام در سال 1868
تحول تازه اى در حيات اجتماعى مردم ژاپن پيش آمد و با تردد مسافرانى از
آمريكا به ژاپن ، در اين كشور به روى جهانگردان باز شد. چندى بعد
امپراطور ژاپن شينتو را دين رسمى اعلام كرد و دستور داد نشانه هاى آيين
بودا را از آن آيين بزدايند. اين كار در آغاز با فشار انجام گرفت ؛
زيرا مردم هنوز هم به آيين بودا علاقه مند بودند. سرانجام در قانون
اساسى سال 1889 حق آزادى مطلق دين براى تمام مردم ژاپن به رسميت شناخته
شد، ولى دولت جانب آيين شينتو را مى گرفت .

آيين دولتى شينتو تا سال
1945 كه آمريكا ژاپن را بمباران اتمى كرد و اين كشور به اشغال آمريكا
در آمد، ادامه داشت و تعاليم آن به گونه اى بود كه جوانان را در مقابل
نفوذ تمدن غربى مقاوم مى ساخت . از سال 1945 به بعد، انجام دادن مراسم
اين آيين اختيارى شده است .

كتابنامه

1. بهار، مهرداد، اديان آسيايى ، تهران :
1371.

2. حكمت ، على اصغر، تاريخ اديان ، تهران : انتشارات ابن
سينا، 1345.

3. زرين كوب ، عبدالحسين ، در قلمرو وجدان ، تهران :
انتشارات سروش ، 1375.

4. كنفوسيوس ، مكالمات ، ترجمه كاظم زاده
ايرانشهر، تهران : بنگاه ترجمه و نشر كتاب ، 1340.

5. ناس ، جان بى
.، تاريخ جامع اديان ، ترجمه على اصغر حكمت ، تهران : انتشارات و آموزش
انقلاب اسلامى ، 1370.

6. هيوم ، رابرت اى .، اديان زنده جهان ،
ترجمه عبدالرحيم گواهى ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامى ،
1373.

6- ايران باستان

1- آيين مغان

قبل از ظهور زردشت ، يعنى پيش از پادشاهى مادها،
بوميان غير آريايى ايران يعنى داشتند كه آيين مغان ناميده مى شود. كلمه
مغ (مگوش ) در زبان قديم ايران به معناى خادم بوده است . به نظر مى رسد
مغان سكنه بومى ايران بوده اند و مانند دراويديان هندوستان ، پس از
ورود آرياييان سرزمين خود را تسليم آنان كرده اند. واژه المجوس كه در
زبان عربى به زردشتيان اطلاق مى شود، از همين كلمه مگوش مى
آيد.

برخى از پژوهشگران معتقدند كه دوگانه پرستى يعنى ايمان به خداى
خير و خداى شر در دين زردشتى از مغان قديم ايران آمده است ؛ زيرا در
كتاب گاتها كه قديمترين بخش اوستا و داراى صبغه ايرانى است ، چيزى در
مورد دو گانگى يافت نمى شود، ولى از كتابهاى تاريخى بر مى آيد كه مغان
قديم دو گانه پرست بوده اند. مغان به رستاخيز نيز ايمان
داشتند.

2- مهرپرستى

به عقيده مهرپرستان ، خداى مهر روزى به صورت
انسانى در يك غار ظهور كرد و شبانانى كه در آن مكان به چرانيدن گوسفند
مشغول بودند، به وى ايمان آوردند. آنگاه خداى مهر، گاو نرى را كشت و
خون او را بر روى زمين افشاند. هر جا كه قطره اى از خون او افتاد،
سرسبز و بارور شد. وى پس از چند سال به آسمان رفت و روان او پيوسته
براى كمك به بندگان خود در زمين آماده است .

از آنجا كه به عقيده
مهرپرستان ، خداى مهر در آغاز در غارى ظاهر شد، آنان معابد خود را در
غارها مى ساختند و درون آن به پرستش مهر مى پرداختند. برخى از آن معابد
متروكه اكنون در بخشهايى از اروپا يافت مى
شود.

1-2- مبادى ، رسوم و عبادات

كسانى كه به دين مهرپرستى روى مى آوردند، لازم
بود از هفت مرحله بگذرند و در هر مرحله به وى نامى مى دادند. مثلا در
مرحله پنجم او را پارسى و در مرحله ششم آفتاب و در مرحله هفتم پدر مى
ناميدند، سپس مراسم نان و عسل كه يادآور مراسم نان و شراب مسيحيت است ،
انجام مى شد و سرانجام وى را با خون گاو تعميد مى دادند.

گفته مى
شود بسيارى از اعتقادات و آيينهاى مسيحيت از مهرپرستى گرفته شده است
.

3- دين زردشت

هنگامى كه چند قرن بر ورود آرياييان به ايران
گذشت اين قوم اندك اندك به شهر نشينى روى آوردند و اين مساءله در جهان
بينى ايشان تاءثير گذاشت .

در آن روزگار انسان اصلاح گرى بر خاست و
آرياييان را كه خواستار ترك خرافات قديم بودند، به آيين تازه اى دعوت
كرد و آيين مغان را برانداخت . اين پيامبر مصلح كه خود را فرستاده خداى
خوبى و روشنايى معرفى مى كرد، زردشت نام داشت . وى مدعى بود آيين خود
را از آهورمزدا دريافت كرده تا جهان را از تيرگيها پاك كند و آن را به
سوى نيكى و روشنايى رهنمون شود.

زردشتيان به نامهايى چون گبر و
مجوسى و پارسى خوانده مى شوند. كلمه « گبر » در زبان
سريانى به معناى كافر از از جانب ديگران به آنان اطلاق گرديده و واژه
« المجوس » در
دستور زبان عربى ، اسم جنس جمعى و مفرد آن مجوسى است . « المجوس » در قرآن
كريم (حج :17) در كنار پيروان اديان ديگر يافت مى شود. اكثر علماى
اسلام زردشتيان را اهل كتاب دانسته اند. احاديثى نيز در اين باب موجود
است . آيين زردشت حدود يك قرن قبل از ميلاد تحول يافت و آن صورت تحول
يافته را آيين مزديسنى مى نامند. مزديسنا در لغت به معناى ستايش مزداست
.

1-3- سرگذشت زردشت

دانشمندان در مورد وجود تاريخى پيامبر ايران
باستان شك دارند، اما بيشتر آنان وجود وى را نفى نمى كنند. زردشت ،
زرتشت ، زرادشت ، زراتشت ، زردهشت و كلماتى از اين قبيل از واژه « زرثوشتر » (Zarathushtra) در گاتها (بخشى از كتاب آسمانى
زردشت ) مى آيد كه طبق نظريه صحيحتر معادل زرد اشتر يعنى دارنده شتر
زرد است .

نام پدرش پوروشسب يعنى دارنده اسب پير، نام مادرش دغدو
يعنى دوشنده گاو ماده و نام خاندان وى سپيتمه يعنى سپيد نژاد
بود.

طبرى مورخ مشهور اسلام و پيروان او زردشت را از فلسطين مى
دانند و مى گويند وى از آنجا به ايران آمده است ، اما قول صحيح و معروف
آن است كه وى ايرانى و اهل آذربايجان بوده است و محل برانگيختگى او را
كوهى نزديك درياچه اروميه مى دانند.
(11)

درباره زمان زردشت نيز اختلاف است
و زمان وى حتى به 6000 سال قبل از ميلاد نيز برده شده است . اما بر
اساس نظريه مشهور، وى در سال 660 قبل از ميلاد به دنيا آمد و در 630
قبل از ميلاد (در سن 30 سالگى ) به پيامبرى مبعوث شد. وى در سال 583 ق
.م . در سنن 77 سالگى در آتشكده اى در بلخ (افغانستان ) توسط لشكر قومى
مهاجم به شهادت رسيد.

گر چه بعثت زردشت در شاهنامه فردوسى آمده است
، اما متاءسفانه آن حادثه در قسمت افسانه اى آن كتاب مذكور است ، به
طورى كه درباره گشتاسب (پادشاهى كه زردشت او را دعوت مى كند و به آيين
خود در مى آورد) اختلاف است . برخى او را با ويشتاسب پدر داريوش
هخامنشى برابر دانسته اند. از سوى ديگر از نظر تاريخى مسلم است كه
ويشتاسب نه يك پادشاه ، بلكه استاندارى بوده است
.

2-3- تعاليم زردشت

در آيين زردشت سه اصل عملى گفتار نيك ، پندار نيك
، كردار نيك وجود دارد كه مانند آن را در اديان مختلف مى يابيم . از
جمله در اسلام آمده است : « الايمان قول
باللسان و اقرار بالجنان و عمل بالاركان . » احترام به آتش به عنوان يكى از مظاهر خداى
روشنايى و افروخته نگه داشتن آن و انجام مراسمى خاص در اطراف آن در
معابدى به نام آتشكده مشخصترين ويژگى اين آيين است . همچنين آبادانى ،
كشاورزى دامدارى و شهرنشينى مورد ستايش قرار گرفته است . احترام به
حيوانات ، مخصوصا سگ و گاو، همچنين خوشرفتارى با مردم نيز جايگاهى به
حيوانات ، مخصوصا سگ و گاو، همچنين خوشرفتارى با مردم نيز جايگاهى ويژه
دارد. برخى از آداب و رسوم سرزمين ما از قبيل مراسم چهارشنبه سورى و
سوگند خوردن به روشنايى چراغ و چيزهاى ديگر با تعاليم زردشتى ارتباط
دارد.

همچنين برخى زنديقان قرون نخست اسلام گرايشهاى زردشتى
داشتند.

3-3- اوستا

كتاب آسمانى زردشتيان اوستا نام دارد كه به معناى
اساس و بنيان و متن است . اين كتاب به خط و زبان اوستايى نوشته شده است
كه به ايران باستان تعلق دارد و با زبان پهلوى و سانسكريت همريشه است .
به عقيده بسيارى از محققان ، خط اوستايى در دوره ساسانيان (226 - 641 م
.) پديد آمد و اوستا كه قبلا در سينه ها بود، به آن خط كتابت شد و به
قولى اين كار پس از ظهور اسلام صورت گرفته است .

زردشتيان و
پژوهشگران بر اين مساءله اتفاق دارند كه اوستا در اصل بسيار بزرگتر
بوده است كه به عقيده برخى روى 12000 پوست گاو نوشته بود. اوستاى كنونى
داراى 83000 كلمه است و احتمالا اصل آن داراى 345700 كلمه (يعنى چهار
برابر) بوده است . اوستاى اصلى به 21 نسك (كتاب يا بخش ) تقسيم مى شد و
اوستاى كنونى نيز 21 نسك است .

اوستا 5 بخش دارد:

1. يسنا (يعنى
جشن و پرستش )؛ قسمتى از اين بخش گاتها ناميده مى شود (به معناى سرود).
اين بخش كه مشتمل بر ادعيه و معارف دينى و معروفترين قسمت اوستاست ، به
خود زردشت نسبت داده مى شود، در حالى كه ساير قسمتهاى اوستا را به
پيشوايان دين زردشت نسبت مى دهند؛

2. ويسپرد (يعنى همه سروران )
مشتمل بر نيايش ؛

3.ونديداد (يعنى قانون ضد ديو) درباره حلال و حرام
و نجس و پاك ؛

4. يشتها (يعنى نيايش سرود و تسبيح )؛

5. خرده
اوستا (يعنى اوستاى كوچك ) درباره اعياد و مراسم مذهبى و تعيين سرودهاى
آنها زردشتيان ، علاوه بر اوستا، تفسيرى به نام زنداوستا و كتب مقدس
ديگرى به زبان پهلوى دارند.

4-3- داستان خلقت و دو گانه پرستى

كسى نمى داند گرايش زردشتيان به خدايان دو گانه
(خداى نيكى و خداى بدى يا خداى روشنايى و خداى تاريكى ) در چه عصرى
آغاز شده است . در قسمت گاتها (از يسناى اوستا) كه به خود زردشت نسبت
داده مى شود، اهريمن در برابر خرد مقدس صف آرايى مى كند و نه در برابر
آهورمزدا كه خداى واحد و فوق پروردگاران روشنايى و تاريكى است . همچنين
گروهى از زردشتيان به نام زروانيان در عصر ساسانى پديد آمدند كه معتقد
به خداى يكتا به نام زروان بودند و او را از خداى روشنايى و تاريكى
برتر مى شمردند. اين فرقه پيروان بسيارى در ايران آن روز داشته است .
(12)

5-3- خدايان

با مطالعه در آيين زردشت معلوم مى شود كه وى در
ميان ايرانيان به اصلاح دينى قيام كرده و خرافات مذهب باستانى آرياييان
را مورد حمله قرار مى داده است . از جمله آنكه وى از آهور مزدا تبليغ
مى كرده و خدايان قوم خود را كه دئوه (يعنى ديو) خوانده مى شده اند،
باطل مى دانسته و آنها را خداى دروغ دوستان مى ناميده است .

در آيين
زردشت ، آهور مزدا 6 دستيار دارد كه به منزله فرشتگان اديان ابراهيمى
هستند. آن دستياران را امشاسپندان يعنى جاويدان مقدس مى نامند. آنها
رهبرى دارند به نام سپنتامئنيو يعنى خرد مقدس و نامهاى خودشان از اين
قرار است :

1. وهومن (Vohuman)؛

2. اشه وهيشته
(vahishta-Asha)؛

3. خشتره وائيريه (vairya-Xshathra)؛

4. سپنته
ارمئيتى (armaiti-Spenta)؛

5. هئورتات (Haurvartat)؛

6. امرتات
(Ameretat).

پس از آنها يزتها قرار دارند كه 30 عدد از آنها
معروفند. اينها تشكيلات خرد مقدس هستند. در مقابل ، اهريمن هم تشكيلاتى
دارد.(13)

طبق آيين زردشت دوره كهن كنونى
جهان 12000 سال است . خداى نيكى مدت 3000 سال بر جهان حكمرانى مى كرد و
در اين مدت خداى بدى در تاريكى به سر مى برد. پس از اين مدت خداى بدى
از تاريكى بيرون آمد و با خداى نيكى روبرو شد. خداى نيكى به وى 9000سال
مهلت داد كه با او مقابله كند. وى اطمينان داشت كه سرانجام خود او به
پيروزى خواهد رسيد. در اين زمان هر دو به آفريدن نيك و بد آغاز كردند و
بدين گونه با يكديگر به مبارزه برخاستند. پس از 3000 سال زردشت آفريده
شد و از اين زمان به بعد توازن قوا به نفع خداى نيكى گراييد و به سير
صعودى خود ادامه داد.

6-3- آخر الزمان

در هزاره گرايى زردشتى (Millennialism
Zoroastrean)انتظار ظهور سه منجى از نسل زردشت مطرح است . اين منجيان
يكى پس از ديگرى جهان را پر از عدل و داد خواهند كرد.

1. هوشيدر،
1000 سال پيش زردشت ؛

2. هوشيدرماه ، 2000 سال پس از زردشت ؛

3.
سوشيانس (يا سوشيانت )، 3000 سال پس از زردشت كه با ظهور او جهان پايان
مى يابد.

7-3- بقاى روح

زردشتيان به جاودانگى روح عقيده دارند. آنان مى
گويند روان پس از ترك جسم تا روز رستاخيز در عالم برزخ مى ماند.
همچنين آنان به صراط، ميزان اعمال ، بهشت و دوزخ معتقدند. بهشت آيين
زردشت چيزى مانند بهشت اسلام است ، ولى به خاطر مقدس بودن آتش ، دوزخ
زردشتى جايى بسيار سرد و كثيف است كه انواع جانوران در آن ، گناهكاران
را آزار مى دهند.

8-3- وضع كنونى

بيش از هزار سال است كه زردشتيان ايران به بمبئى
هندوستان كوچيده اند و اكنون حدود صد و پنجاه هزار نفر از آنان در آن
سامان زندگى خوبى دارند و پارسى ناميده مى شوند حدود پنجاه هزار نفر از
ايشان نيز در يزد، كرمان و تهران سكونت دارند.

افراد برجسته اى در
گذشته از اين اقليت كوچك برخاسته اند، مانند ارباب كيخسرو شاهرخ
نماينده زردشتيان در مجلس شوراى ملى در عصر شهيد مدرس (ره ). وى كه كه
صندوقدار مجلس بود به درستكارى و بى آلايش شهرت داشت . شهيد مدرس (ره
) يك بار در مجلس گفته بود: « در اين مجلس
فقط يك مسلمان وجود دارد و آن هم ارباب كيخسرو است !. » (14)

زردشتيان قومى تحصيل كرده و با
فرهنگ هستند و همواره رفتارشان با ديگران خوب بوده است
.

/ 12