شماره 2 - شاهنامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شاهنامه - نسخه متنی

ابوالقاسم فردوسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شماره 2





  • يكي روز شاه جـهان سوي كوه
    پديد آمد از دور چيزي دراز
    دوچشم از بر سر چو دو چشمه خون
    نگـه كرد هوشنگ باهوش و سنگ
    بـه زور كياني رهانيد دسـت
    برآمد بـه سنگ گران سنـگ خرد
    فروغي پديد آمد از هر دو سـنـگ
    نـشد مار كشـتـه وليكـن ز راز
    جـهاندار پيش جـهان آفرين
    كـه او را فروغي چـنين هديه داد
    بـگـفـتا فروغيسـت اين ايزدي
    شـب آمد برافروخت آتـش چو كوه
    يكي جشن كرد آن شب و باده خورد
    ز هوشـنـگ ماند اين سده يادگار كز آباد كردن جـهان شاد كرد
    كز آباد كردن جـهان شاد كرد



  • گذر كرد با چند كـس هـمـگروه
    سيه رنـگ و تيره تـن و تيزتاز
    ز دود دهانـش جـهان تيره گون
    گرفتـش يكي سنگ و شد تيزچنگ
    جهانـسوز مار از جهانجوي جست
    همان و همين سنگ بشكست گرد
    دل سنـگ گشت از فروغ آذرنـگ
    ازين طبـع سنـگ آتـش آمد فراز
    نيايش هـمي كرد و خواند آفرين
    هـمين آتـش آنـگاه قبلـه نهاد
    پرسـتيد بايد اگر بـخردي
    هـمان شاه در گرد او با گروه
    سده نام آن جشـن فرخـنده كرد
    بـسي باد چون او دگر شـهريار جـهاني بـه نيكي ازو ياد كرد
    جـهاني بـه نيكي ازو ياد كرد


/ 675