شماره 3 - شاهنامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شاهنامه - نسخه متنی

ابوالقاسم فردوسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شماره 3





  • دلاراي چون آن سخنها شـنيد
    ز دارا ز ديده بـباريد خون
    نويسـنده نامـه را پيش خواند
    مر آن نامه را خوب پاسخ نوشت
    نخـسـت آفرين كرد بر كردگار
    دگر گفت كز كار گردان سپـهر
    هـمي فر دارا همي خواستيم
    كنون چون زمان وي اندر گذشت
    ترا خواهـم اندر جـهان نيكوي
    به كام تو خواهم كه باشد جهان
    شـنيدم همه هرچ گفتي ز مهر
    ازان دخـمـه و دار وز ماهيار
    چو خون خداوند ريزد كـسي
    دگر آنك جستي همي آشـتي
    نيايد ز شاهان پرسـتـندگي
    بـه جاي شهنـشاه ما را توي
    مـبادا بـه گيتي به جز كام تو
    دگر آنـك از روشنـك ياد كرد
    پرستـنده تـسـت ما بنده ايم
    درودت فرستاد و پاسخ نوشـت
    چو شاه زمانـه ترا برگزيد
    نوشـتيم نامـه سوي مهتران
    كـه فرمان داراسـت فرمان تو
    فرسـتاده را جامـه و بدره داد
    چو رومي به نزد سكـندر رسيد
    وزان تـخـت و آيين و آن بارگاه سكـندر ز گفتار او گشت شاد
    سكـندر ز گفتار او گشت شاد



  • يكي باد سرد از جگر بركـشيد
    كـه بد ريختـه زير خاك اندرون
    همه خون ز مژگان به رخ برفشاند
    سخنـهاي با مغز و فرخ نوشت
    جـهاندار دادار پروردگار
    كزويسـت پرخاش و آرام و مهر
    زبان را بـه نام وي آراسـتيم
    سر گاه او چوب تابوت گـشـت
    بزرگي و پيروزي و خـسروي
    برين آشـكارا ندارم نـهان
    كـه از جان تو شاد بادا سپـهر
    مـكافات بدخواه جانوشيار
    بـه گيتي درنگش نباشد بسي
    بـسي روز با پند بـگذاشـتي
    نـجويد كـس از تاجور بندگي
    چو خورشيد شد ماه ما را توي
    هـميشـه بر ايوانـها نام تو
    دل ما بدان آرزو شاد كرد
    بـه فرمان و رايت سرافگنده ايم
    يكي خوب پاسخ بسان بهشـت
    سر از راي او كس نيارد كـشيد
    بـه پـهـلو نژادان جنـگاوران
    نـپيچد كـسي سر ز پيمان تو
    ز گنجش ز هرگونه يي بـهره داد
    هـمـه ياد كرد آنچ ديد و شنيد
    تو گفتي كه زنده ست بر گاه شاه بـه آرام تاج كيي بر نـهاد
    بـه آرام تاج كيي بر نـهاد


/ 675