شماره 7 - شاهنامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شاهنامه - نسخه متنی

ابوالقاسم فردوسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شماره 7





  • سـكـندر چو كرد اندر ايران نگاه
    هـمي راه و بي راه لشكر كشيد
    بـه جايي كـه آمد سكـندر فراز
    ازان مرز كس را به مردم نداشـت
    چو آمد بران شارسـتان بزرگ
    بران مرز لـشـكر فرود آوريد
    نويسـنده نامـه را خواندند
    يكي نامـه بنوشـت نزديك كيد
    ز اسـكـندر راد پيروزگر
    سر نامـه بود آفرين از نخسـت
    ز كار آن گزيند كـه بي رنـج تر
    گراينده باشد بـه يزدان پاك
    بداند كـه ما تـخـت را مايه ايم
    نوشـتـم يكي نامـه نزديك تو
    هم آنـگـه كـه بر تو بخواند دبير
    اگر شب رسد روشني را مـپاي وگر بـگذري زين سخـن نـگذرم
    وگر بـگذري زين سخـن نـگذرم



  • بدانسـت كو را شد آن تاج و گاه
    سوي كيد هندي سپه بركـشيد
    در شارسـتانـها گـشادند باز
    ز ناهيد مغفر هـمي برگذاشـت
    كـه ميلاد خوانديش كيد سـترگ
    هـمـه بوم ايشان سپه گستريد
    بـه پيش سكـندرش بنـشاندند
    چو شيري كه ارغنده گردد به صيد
    خداوند شـمـشير و تاج و كـمر
    بدانكس كه دل را به دانش بشست
    چو خواهد كه بردارد از گـنـج بر
    بدو دارد اميد و زو ترس و باك
    جـهاندار پيروز را سايه ايم
    كـه روشـن كـند جان تاريك تو
    منـه پيش و اين را سگالش مگير
    هـم اندر زمان سوي فرمان گراي سر و تاج و تختت به پي بسـپرم
    سر و تاج و تختت به پي بسـپرم


/ 675