شماره 1 - شاهنامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شاهنامه - نسخه متنی

ابوالقاسم فردوسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شماره 1





  • بـه بغداد بنشست بر تخت عاج
    كمر بسته و گرز شاهان به دست
    شهنـشاه خواندند زان پس ورا
    چو تاج بزرگي بـه سر برنـهاد
    كـه اندر جهان داد گنج منست
    كـس اين گنج نتواند از من ستد
    چو خشنود باشد جـهاندار پاك
    جهان سر به سر در پناه منست
    نـبايد كـه از كارداران مـن
    بخسـپد كـسي دل پر از آرزوي
    گشادسـت بر هركس اين بارگاه
    همـه انجـمـن خواندند آفرين
    فرسـتاد بر هر سوي لشـكري سر كينـه ورشان بـه راه آوريد
    سر كينـه ورشان بـه راه آوريد



  • بـه سر برنـهاد آن دلـفروز تاج
    بياراسـتـه جايگاه نشسـت
    ز گشتاسپ نشناختي كـس ورا
    چـنين كرد بر تخـت پيروزه ياد
    جهان زنده از بخت و رنج منست
    بد آيد بـه مردم ز كردار بد
    ندارد دريغ از مـن اين تيره خاك
    پـسـنديدن داد راه منسـت
    ز سرهنگ و جنگي سواران مـن
    گر از بـنده گر مردم نيك خوي
    ز بدخواه وز مردم نيك خواه
    كـه آباد بادا بـه دادت زمين
    كه هرجا كه باشد ز دشمن سري گر آيين شـمـشير و گاه آوريد
    گر آيين شـمـشير و گاه آوريد


/ 675