شماره 8 - شاهنامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شاهنامه - نسخه متنی

ابوالقاسم فردوسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شماره 8





  • وزان پـس غـم و شادي يزدگرد
    برين نيز چـندي زمان برگذشـت
    ز شاهي پرانديشـه شد يزدگرد
    بـه اخترشـناسان بفرمود شاه
    كـه تا كي بود در جهان مرگ اوي
    چـه باشد كـجا باشد آن روزگار
    ستاره شـمر گفت كاين خود مباد
    چو بخـت شهنـشاه بدرو شود
    فراز آورد لـشـكر و بوق و كوس
    بر آن جايگـه بر بود هوش اوي
    ازين دانش ار يادگيري به دسـت
    چو بشنيد زو شاه سوگـند خورد
    كه من چشمه سو نبينم به چشم
    برين نيز برگشت گردون سـه ماه
    چو بيدادگر شد شـبان با رمـه
    ز بينيش بـگـشاد يك روز خون به دارو چو يك هفته بستي پزشك
    به دارو چو يك هفته بستي پزشك



  • چـنان گشـت بر پور چون باد ارد
    بـه ايران پدر پور فرخ به دشـت
    ز هر كـشوري موبدان كرد گرد
    كـه تا كردهر يك به اختر نـگاه
    كـجا تيره گردد سر و ترگ اوي
    كـه پژمرده گردد گـل شـهريار
    كـه شاه جـهان گيرد از مرگ ياد
    از ايدر سوي چشـمـه سو شود
    به شادي نظاره شود سوي طوس
    چو اين راز بگذشـت بر گوش اوي
    كـه اين راز در پرده ايزدسـت
    بـه خراد برزين و خورشيد زرد
    نه هنگام شادي نه هنگام خشم
    زمانـه به جوش آمد از خون شاه
    بدو بازگردد بديها هـمـه
    پزشـك آمد از هر سوي رهنمون دگر هفته خون آمدي چون سرشك
    دگر هفته خون آمدي چون سرشك


/ 675