حكايت شيخ سمعان - منطق الطیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منطق الطیر - نسخه متنی

محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكايت شيخ سمعان





  • اين بگفت آن ماه و دست از جان فشاند
    گشت پنهان آفتابش زير ميغ
    قطره اى بود او درين بحر مجاز
    جمله چون بادى ز عالم مي رويم
    زين چنين افتد بسى در راه عشق
    هرچ مي گويند در ره ممكنست
    نفس اين اسرار نتواند شنود
    اين يقين از جان و دل بايد شنيد جنگ دل با نفس هر دم سخت شد
    جنگ دل با نفس هر دم سخت شد



  • نيم جانى داشت برجانان فشاند
    جان شيرين زو جدا شد اى دريغ
    سوى درياى حقيقت رفت باز
    رفت او و ما همه هم مي رويم
    اين كسى داند كه هست آگاه عشق
    رحمت و نوميد و مكر و ايمنست
    بى نصيبه گوى نتواند ربود
    نه بنفس آب و گل بايد شنيد نوحه اى در ده كه ماتم سخت شد
    نوحه اى در ده كه ماتم سخت شد


/ 333