پند ديوانه اى با خواجه اى ناسپاس - منطق الطیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منطق الطیر - نسخه متنی

محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پند ديوانه اى با خواجه اى ناسپاس





  • خواجه اى مي گفت در وقت نماز
    آن سخن ديوانه اى بشنيد ازو
    تو ز ناز خود نگنجى در جهان
    منظرى سر بر فلك افراشته
    ده غلام و ده كنيزك كرده راست
    خود تو بنگر تا تو با اين جمله كار
    گر چو من يك گرده قسمت داريى
    تا نگردانى ز ملك و مال روى روى اين ساعت بگردان از همه
    روى اين ساعت بگردان از همه



  • كاى خدا رحمت كن و كارم بساز
    گفت رحمت مي بپوشى زود ازو
    مي خرامى از تكبر هر زمان
    چار ديوارش به زر بنگاشته
    رحمت اينجا كى بود بر پرده راست
    جاى رحمت دارى آخر شرم دار
    آنگهى تو جاى رحمت داريى
    يك نفس ننمايدت اين حال روى تا شوى فارغ چو مردان از همه
    تا شوى فارغ چو مردان از همه


/ 333