گفتار شيخ خرقان در دم آخر - منطق الطیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منطق الطیر - نسخه متنی

محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتار شيخ خرقان در دم آخر





  • دردم آخر كه جان آمد به لب
    كاشكى بشكافتندى جان من
    پس به عالميان نمودندى دلم
    تا بدانندى كه با داناى راز
    بندگى اين باشد و ديگر هوس
    نه خدايى مي كنى نه بندگى
    هم بيفكن خويش و هم بنده بباش
    چون شدى بنده به حرمت باش نيز
    گر درآيد بنده بى حرمت به راه شد حرم بر مرد بي حرمت حرام
    شد حرم بر مرد بي حرمت حرام



  • شيخ خرقان اين چنين گفت اى عجب
    باز كردندى دل بريان من
    شرح دادندى كه درچه مشكلم
    بت پرستى راست نايد، كژ مباز
    بندگى افكندگيست اى هيچ كس
    كى ترا ممكن شود افكندگى
    بنده و افكنده شو ، زنده بباش
    در ره حرمت بهمت باش نيز
    زود راند از بساطش پادشاه گر به حرمت باشى اين نعمت تمام
    گر به حرمت باشى اين نعمت تمام


/ 333