گفتار بوعلى طوسى درباره ى اهل جنت و اهل دوزخ - منطق الطیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منطق الطیر - نسخه متنی

محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتار بوعلى طوسى درباره ى اهل جنت و اهل دوزخ





  • بوعلى طوسى كه پير عهد بود
    آن چنان جا كو به ناز و عز رسيد
    گفت فردا اهل دوزخ زار زار
    كز خوشى جنت و ذوق وصال
    اهل جنت جمله گويند اين زمان
    زانك ما را در بهشت پر كمال
    چون جمال او به ما نزديك شد
    در فروغ آن جمال جان فشان
    چون بگويند اهل جنت حال خويش
    كاى همه فارغ ز فردوس و جنان
    زانك ما كاصحاب جاى ناخوشيم
    روى چون بنمود ما را آشكار
    چون شديم اگه كه ما افتاده ايم
    ز آتش حسرت دل ناشاد ما
    هر كجا كين آتش آيد كارگر
    هرك را شد در رهش حسرت پديد
    حسرت و آه و جراحت بايدت
    گر درين منزل تو مجروح آمدى گر تو مجروحى دم از عالم مزن
    گر تو مجروحى دم از عالم مزن



  • سالك وادى جد و جهد بود
    من ندانم هيچكس هرگز رسيد
    اهل جنت را بپرسند آشكار
    حال خود گوييد با ما حسب حال
    خوشى فردوس برخاست از ميان
    روى بنمود آفتاب آن جمال
    هشت خلد از شرم آن تاريك شد
    خلد را نه نام باشد نه نشان
    اهل دوزخ در جواب آيند پيش
    هرچ گفتيد آنچنانست، آنچنان
    از قدم تا فرق غرق آتشيم
    حسرت واماندگى از روى يار
    وز چنان رويى جدا افتاده ايم
    آتش دوزخ ببرد از ياد ما
    ز آتش دوزخ كجا ماند خبر
    كم تواند كرد از غيرت پديد
    در جراحت ذوق و راحت بايدت
    محرم خلوت گه روح آمدى داغ مي نه بر جراحت، دم مزن
    داغ مي نه بر جراحت، دم مزن


/ 333