حكايت مادرى كه فرزندش در آب افتاد - منطق الطیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منطق الطیر - نسخه متنی

محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكايت مادرى كه فرزندش در آب افتاد





  • مادرى را طفل در آب اوفتاد
    در تحير طفل مي زد دست و پاى
    خواست شد در ناو مادر كان بديد
    آب از پس رفت و آن طفل عزيز
    مادرش درجست او را برگرفت
    اى ز شفقت داده مهر مادران
    چون در آن گرداب حيرت اوفتيم
    مانده سرگردان چو آن طفل در آب
    آن نفس اى مشفق طفلان راه
    رحمتى كن بر دل پرتاب ما
    شيرده ما را ز پستان كرم
    اى وراى وصف و ادراك آمده
    دست كس نرسيد برفتراك تو
    خاك تو ياران پاك تو شدند
    هرك خاكى نيست ياران ترا
    اولش بوبكر و آخر مرتضا
    آن يكى در صدق هم راز و زير آن يكى درياى آزرم و حيا
    آن يكى درياى آزرم و حيا



  • جان مادر در تب و تاب اوفتاد
    آب بردش تا بناب آسياى
    شد سوى درز آب حالى بركشيد
    بر سر آن آب از پس رفت نيز
    شيردادش حالى و در برگرفت
    هست اين غرقاب را ناوى گران
    پيش ناو آب حسرت اوفتيم
    دست و پايى مي زنيم از اضطراب
    از كرم در غرقه ى خود كن نگاه
    بركش از لطف و كرم در ز آب ما
    برمگير از پيش ما خوان كرم
    از صفات واصفان پاك آمده
    لاجرم هستيم خاك خاك تو
    اهل عالم خاك خاك تو شدند
    دشمن است او دوست داران ترا
    چار ركن كعبه ى صدق و صفا
    و آن دگر در عدل خورشيد منير آن دگر شاه اولوالعلم و سخا
    آن دگر شاه اولوالعلم و سخا


/ 333