مادرى كه بر خاك دختر مي گريست - منطق الطیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منطق الطیر - نسخه متنی

محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مادرى كه بر خاك دختر مي گريست





  • مادرى بر خاك دختر مي گريست
    گفت اين زن برد از مردان سبق
    كز كدامين گم شده ماندست دور
    فرخ او چون حال مي داند كه چيست
    مشكل آمد قصه ى اين غم زده
    نه مرا معلوم تا در درد كار
    من نه آگاهم چنين گريان شده
    اين زن از چون من هزاران گوى برد
    من نبردم بوى و اين حسرت مرا
    در چنين منزل كه شد دل ناپديد
    ريسمان عقل را سر گم شدست
    هركه او آنجا رسد سرگم كند گر كسى اينجا رهى دريافتى
    گر كسى اينجا رهى دريافتى



  • راه بينى سوى آن زن بنگريست
    زانك چون ما نيست و مي داند به حق
    وز كه افتادست زين سان نا صبور
    داند او تا بر كه مي بايد گريست
    روز و شب بنشسته ام ماتم زده
    بر كه مي گريم چو باران زار زار
    كز كه دور افتاده ام حيران شده
    زانكه از گم گشته ى خود بوى برد
    خون بريخت و كشت در حيرت مرا
    بل كه هم شد نيز منزل ناپديد
    خانه ى پندار را در گم شدست
    چار حد خويش را در گم كند سر كل در يك نفس دريافتى
    سر كل در يك نفس دريافتى


/ 333