احوال سلطان محمود در آن جهان - منطق الطیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منطق الطیر - نسخه متنی

محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

احوال سلطان محمود در آن جهان





  • پاك رايى بود بر راه صواب
    گفت اى سلطان نيكو روزگار
    گفت تن زن خون جان من مريز
    بود سلطانيم پندار و غلط
    حق كه سلطان جهاندار آمدست
    چون بديدم عجز و حيرانى خويش
    گر تو خوانى ، جز پريشانم مخوان
    سلطنت او راست و من برسودمى
    كاشكى صد چاه بودى جاه نى
    نيست اين دم هيچ بيرون شو مرا خشك بادا بال و پر آن هماى
    خشك بادا بال و پر آن هماى



  • يك شبى محمود را ديد او به خواب
    حال تو چونست در دار القرار
    دم مزن چه جاى سلطانست خيز
    سلطنت كى زيبد از مشتى سقط
    سلطنت او را سزاوار آمدست
    ننگ مي دارم ز سلطانى خويش
    اوست سلطانم تو سلطانم مخوان
    گر به دنيا در گدايى بودمى
    خاشه روبى بودمى و شاه نى
    باز مي خواهند يك يك جو مرا كو مرا در سايه ى خود داد جاى
    كو مرا در سايه ى خود داد جاى


/ 333