بوستان سعدی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بوستان سعدی - نسخه متنی

مصلح بن عبدلله سعدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكايت در مذلت بسيار خوردن





  • چه آوردم از بصره دانى عجب
    تنى چند در خرقه راستان
    يكى در ميان معده انبار بود
    ميان بست مسكين و شد بر درخت
    رئيس ده آمد كه اين را كه كشت؟
    شكم دامن اندر كشيدش ز شاخ
    نه هر بار خرما توان خورد و برد
    شكم بند دست است و زنجير پاى سراسر شكم شد ملخ لاجرم
    سراسر شكم شد ملخ لاجرم



  • حديى كه شيرين ترست از رطب
    گذشتيم بر طرف خرماستان
    از اين تنگ چشمى شكم خوار بود
    وزان جا به گردن در افتاد سخت
    بگفتم مزن بانگ بر ما درشت
    بود تنگدل رودگانى فراخ
    لت انبار بد عاقبت خورد و مرد
    شكم بنده نادر پرستد خداى به پايش كشد مور كوچك شكم
    به پايش كشد مور كوچك شكم


/ 272