بوستان سعدی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بوستان سعدی - نسخه متنی

مصلح بن عبدلله سعدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتار اندر صنع بارى عز اسمه در تركيب خلقت انسان





  • ببين تا يك انگشت از چند بند
    پس آشفتگى باشد و ابلهى
    تأمل كن از بهر رفتار مرد
    كه بى گردش كعب و زانو و پاى
    ازان سجده بر آدمى سخت نيست
    دو صد مهره در يكدگر ساخته ست
    رگت بر تن است اى پسنديده خوى
    بصر در سر و فكر و راى و تميز
    بهايم به روى اندر افتاده خوار
    نگون كرده ايشان سر از بهر خور
    نزيبد تو را با چنين سرورى
    به انعام خود دانه دادت نه كاه
    وليكن بدين صورت دلپذير
    ره راست بايد نه بالاى راست خردمند طبعان منت شناس
    خردمند طبعان منت شناس



  • به صنع الهى به هم درفگند
    كه انگشت بر حرف صنعش نهى
    كه چند استخوان پى زد و وصل كرد
    نشايد قدم بر گرفتن ز جاى
    كه در صلب او مهره يك لخت نيست
    كه گل مهره اى چون تو پرداخته ست
    زمينى در او سيصد و شصت جوى
    جوارح به دل، دل به دانش عزيز
    تو همچون الف بر قدمها سوار
    تو آرى به عزت خورش پيش سر
    كه سر جز به طاعت فرود آورى
    نكردت چو انعام سر در گياه
    فرفته مشو، سيرت خوب گير
    كه كافر هم از روى صورت چو ماست بدوزند نعمت به ميخ سپاس
    بدوزند نعمت به ميخ سپاس


/ 272