كمك در بچه دارى - آیین همسرداری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیین همسرداری - نسخه متنی

ابراهیم امینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كمك در بچه دارى

فرزند ثمره مشترك ازدواج زن و مرد است.هر دو نفر در پيدايش كودك دخالت داشته اند،و در منافع و زيانهايش نيز شريك ميباشند.

بنابراين بچه دارى نيز يك وظيفه مشترك زن و شوهر است.نه وظيفه زن تنها.درست است كه مادران با ميل و رغبت از بچه نگهدارى ميكنند وامور نظافت و تر و خشك كردن و تغذيه و شير دادن و ديگر امور مربوط به كودك را از جان و دل مى پذيرند.و براى پرستارى و نگهدارى او هر گونه رنج و زحمتى را تحمل مينمايند.براى پرستارى از كودك چه شبهائى راتا صبح بيدار ميمانند و گريه و جيغ و شيون و نحسيهاى او را تحمل ميكنند.ليكن شوهر هم نبايد فداكاريها و زحمات همسرش را ناديده بگيردو بگويد:بچه دارى وظيفه زن است.و من در اين باره مسؤوليتى ندارم.

وقتى ديد بچه آرام نمى گيرد،مادر را با بچه بگذارد و خودش برود در اتاق ديگر راحت بخوابد. نه،برادر!اين بچه مشترك بين شما است.پرستارى و نگهدارى از او نيز يك وظيفه مشترك است.مگر تو عاطفه و وجدان ندارى؟آيا انصاف است كه تو بروى در گوشه اى استراحت كنى، وهمسرت را در اين غوغا تنها بگذارى؟آيا اين رسم زندارى و مهر و صفاى خانوادگى است؟اگر تو روز كار كرده و خسته هستى همسرت نيز در تمام روز بكارهاى خانه دارى اشتغال داشته و خسته است.اگر تو خوابت مى آيداو نيز خوابش مى آيد.اگر جيغ و شيونهاى بچه اعصاب ترا خسته ميكند، مادر بيچاره هم همينطور است ليكن جز تحمل چاره اى ندارد.

برادرم!انصاف و عاطفه و اخلاق اسلامى و رسم همسردارى اقتضا دارد كه در چنين مواقع حساسى در بچه دارى همسرت را كمك كنى.يا با هم بچه را آرام كنيد سپس بخوابيد.يا مقدارى از شب را توبخواب و همسرت از بچه پرستارى كند آنگاه تو از بچه پرستارى كن وهمسرت بخوابد.و اگر همسرت در اثر كم خوابى،بعد از نماز صبح استراحت كرده انتظار نداشته باش مانند ديگر روزها صبحانه را برايت حاضر كند.چه مانع دارد خودت چاى و صبحانه حاضر كنى،خودت ميل كنى و بيرون بروى و براى همسرت نيز آماده باشد.وقتى مى خواهيد به سفر يا مهمانى برويد ضرورت ندارد كه هميشه همسرت بچه را بغل كند،در جاهاى مناسب تو اين عمل را انجام بده و در اين باره همكارى نمائيد.وبطور كلى در همه حال در پرستارى و نگهدارى از كودك تعاون و همكارى داشته باشيد.رسم زندارى و اخلاق اسلامى چنين است.به زندگى شماصفا و محبت و رونق ميدهد.

البته به بانوان نيز توصيه ميشود كه در اين باره از شوهرانشان انتظارات زياده از حد نداشته باشند.گرفتاريها و مشكلات كسب و كار وتامين نيازمنديهاى زندگى را همواره منظور داشته باشند.و بدانند كه مرددر خارج منزل با صدها مشكل روبروست و با اعصاب خسته،و بمنظوراستراحت بمنزل مى آيد.و انتظار نداشته باشند كه وقتى بمنزل آمدلباسهايش را در آورد و فورا مشغول بچه دارى و امور خانه دارى شود.دراين مورد بيش از مقدار ضرورت و در مواقع غير عادى،توقع كمك نداشته باشند.

زود به منزل بيا

مرد ماداميكه زن نگرفته آزاد است.مى تواند دير به خانه بيايد يازود.اطلاع بدهد كجا مى روم يا نه.اما هنگامى كه ازدواج كرد خواه ناخواه بايد برنامه اش را تغيير دهد و زودتر به منزل بيايد.

بايد توجه داشته باشد كه همسرش از صبح تا غروب در منزل زحمت كشيده خانه را مرتب نموده،غذا پخته،لباس شسته،منزل را تميزكرده اكنون چشم براه است كه شوهرش به منزل بيايد،با هم بنشينندصحبت كنند و از انس و محبت لذت ببرند.بچه هايش نيز همين انتظار رادارند.دور از انسانيت و انصاف است كه مرد شب دنبال خوشگذرانى وشب نشينى برود و همسر بيچاره و كودكانش را در انتظار بگذارد!!

مگر زن دارى فقط به اين است كه غذا و لباسش را بدهى؟زن شريك زندگى است نه لفت بدون مزد و مواجب.به خانه شوهر نيامده كه شبانه روز زحمت بكشد و لقمه نانى بخورد. بلكه بدان اميد آمده كه انيس وهمنشين دائم داشته باشد.

بعض مردها واقعا انصاف و عاطفه و شعور ندارند.زن پاكدامن وعفيف و فرزندان معصوم خويش را در خانه ميگذارند و شب تا به سحردنبال عياشى و ولگردى ميروند.

پولهايى را كه بايد در خانه خرج كنند در خارج منزل بيهوده تلف ميكنند.اين بيچاره ها هنوز لذت انس و محبت را درك نكرده اند كه عياشيهاى كثيف را خوشگذرانى مى شمارند.هيچ فكر نمى كنند كه با اين رفتار آبرو و حيثيت خويش را از دست ميدهند.و در نزد مردم، افرادى هوسباز و سبك مغز معرفى مى شوند.خودشان را بدبخت و بيچاره و زن و فرزندشان را بدبخت تر ميگردانند.كارى ميكنند كه همسرانشان از دردناچارى تقاضاى طلاق و جدايى ميكنند و كاخ زناشويى را متلاشى مى سازند.

به داستانهاى زير توجه فرماييد:

مردى كه زنش را طلاق داده بود در دادگاه گفت:در ابتداى ازدواج به خاطر جوانى و معاشرت با دوستان بد هر شب همسرم...را تنها در خانه ميگذاشتم و براى تفريح و خوشگذرانى از خانه بيرون مى رفتم و نزديك صبح به خانه مى آمدم.همسر جوانم كه از رفتار من ناراحت بود عاقبت بستوه آمده طلاق گرفت.ده فرزند داشتيم قرار شد ماهى دو مرتبه آنها راببينم.مدتى بدين نحو گذشت ولى اكنون مدتى است از من مخفى شده اند.

براى ديدن فرزندانم خيلى ناراحت هستم. (1)

زنى مى گويد:از تنهايى ديگر حوصله ام سر رفته دارم دق ميكنم.

شوهرم اصلا به فكر من و تنهايى كشنده من نيست،هر شب تا بعد از نيمه شب در پى تفريح و شادى خودش است. (2)

آقاى محترم،تو كه داراى زن و بچه هستى ديگر حق ندارى مانندسابق بى قيد و بند باشى.به فكر آينده خودت و خانواده ات باش.دست ازولگردى و عياشى بردار.دوستان ناباب را رها كن. از كار كه فارغ شدى يك سر به خانه بيا.با زن و فرزندانت بنشين،كانون خانوادگى را گرم وبا صفا كن و از لذت انس و محبت برخوردار شو.ولگردى و شب نشينى برفرض اينكه سالم و بدون مفسده هم باشد باز به حال تو سودى ندارد وزندگى ات را متلاشى مى سازد.

باوفا باش

وقتى ميان زن و مرد پيمان زناشويى بسته شد زندگى انفرادى آنان به يك زندگانى مشترك اجتماعى تبديل مى شود.آن پيمان مقدس بدان معنا است كه زن و شوهر قول ميدهند كه تا آخر عمر با هم باشند.در اداره زندگى تشريك مساعى كنند.براى رفاه و آسايش همديگر كوشش نمايند.

يار و مونس و غمخوار هم باشند.در جوانى و پيرى،در توانايى و ناتوانى،در موقع سلامت و بيمارى،در سختيها و خوشيها،در حال فقر و غنا،در همه حال با هم باشند.

انسانيت و شرافت اقتضا دارد كه زن و شوهر تا آخر عمر بدين پيمان مقدس وفادار باشند.و در مشكلات زندگى و حوادث روزگار عهدخويش را فراموش نكنند.دخترى كه در موقع جوانى و شادابى خواهان دارد دست رد به سينه همه مى زند و هستى خويش را تنها در اختيار شوهرقرار ميدهد بدان اميد كه تا آخر عمر در پناه او زندگى كند.رسم مردانگى نباشد كه در موقع پيرى و زوال شادابى همسرش را تنها بگذارد و به فكرتجديد فراش يا ولگردى برآيد.

در موقع ندارى و تنگدستى با شوهرش مى سازد و در خانه اش زحمت مى كشد و بخور و نخور ميكند بدان اميد كه زندگى آنان سر و صورتى پيدا كند و تا آخر عمر در رفاه و آسايش باشند، رسم وفانباشد كه مرد وقتى وضع اقتصادى خويش را مرتب ديد و ثروتى ذخيره كردبه فكر زن گرفتن بيفتد يا همسرش را در خانه گذاشته دنبال خوشگذرانى برود.

در موقع سلامت و توانايى بدون مزد و مواجب به اندازه چند كلفت در خانه شوهر زحمت مى كشد بدان اميد كه بهنگام ناتوانى و بيمارى ازكمكها و پرستاريها و دلجوييهاى او برخوردار گردد نه اينكه او را رها كندو به فكر خوشگذرانى خودش باشد.

بعضى مردها واقعا عاطفه و مردانگى ندارند.در موقعى كه همسرشان جوان و شاداب و سالم است از او استفاده ميكنند ليكن بعدا اورا رها كرده دنبال خوشگذرانى مى روند.يا به بهانه هاى بسيار پوچ او راطلاق ميدهند.به نمونه هاى زير توجه فرماييد:

مردى زنش را به بهانه شومى طلاق ميدهد.زيرا بعد از عروسى پدرشوهر وفات ميكند و دايى او به ورشكست مبتلا ميگردد. (3)

مردى در بيان علت طلاق زنش ميگويد:چه علتى بهتر از اينكه ترادوست ندارم.با اينكه قبلا به عنوان عشق با او ازدواج نموده بود (4) .

زنى به نام...عليه شوهرش شكايت كرد كه مدتها با بود و نبودشوهرم ساختم و با نهايت تلاش به او خدمت كردم.اما حالا كه بيمار شده ام مرا از خانه بيرون كرده ميگويد:زن بيمار نمى خواهم (5) .

آقاى محترم،تو حيوان نيستى كه جز خودخواهى و خوردن وشهوترانى چيزى سرش نمى شود.تو انسان هستى.انسان بايد وجدان ورحم و عاطفه و از خودگذشتگى داشته باشد.

دختر معصومى بخاطر تو دست از پدر و مادر و تمام خويشان برداشت و جوانى و شادابى و سرمايه عفت خويش را در اختيار تو نهاد.

بهتر از كلفت در خانه ات زحمت كشيد،با دار و ندار تو ساخت و هر گونه رنج و محروميتى را تحمل كرد،آيا سزاوار است او را رها كنى و دنبال عياشى بروى؟بدين عمل به او ستم ميكنى و ستمكار در همين دنيا سزاى اعمالش را خواهد ديد.اگر تجديد فراش كنى در مقابل چند دقيقه لذت،آسايش روحى و آسودگى خاطر را از دست ميدهى.به صدها گرفتارى وفشارهاى روحى مبتلا خواهى شد.آبروى خويش را از دست ميدهى و درنزد مردم مردى خودخواه و بى عاطفه معرفى خواهى شد.

فرزندانت از اين كار رنجيده خاطر مى شوند و هر روز به يك جوراسباب مزاحمت و ناراحتى برايت فراهم خواهند ساخت.اگر همسرت بيمار است معالجه اش كن تا سالم شود و از فرزندانش پرستارى كند.اگرهم قابل علاج نيست مردانگى و فداكارى نشان بده و تا زنده است زن ديگر نگير.وجدانت راضى نشود آن بيچاره را آزرده خاطر گردانى.اگرخودت جاى او بودى و به بيمارى سختى مبتلا مى شدى چه انتظارى از اوداشتى؟او هم همين انتظار را از تو دارد.

اگر موقع بيمارى تو همسرت بناى ناسازگارى را بگذارد و تقاضاى جدايى كند آيا كار خوبى ميكند؟يا اينكه نزد تو و سايرين زن خودخواه وبى وفايى معرفى مى شود؟

اگر وفادارى و از خودگذشتگى خوب است تو هم وفادار باش.

تعليم و تربيت

دخترى كه وارد خانه شوهر مى شود مسؤوليت اداره يك منزل بر عهده اش مى افتد.و براى اداره يك منزل اطلاعات مختلفى لازم است.

بايد غذا پختن،لباس شستن،روفت و روب،اتو كردن،دوخت و دوز،مرتب كردن اثاث منزل، آداب مهماندارى،آداب معاشرت و رفت و آمد،شوهردارى،و بالاخره بچه دارى،و دهها مانند اينها را بداند.مرد از همسرتازه واردش انتظار دارد همه اينها را بداند و يك زن تربيت يافته كامل عيار باشد.ليكن متاسفانه اين همه انتظار جامه عمل نمى پوشد و تازه عروس يا اصلا آداب زندگى را بلد نيست يا اگر چيزى بلد باشد خيلى محدود است.

چه كنيم؟اين هم يكى از نواقص اجتماعى ما است.نه پدر و مادرمقيد هستند آداب زندگى را به دخترشان ياد بدهند،نه برنامه آموزش وپرورش دختران چنان است كه به جاى مطالب بى ثمر،آداب زندگى را به دختران بياموزد.به هر حال چاره اى نيست،بايد در صدد علاج بر آمد.

مرد چون مى خواهد عمريرا با همسرش زندگى كند ناچار است درتعليم و تربيت او كوشش نمايد تا نواقص و عيوبش را برطرف سازد.اتفاقامرد هم از جهت سن بر همسرش فزونى دارد هم از لحاظ تجربيات واطلاعات.

اگر قدرى صبر و حوصله بخرج بدهد مى تواند نواقص او رابرطرف سازد و مطابق دلخواه تربيت كند.كارهايى را كه خودش بلد است با زبان خوش و نرمى به او ياد بدهد.در اين باره مى تواند از زنان كاردان وبا تجربه اى كه در خانه هستند مانند مادر و خواهر و عمه و خاله، استفاده كندو از راهنماييهاى آنان بهره مند گردد.مى تواند كتابهايى را كه در فن طباخى، خانه دارى،مهمان دارى،شوهردارى،آداب معاشرت،نوشته شده تهيه كند و در دسترسش قرار دهد.

كتابهاى اخلاقى را خريده به خواندن تشويقش نمايد.آداب معاشرت و رفت و آمد را به او ياد بدهد.اگر بد اخلاقى و خلاف ادب ديد بازبان خوش و دلسوزى متذكرش سازد.ليكن بايد از روى تفاهم و به صورت دلسوزى و مهربانى باشد نه به عنوان اعتراض و ايراد و نق نق و الاممكن است عكس العمل خوبى نداشته باشد.

مرد اگر در يكى دو سال اول زناشويى صبر و حوصله به خرج بدهدو با عقل و تدبير به تعليم و تربيت همسرش همت گمارد مى تواند او رامطابق دلخواه تربيت كند اگر هم موفقيت او صد در صد نباشد اما بدون شك مى تواند تا حدودى او را تكميل كند.

درست است كه براى اين كار صرف وقت و صبر و حوصله لازم است ليكن هر چه در اين باره عنايت بخرج بدهد ارزش دارد.زيرا شريك زندگى و مربى فرزندانش را تكميل نموده و تا آخر عمر از ثمرات اين كاربهره مند خواهد شد.

يكى از موضوعات مهمى كه مرد بايد بدان توجه داشته باشد اينست كه همسر تازه عروسش كه يك نفر مسلمان است و قاعدتا بايد احكام وقوانين دين اسلام را بداند غالبا از آنها بى اطلاع است.حتى احكام ودستورات ابتدائى اسلام مانند وضو و نماز و غسل و تيمم را بلد نيست.

البته قبلا پدر و مادر وظيفه داشتند كه دخترشان را با احكام و قوانين اسلام آشنا سازند و وظائف دينى را به او ياد بدهند ليكن اكنون كه آنان در انجام وظيفه كوتاهى نموده اند و دوشيزه ساده لوح بيگناهى را به خانه بخت فرستاده اند اين وظيفه سنگين بر عهده تو مى افتد. بايد او را به وظائف دينى آشنا سازى و واجبات و محرمات اسلام را يادش بدهى.عقائد و اخلاق اسلامى را به طورى كه مطابق فهم او باشد تعليمش كنى.اگر خودت مى توانى اين كار را بر عهده بگيرى چه بهتر.و الا بايد با مشورت اهل اطلاع كتابها و مجلات سودمند علمى و اخلاقى اسلام را تهيه نموده دراختيارش بگذارى و به خواندن تشويقش كنى.

رساله عمليه ساده اى را در اختيارش بگذارى.و در صورت لزوم مى توانى يك شخص متدين مورد اعتماد اهل اطلاع را براى تعليم وتربيتش انتخاب كنى.

به هر حال،امر به معروف و نهى از منكر و ارشاد و راهنمايى زن وظيفه حتمى شوهر است.اگر بدين وظيفه عمل كرد همسرى متدين وعفيف و مهربان و خوش اخلاق و دانا و زندگى كن خواهد داشت كه علاوه بر ثوابهاى اخروى در همين دنيا نفعش عائد او خواهد شد.و اگر در انجام وظيفه كوتاهى نمود در اين دنيا همسر بى اطلاع و ضعيف الايمانى خواهدداشت كه مصونيت دينى و اخلاقى ندارد و در قيامت نيز مورد بازخواست خداوند قهار قرار خواهد گرفت.

خداوند بزرگ در قرآن مجيد مى فرمايد:

اى كسانى كه ايمان داريد خودتان و خانواده تان را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگ است محفوظ بداريد. (6)

امام صادق عليه السلام فرمود:وقتى آيه مذكور نازل شد يكى ازمسلمانان گريه مى كرد و مى گفت:من عاجزم كه نفس خودم را از آتش محفوظ بدارم در عين حال مامور شده ام كه اهل بيتم را نيز از دوزخ نگهدارم!!پيغمبر اكرم (ص) فرمود:همين مقدار كافى است كه آنان را امركنى به كارهايى كه خودت ماموريت دارى آنها را انجام دهى و نهى كنى ازكارهايى كه خودت بايد آنها را ترك كنى. (7)

پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:مرد به سرپرستى خانواده گمارده شده است و هر سرپرستى نسبت به زيردستانش مسؤوليت دارد (8) .

رسول خدا (ص) زنها را ياد نموده فرمود:پيش از اينكه شما را به كارهاى بد وادار كنند،به كارهاى نيك دعوتشان كنيد (9) .

1-اطلاعات 11 تير ماه 1349.

2-و نميدانند چرا؟ص 138.

3-اطلاعات 25 ديماه 1350

4-اطلاعات 26 شهريور 1348.

5-اطلاعات 18 ارديبهشت 1351.

6-سوره تحريم آيه 6

7-وسائل ج 11 ص 417.

8-مستدرك ج 2 ص 550

9بحار ج 103 ص 227

/ 24