من يكى از افراد شما هستم - بخشی از زیبایی های نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بخشی از زیبایی های نهج البلاغه - نسخه متنی

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

با خودكامى، خلافت را بخود اختصاص داد و بد كرد كه چنين كارى نمود و شما هم بى‏صبرى كرديد و در اين بى‏صبرى بد كرديد، و خداوند در باره خودسر و بى‏طاقت حكم ثابتى دارد.

من يكى از افراد شما هستم

سخن زيبائى است كه امام (عليه السلام) پس از كشته شدن عثمان، هنگامى كه مردم با وى بيعت مى‏كردند، ايراد كرده است: دست از من بداريد و ديگرى را طلب كنيد، زيرا ما با كارى روبرو هستيم كه راهها و رنگهاى گوناگونى دارد. كارى كه دلها در برابر آن ايستادگى نمى‏كنند و خردها توانائى تحمل آن را ندارند. راستى كرانه‏ها را ابر فرا گرفته و راه تغيير يافته است(1) بدانيد اگر من دعوت‏

(1). در عهد خليفه سوم در اثر بخشش‏هائى كه به گروهى اختصاص يافته بود حس طمع در عده زيادى زنده شده بود. طبعا اين گروه كه اغلب از رؤساء و سرشناسان بودند، برابرى با ديگران را براى خود سخت مى‏پنداشتند و اگر عدالت بر آنها حكومت مى‏كرد از اين قيد فرار كرده و بخاطر رسيدن به تمايلات خود آشوب مى‏كردند. بنا بر اين اگر امام (عليه السلام) آنان را به همان امتياز باقى بدارد ستم كرده در حالى كه او با ستمگرى مخالف است. از طرفى شورشيان بر عثمان از على (عليه السلام) درخواست عدالت مى‏كنند اگر به عدالت نائل نشوند آماده انقلاب هستند روى اين اصل كدام راه مى‏تواند براى رسيدن به حق از شورش و انقلاب سالم باشد بالاخره همان مسائلى كه پيش از بيعت انتظار آن مى‏رفت بعد از بيعت اتفاق افتاد.

/ 309