مردم نزد ما برابرند - بخشی از زیبایی های نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بخشی از زیبایی های نهج البلاغه - نسخه متنی

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى‏خواهد او را با ملحق ساختن به خود فريب دهد، به زياد چنين نوشت: آگاه شدم كه معاويه نامه‏اى بتو نوشته و مى‏خواهد عقلت را بلغزاند و تيزى ترا كند نمايد، پس از او برحذر باش، زيرا او شيطانى است كه از پس و پيش و چپ و راست انسان مى‏آيد تا ناگهان در غفلت او وارد گردد و عقل ساده‏اش را بربايد.

مردم نزد ما برابرند

على (عليه السلام) در باره گروهى از مردم مدينه كه به معاويه پيوستند، به سهل بن حنيف انصارى، فرماندار خود در مدينه چنين نوشته است: پس از سپاس و درود، به من خبر رسيده كه گروهى از نزد تو بطور پنهانى بسوى معاويه مى‏شتابند. تو بخاطر از دست رفتن آنان و محروم شدن از كمكشان افسرده مباش. همين بس كه آنها گمراه باشند و تو از ناحيه آنان درمان شوى(1). اين گروه، عدالت را شناختند و آن را

(1). منظور امام (عليه السلام) اين است كه فرار اين گروه، در دلالت داشتن بر گمراهى آنان كافى است، و ضلالت در ساختمان اجتماع درد شديدى محسوب مى‏شود و فرار كردن اين جمعيت گمراه، باعث درمان اجتماع از اين درد مى‏باشد.

/ 309