بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
آيا هنگامى كه (اهل شام) از روى مكر و نيرنگ و خدعه و حيله، قرآنها را بر نيزهها بالا بردند نگفتيد اينها برادران ما و اهل دعوت ما هستند كه از ما درخواست ترك جنگ كرده و به كتاب خداوند سبحان آرامش جستهاند و مصلحت است كه درخواستشان پذيرفته شود و غم و اندوهشان برطرف گردد آن گاه من به شما گفتم: اين كارى است كه ظاهرش ايمان و باطنش دشمنى و اولش مهربانى و آخرش پشيمانى است، روش خود را دنبال كنيد و براهى كه مىرفتيد ادامه دهيد و بصداى فرياد كننده توجه نكنيد كه اگر درخواست او پذيرفته شود گمراه مىكند و اگر رها شود ذليل و خوار مىگردد ولى اين كار انجام گرفت و ديدم شما بر آن اقدام و كوشش نموديد. بخدا قسم اگر از پذيرفتن حكومت حكمين امتناع كرده بودم هيچ واجبى از آن بر من لازم نمىشد و خداوند گناه امتناع آن را بر من بار نمىكرد و بخدا سوگند اگر به آن اقدام مىكردم سزاوار بودم كه از من پيروى شود، و كتاب خدا با من است، از روزى كه با آن مصاحبت كردهام از آن جدا نشدهام ما با پيامبر خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) بوديم و قتل و خونريزى ميان پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان دور مىزد و ما در برابر مصيبتها و سختىها، به ايمان و اقدام بحق و تحمل درد زخمها مىافزوديم. ولى امروز در اثر انحراف و اشتباه و تأويلى كه در اسلام داخل شده است با برادران مسلمان خود مىجنگيم. پس اگر وسيلهاى كه خداوند به سبب آن پراكندگى ما را جمع آورى كند،