بخشی از زیبایی های نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بخشی از زیبایی های نهج البلاغه - نسخه متنی

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نيكوكار در آن بدكار محسوب مى‏شود و ستمكار به گردنكشى خود مى‏افزايد. از آنچه مى‏دانيم بهره‏اى نمى‏بريم و آنچه نمى‏دانيم سؤال نمى‏كنيم و از هيچ حادثه ناگوارى نمى‏ترسيم تا آنكه بر ما فرود آيد.

پس مردم بر چهار دسته هستند: اول: كسى كه جز بيچارگى و كندى شمشير و كمى مال، چيزى او را از فساد باز نمى‏دارد(1).

دوم: كسى كه شمشير كشيده و شر خود را آشكار ساخته و بخاطر آنكه متاعى به غنيمت ببرد يا پيشرو اسبهاى سوارى گردد يا بر منبرى بالا برود، خود را براى فتنه آماده كرده و دينش را تباه ساخته است. بد تجارتى است كه دنيا را بهاى خود بدانى.

سوم: كسى كه دنيا را به عمل آخرت مى‏طلبد و به عمل دنيا در جستجوى آخرت نيست: خود را باوقار نشان داده و گام خويش را نزديك بهم گذارده و لباسش را بالا زده و خود را به امانت‏دارى آراسته و پرده خداوند را وسيله معصيت قرار داده است.

چهارم: كسى كه در اثر پستى و نداشتن وسيله از سلطنت جوئى محروم شده و بحال خود باقى مانده، ازين رو خود را بنام قناعت و در لباس پارسايان زينت مى‏دهد

(1). يعنى چيزى جز حقارت و ضعف سلاح و كمى مال، آنان را از طلب كردن حكومت باز نمى‏دارد.

/ 309