بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
زبرجد است. اگر آن را به گياهان زمين تشبيه كنى مىگوئى: دسته گلى است كه از شكوفهى هر بهارى چيده شده است و اگر به پوشاكيها تشبيه كنى مانند حلههاى زينت يافته با نقش و نگار است و اگر به زيورها تشبيه كنى مانند نگينهاى رنگارنگى است كه ميان نقره مزين به جواهر نصب شده است. بسان خراميدن خودبين و شادمان، راه مىرود و با دقت به دم و بالش مىنگرد و از زيبايى پيراهن و رنگهاى جامهاش قاهقاه مىخندد هنگامى كه به پاهايش چشم مىاندازد چنان با شيون و فرياد بانگ مىزند كه گويا آشكارا فرياد رسى مىطلبد و به راستى اندوه خويش گواهى مىدهد، زيرا پاهايش مانند پاهاى خروس سياه و سفيد و باريك است. بجاى تاج، كاكل سبز رنگ نقاشى شدهاى دارد و جاى برآمدگى گردنش مانند گردن ابريق است و جاى فرو رفتن آن تا زير شكمش مانند رنگ وسمه يمنى يا مانند لباس ابريشمى بسان آئينهى جلادار است. گوئى طاوس، خود را به چادر سياه رنگى پيچيده ولى در اثر كثرت شادابى و شدت براقى، گمان مىرود كه رنگ سبز زيبائى به آن آميخته شده است.به شكاف گوشش خطى است مانند باريكى سر قلم كه به رنگ گل بابونه بسيار سفيد ميباشد. اين سفيدى ميان سياهى اطراف مىدرخشد، و كمتر رنگى است كه طاوس از آن بهرهاى نبرده باشد.اين رنگها در اثر كثرت جلاء و درخشندگى و برجستگى، بر ساير