بخشی از زیبایی های نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بخشی از زیبایی های نهج البلاغه - نسخه متنی

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زبرجد است. اگر آن را به گياهان زمين تشبيه كنى مى‏گوئى: دسته گلى است كه از شكوفه‏ى هر بهارى چيده شده است و اگر به پوشاكيها تشبيه كنى مانند حله‏هاى زينت يافته با نقش و نگار است و اگر به زيورها تشبيه كنى مانند نگين‏هاى رنگارنگى است كه ميان نقره مزين به جواهر نصب شده است. بسان خراميدن خودبين و شادمان، راه مى‏رود و با دقت به دم و بالش مى‏نگرد و از زيبايى پيراهن و رنگهاى جامه‏اش قاه‏قاه مى‏خندد هنگامى كه به پاهايش چشم مى‏اندازد چنان با شيون و فرياد بانگ مى‏زند كه گويا آشكارا فرياد رسى مى‏طلبد و به راستى اندوه خويش گواهى مى‏دهد، زيرا پاهايش مانند پاهاى خروس سياه و سفيد و باريك است. بجاى تاج، كاكل سبز رنگ نقاشى شده‏اى دارد و جاى برآمدگى گردنش مانند گردن ابريق است و جاى فرو رفتن آن تا زير شكمش مانند رنگ وسمه يمنى يا مانند لباس ابريشمى بسان آئينه‏ى جلادار است. گوئى طاوس، خود را به چادر سياه رنگى پيچيده ولى در اثر كثرت شادابى و شدت براقى، گمان مى‏رود كه رنگ سبز زيبائى به آن آميخته شده است.

به شكاف گوشش خطى است مانند باريكى سر قلم كه به رنگ گل بابونه بسيار سفيد ميباشد. اين سفيدى ميان سياهى اطراف مى‏درخشد، و كمتر رنگى است كه طاوس از آن بهره‏اى نبرده باشد.

اين رنگها در اثر كثرت جلاء و درخشندگى و برجستگى، بر ساير

/ 309