بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
كرد.در لحظات بيمانند درخشندگى عقل و انديشه رسا، چنان رنگهاى درخشان عدالت جهانى در برابر چشمان على (عليه السلام) آشكار مىگردد كه اگر شما در برابر آن قرار گيريد از اين عقل و انديشه در شگفت مىشويد. آيا پسر ابو طالب چنانكه با زبان اين عدالت سخن مىگويد، با زبان دانشمندان معاصر- لحظهاى كه اين حقيقت را بيان مىكند- سخن نمىگويد: «هر كه اخلاق خود را فاسد ساخت خودش را در شكنجه قرار داده است» آيا او با اين دو زبان سخن نمىگويد آن گاه كه مىگويد: «كسى كه در شك و ترديد قرار دارد، نزديك است بگويد دريابيد مرا» يا آن گاه كه مىگويد: «خود را از هر گونه زبونى و پستى گرامى دار هر چند ترا به آرزوها نايل گرداند، زيرا هرگز در برابر آنچه از خودت صرف مىكنى عوض نخواهى گرفت.» امثال اين سخنان خيلى زياد است. جملات شگفتانگيز زير از همين قبيل است: «مرگ انسان به گناهان، بيشتر از مرگ او به فرارسيدن پايان زندگى است». «دروغگو مردانگى ندارد و با حسد راحتى نيست و با انتقام برترى وجود ندارد و درستى در ترك مشورت نخواهد بود».«هرگاه كسى خصلت خوبى داشت امثال آن را انتظار داشته باشيد».آرى على (عليه السلام) درك كرده بود كه جهان هستى از وحدت و عدالت برخوردار است و در اين دو حال، ثابت و برقرار مىباشد، و جهان هستى است كه نيروى حساب، و قدرت كيفر و پاداش را در طبيعت موجودات قرار داده است. او تمام آنچه را درك كرده بود با شگفتترين بيان اظهار داشت، جز آنكه جهات ديگرى نيز از جهات عدالت جهانى را بررسى، و رنگها و اشكال آن را ضبط نموده بود. آيا اين جهات چه بودند