بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
رَاَيْتُ اِلاّ جَميلا، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا اَسيرَةًجز زيبايى. سلام بر تو اى بانوى اسيربِاَيْدِى الاَْعْداءِ فِى الْفَلَواتِ، وَرَأَيْتِ اَهْلَبه دست دشمنان در بيابانها، كسى كه مردم شام راالشّـامِ في حـالَةِ الْعَيْشِ وَالسُّرُورِ وَنَشْرِدر حال خوشحالى و سرور با پرچمهاى برافراشتهالرّايـاتِ، السَّلامُ عَلى مَنْ أدخَلُوهـا فيمشاهده كردى! سلام بر كسى كه وارد كردنداو را درمَجْلِسِ يَزيدَ مَعَ الأُسَراءِ مِنْ آلِ رَسولِ اللهِمجلس يزيد با اسيرانى از خاندان رسول خداوَقـالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُو حضرت على بن الحسين(عليه السلام) به يزيد فرمود:لِيَزيدَ: يـا يَزيدُ مـا ظَنُّكَ بِرَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُاى يزيد! چه گمان دارى به رسول خدا صلى اللهعَلَيْهِ وَآلِه لَوْ رَآنـا عَلى هذِهِ الْحـالَةِ؟ ثُمَّعليه و آله اگر ما را در اين وضعيت ببيند؟ سپسقـالَتْ اُمُّ الْمَصـائِبِ زَيْنَبُ لِيَزيدَ: تَقوُلُ غَيْرَزينب مادرِ همه مصيبت ها فرمود: يزيد! تو بدون احساس گناه و بى آنكهمُتَأَثِّم وَلا مُسْتَعْظِم: «لاََهَلُّوا وَاسْتَهَلُّوا فَرَحاً،آن را بزرگ بشمارى مى گوئى: كاش اجدادم بودند و با شادىثُمَّ قـالُوا: يـا يَزيدُ لا تَشَلْ» مُنْتَحِياً عَلى ثَنـايـامى گفتند: يزيد! دستت درد نكند در حالى كه متوجه دندانهاىاَبي عَبْدِ اللهِ سَيِّدِ شَبـابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ تَنْكِتُهـاابى عبدالله(عليه السلام) سرور جوانان بهشت شده اى و بابِمِخْصَرَتِكَ، ثُمَّ قـالَتْ: وَلَئِنْ جَرَّتْ عَلَىَّچوب به آنها مى زنى: سپس گفت: اگر مصيبتهاى روزگار مرا وادار كردالدَّواهي مُخـاطَبَتُكَ، وَاِنّي لاََسْتَصْغِرُ قَدْرَكَ،با تو سخن بگويم امّا من قدر تو را پست مى دانم و پستىوَاَسْتَعْظِمُ تَقْريعَكَ وَاَسْتَكْثِرُ تَوْبيخَكَ، لكِنَّوفرومايگى ترا بزرگ مى شمارم و بسيار سرزنشت مى كنم، اماعظمت مصيتالْعُيُونَ عَبْرى وَالصُّدُورَ حَرّى اَلا فَالْعَجَبُ كُلُّچشمها را گريان و سينه ها را سوزان كرده است. بسيارالْعَجَبِ مِنْ اِقْدامِكَ عَلى قَتْلِ حِزْبِ اللهِشگفت انگيز است اقدام تو براى كشتن حزبالنُّجَبـاءِ بِحِزْبِ الشَّيْطـانِ الطُّلَقـاءِ، وَلَئِنِبرگزيده خدا بهوسيله حزب شيطان كه آزاد شده پيامبر(صلى الله عليه وآله) بودندواگر چه ما رااتَّخَذْتَنـا مَغْنَماً لَتَجِدُنـا وَشيكاً مَغْرَماً، حينَ لابه غنيمت گرفته اى ولى بزودى ما را خسارتى براى خويش مى بينىتَجِدُ اِلاّ مـا قَدَّمَتْ يَداكَ، وَمـا رَبُّكَ بِظَلاّمدر روزى كه جز به نتيجه عملت نرسى و پروردگارت به ببندگانلِلْعَبيدِ، فَاِلَى اللهِ الْمُشْتَكى وَعَلَيْهِ الْمُعَوَّلُ فِىستم نمى كند. پس شكايت بدرگاه او است، و بر اوست اعتمادالشِّدَّةِ وَالرَّخـاءِ، فَكِدْ كَيْدَكَ، وَاسْعَ سَعْيَكَ،در حال سختى و آسودگى، پس تمام مكرت را بكار بر و همه سعيت را بكنوَنـاصِبْ جَهْدَكَ، فَوَاللهِ لا تَمْحُو ذِكْرَنـا، وَلاوتا مى توانى بكوش، به خدا نخواهى توانست ياد ما را از بين ببرى وتُميتُ وَحْيَنـا، وَلا تُدْرِكُ اَمَدَنـا، وَلا تُرَخِّصُدين ما را نابود كنى و به روزگار ما پايان دهى، وننگعَنْكَ عـارَهـا، وَهَلْ رَاْيُكَ اِلاّ فَنَداً، وَاَيّـامُكَاين جنايت را از دامنت بزدائى، آيا انديشه ات جز خطا و روزگارتاِلاّ عَدَداً، وَجَمْعُكَ اِلاّ بَدَداً، يـا يَزيدُ! اَمـاجز اندك ويارانت جز پراكنده نخواهند بود. اى يزيد!سَمِعْتَ قَوْلَ اللهِ تَعـالى: (وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذينَنشنيده اى فرموده خداى تعالى را: «گمان نبريدقُتِلُوا في سَبيلِ اللهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْيـاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْكشته شدگان در راه خدا مردگانند بلكه زنده اند و نزد اويُرْزَقُونَ) وَحَسْبُكَ بِاللهِ حـاكِماً، وَبِمُحَمَّدروزى مى خورند» كافيست خداوند در اين باره حكم كند و حضرت محمدصَلَّى اللهُ عَلَيْهِوَآلِه خَصيماً، وَبِجِبْريلَ ظَهيراً، ثُمَّصلى الله عليه و آله دشمن تو و جبريل(عليه السلام) پشتيبان آن حضرت باشد، سپسقـالَتْ: اَلْحَمْدُ للهِِالَّذي خَتَمَ لاَِوَّلِنـا بِالسَّعـادَةِفرمود: حمد مخصوص خداوندى است كه پايان نخستين فرد ما (پيامبر(صلى الله عليه وآله))وَالْمَغْفِرَةِ، وَلاِخِرِنـا بِالشَّهـادَةِ وَالرَّحْمَةِ، اِنَّهُراسعادتوآمرزشوسرانجام آخرين فردما(امام حسين(عليه السلام))را شهادت ورحمترَحيمٌوَدُودٌ، وَهُوَحَسْبُنـا وَنِعْمَ الْوَكيلُ، وَصَلَّىقرارداد، اوست پروردگار بسيار مهربان و او ما را كفايت مى كند و خوباللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهوَاَهْلِ بَيْتِهِ الطّـاهِرينَنماينده اى است ودرود و رحمت خدا بر محمد و خاندان و اهل بيت پاكش.الاَْئِمَّةِ الْمَعْصُومينَ آمينَ يـا رَبَّ الْعـالَمينَ.كه همان امامان معصوم اند، پروردگار را دعاى ما را مستجاب فرما.