سياست اصلاح ادارى و اقتصادى - سیاست نامه امام علی(علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیاست نامه امام علی(علیه السلام) - نسخه متنی

محمد محمدی ری شهری، سید محمدکاظم طباطبایی، سید محمود طباطبایی نژاد، محمدعلی مهدوی راد؛ ترجمه: مهدی مهریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سياست اصلاح ادارى و اقتصادى

على عليه السلام، برخورد با انحراف هاى ادارى و اقتصادى و مبارزه با مفاسد ادارى و اقتصادى را از نخستين روزهاى حكومت، آغاز كرد. كارگزاران ناشايسته، فسادآفرين و زشت كردار را از كار بركنار كرد و اموال به يغما رفته از بيت المال را بازگرداند.

امام، در آغازين روز خلافت، با اشارتى تأمّل برانگيز، آهنگ سياست اصلاحى خود را باز گفت:

واعلموا أني إن اُجبتكم ركبت بكم ما أعلم، ولم اُصغِ إلى قول القائل وعتب العاتب. [ ر.ك: ح 8. ]

بدانيد اگر به درخواست شما جواب مثبت دهم، با شما آن گونه كه مى دانم، رفتار خواهم كرد و در اين راه، سخنسرايان و سرزنش ملامتگران را نخواهم شنيد.
يعنى شما بايد با من همراه شويد، نه من با شما. همراهى شما با من، بدان سان است كه من مى دانم. على عليه السلام، مردى است حق مدار، سنّت شناس و ذوب در خدا. نكته ى تأمّل برانگيز، اين است كه امام، نشان مى دهد كه مى داند اين همراه سازى، سختى ها درپى خواهد داشت؛ بلكه فراتر از آن، سرزنش ها، بهانه جويى ها و جوسازى ها به دنبال دارد؛ ولى شعار او اين است كه من، حق مدارم و حق را پاس مى دارم نه چيز ديگر را.

آن گاه، روز دوم خلافت، از جايگاه والاى رهبرى جامعه، و با توجّه به مسئوليت عظيم رهبرى، با صراحت فرمود:

ألا أن كلّ قطيعه أقطعها عثمان، وكل مال أعطاه من مال اللَّه فهو مردود في بيت المال، فان الحق القديم لا يبطله شى ء، ولو وجدته وقد تزوّج به النساء وفرّق فى البلدان، لرددته الى حاله، فان فى العدل سعة، ومن ضاق عنه العدل فالجور عنه أضيق. [ ر. ك: ح 72. ]

بدانيد هر زمينى را كه عثمان بخشيد و هر ثروتى را كه از اموال خداوندى هديه كرد، به بيت المال بازمى گردد؛ چرا كه حقوق گذشته را چيزى از ميان نبرَد و اگر اين ثروت ها را بيابم در حالى كه مهريه ى زنان شده يا در شهرها توزيع شده است، به جايگاهش بازگردانم؛ چرا كه عدالت را گشايشى است و هر آن كس عدالت برايش تنگ باشد، ستم بر او تنگ تر خواهد بود.

امام، در خطابه اى شورانگيز، بيدارگر و تأمّل آفرين، در همين روز، به گستردگى درباره ى مسئوليت زمامداران جامعه در تحقّق بخشيدن به عدالت اجتماعى سخن گفت و تأكيد كرد كه در بهره بردارى از اموال عمومى، به هيچ كس امتياز ويژه اى نخواهد داد؛ و آنان كه از طريق غصب اموال عمومى، ملك، آب، اسب هاى عالى و كنيزكان زيبا فراهم
آورده اند، بدانند كه على، همه ى آنها را مصادره خواهد كرد و به بيت المال، بازخواهد گردانْد.

اين سخنان كه چونان صاعقه اى فرود مى آمد و به سانِ پتكى سنگين، بر سر كسانى كه بُرده بودند و خورده بودند و اكنون، نگران بودند، مى نشست و بسى سنگين بود و دلهره آفرين؛ و چنين بود كه بازتاب فرياد عدالتخواهى على عليه السلام، پيش از هر جا در ميان چهره هاى سرشناس بود، و آنان، آغازين مخالفان حكومت علوى شدند.

اين شعارها فراز آمد و مردمان، با آهنگى جز آنچه تاكنون مى شنيدند، آشنا شدند. در سومين روز حكومت على عليه السلام، مردم براى دريافت حقوق خود از بيت المالْ مراجعه كردند. امام، به عبيداللَّه بن ابو رافع، كاتب خود، فرمود: از مهاجران آغاز كن. آنان را فراخوان و به هر كدامْ سه دينار بده. آن گاه انصار را بخواه و همان گونه با آنان رفتار كن. هر كس كه آمد، سياه و قرمز و...، با وى همان گونه رفتار كن كه با مهاجران و انصار و... [ ر. ك: ح 62. ]

بزرگان قوم، ديدند كه طرح عدالت اقتصادى على، شعار نيست؛ عمل است و بسى جدّى. در محضر كاتب امام، اشكال تراشى ها آغاز شد. او رويدادها را گزارش كرد.امام، نه تنها از آغاز مخالفت ها آن هم از چهره هاى پر طَمطُراق، تكان نخورد و در ادامه راه، ترديد نكرد، بلكه با قاطعيت، بر ادامه ى اصلاحاتْ تأكيد كرد و فرمود:

واللَّه ان بقيت و سلّمت لهم لأقيْمنّهم على المحجة البيضاء. [ همان جا. ]

به خداى سوگند! اگر بمانم و سالم باشم، آنان را بر راه روشن، استوار خواهم داشت.
خونخواهى عثمان، از همين جا آغاز شد! آيا تأمّل برانگيز نيست كه برخى از زراندوزان، بيعت خود را با امام، به دو شرط، مشروط ساخته بودند.

1. على عليه السلام به ثروت هايى كه آنان در دوران حكومت عثمان به چنگ آورده بودند، كار نداشته باشد؛

2. قاتلان عثمان را شناسايى كند، دستگير كرده، بكشد.

امّا امام مى دانست كه خونخواهى عثمان، بهانه اى بيش نيست. آنچه براى آنان مهم است، جلوگيرى از بازپس گيرى ثروت هاى نامشروع و اموال برهم هشته ى بر جاى مانده از روزگار عثمان است. امام، در اين باره، پيشنهادهاى گونه گونى را شنيده بود و همه پيشنهادهاى سازشكارانه و متضاد با احقاق حقوق و مبتنى بر پايمال شدن بيت المال را با قاطعيت، رد كرده بود.

/ 170