سياست اصلاح فرهنگى
در بخش هايى از موسوعة الإمام علىّ بن أبى طالب عليه السلام، چرايى و چگونگى قيام مردم عليه حكومت عثمان، گزارش شده است كه از جمله مهم ترين آنها خيزش در هدفگيرى و حركت عليه فساد ادارى و مفاسد اقتصادى بود. [ ر. ك: ج 3، فصل چهارم: مبادئ الثورة على عثمان. ] مردم، از گشاده دستى ها و خودى نوازى هاى بى مبنا، به ستوه آمده بودند و حاكميت هاى ناشايسته و زمامداران نالايق و بى كفايتى را كه فقط وابستگى به خليفه، باعث نصب آنها شده بود، برنمى تابيدند. از اين روى، دگرگونى هاى ادارى و مبارزه با فساد اقتصادى، زمينه اى كاملاً مساعد داشت. بدين سان، على عليه السلام اصلاحات ادارى و اقتصادى را با همه ى مشكلاتى كه درپى داشت، از آغازين روزهاى حكومتْ شروع كرد. امّا به انجام رساندن اصلاحاتفرهنگى و فكرى و مبارزه با دگرسانى هاىِ ارزشى و تحريف هايى كه در ابعاد مختلف در حكومت اسلامى روى داده بود، زمينه ى مساعدى نداشت. على عليه السلام بايد درنگ مى كرد، زمينه را آماده مى ساخت و مبارزه را آغاز مى كرد. به ديگر سخن، آن حركت، نيازمند ثبات بيشتر و استقرار فزون تر در حكومت بود. چنين بود كه على عليه السلام فرمود:
لو قد استوت قدماي من هذه المداحض لغيرت أشياء. [ ر. ك: ح 73. ]
اگر گام هايم از اين فتنه ها استوار آيد، امورى را دگرگون خواهم كرد.
امام، به آسانى و بدون درنگ، نمى توانست به آنچه در طول 25 سال ريشه دوانده بود و ذهن ها و زبان ها، جان ها و منش ها بدان خو گرفته بود و براى مردم، فرهنگى ديگر ساخته بود، مبارزه كرد.
اين پيكار، بى گمان، نارضايتى هاى گسترده اى را درپى مى داشت و گرهى بر گره ها مى افزود و فرصت را براى اصلاحات ديگر نيز از دستْ مى گرفت. بايد شكيبايى پيشه مى شد، تا روزگارى كه زمان برچيدن ميوه فرا مى رسيد.
بارى، على عليه السلام اصلاحات را بر اساس برنامه اى دقيق و چشم اندازى روشن و اهدافى مشخّص، در جهت برگرداندن جامعه به سيره و سنّت نبوى آغاز كرد و گام اوّل را در جهت ايجاد و گسترش عدالت اجتماعى و جارى ساختن اصلاحات ادارى و اقتصادى برداشت و تا آخرين لحظه هاى زندگى ادامه داد، تا جامعه اى به تمام معنا اسلامى و مبتنى بر ارزش هاى قرآنى و آموزه هاى الهى پى افكند. افسوس كه كج انديشى ها، زشت خويى ها، نامردمى ها و ستمگرى ها، آن مرد عدالت و ايمان را از رسيدن به تمامى آن اهدافْ باز داشت.
آنچه اكنون بدان مى پردازيم، گزارشى است از اصولى ترين اصلاحات علوى در
زمينه هاى ادارى، فرهنگى، اقتصادى، اجتماعى، قضايى، امنيتى، نظامى و بين المللى، بر اساس نصوص حديثى و تاريخى، و نيز تبيين مبانى اصلاحات. بى گمان، شرح كامل مبانى سياسى امام و توضيح و تفسير چگونگى اصلاحات، مجالى فراخ تر مى طلبد.