برپا داشتن عدالت
532. امام على عليه السلام- آن گاه كه از او پرسيده شد كه عدل و بخشش، كدام يك برترند؟-: عدالت، كارها را به جاى خود مى نهد، و بخشش، آنها را از جايگاهش بيرون بَرَد. عدالت، راهبرى فراگير است، و بخشش، حالتى ويژه. |از اين رو| عدالت، گرامى ترين و برترينِ آنهاست.533. امام على عليه السلام: آن كه به عدالتْ رفتار كند، خداوند، از دولتش پاسدارى كند.
534. امام على عليه السلام: عدالت پيشه كن تا حكومتدارى كنى.
535. امام على عليه السلام: عدالت پيشه كن تا حكم برانى.
536. امام على عليه السلام: هيچ چيز مانند عدالت از دولت ها پاسدارى نكرده است.
537. امام على عليه السلام: هيچ چيز به اندازه ى رفتار عادلانه از دولت ها پاسدارى نمى كند.
538. امام على عليه السلام: حكمرانى عادل، از امور واجب است.
539. امام على عليه السلام: عدالت پيشه ساز، تا اقتدارت استمرار يابد. 540. امام على عليه السلام: پايدارى مملكت، در عدالت است.
541. امام على عليه السلام: پيروى، سپر شهروندان است، و عدالت، سپر دولت ها.
542. امام على عليه السلام: پايدارى دولت ها، در به پا داشتن سنّت هاى عادلانه است.
543. امام على عليه السلام: عدالت پيشگى، پيروى از سنّت هاى الهى و |سبب| پايدارى دولت هاست.
544. امام على عليه السلام: آن كه در حكومتش عدالت ورزد، از ياوران، بى نياز گردد.
545. امام على عليه السلام: عدالت پيشگى، استوارى شهروندان است.
546. امام على عليه السلام: عدالت پيشگى، استوارى مردمان است.
547. امام على عليه السلام: نيكىِ عدالت، سامانده مردمان است.
548. امام على عليه السلام: عدالت پيشگى، سامانده حكمرانى است.
549. امام على عليه السلام: خداوندِ سبحان، عدالت را استوارى مردم، پاكى از ستم ها و گناهان، و آسان سازى اسلام، قرار داد.
550. امام على عليه السلام: هرگاه شهروندان، حقوق زمامدار را به جا آورند و زمامدار، حقوق شهروندان را به جا آورد، حق در ميان آنان، عزيز گردد و آيين ديندارى بر پا شود، و نشانه هاى عدالت، استوار گردد، و سنّت ها بر روش درست، جارى شوند، و در پرتو آن، زمانه به صلاح گرايد و بقاى دولت، جاى اميدوارى باشد، و آرزوهاى دشمنان، به نااميدى گرايد.
551. امام على عليه السلام: عدالت، نيرومندترين بنيان است.
552. امام على عليه السلام: جهان، باغى است كه گردشگر آن، شريعت است، و شريعت، پادشاهى است كه پيروى اش واجب است، و پيروى، روشى است كه حكمران، بدان استوار گردد، و حكمران، چوپانى است كه سپاهيان، او را كمك كنند، و سپاهيان، ياورانى اند كه ثروتْ آنان را اداره كند، و ثروت، روزى اى است كه مردمان، آن را گِرد آورند، و مردمان، توده هايى هستند كه عدالت، آنان را به بندگى كَشَد، و عدالت، بنيانى است كه جهان، با آن استوار گردد.
553. امام على عليه السلام: عدالت، بهترين شيوه ى اداره كردن است.
554. امام على عليه السلام: بَس است عدالت، به عنوان اداره كننده.
555. امام على عليه السلام: معيار سياست، عدالت است.
556. امام على عليه السلام: بهترين سياست ها، عدالت پيشگى است.
557. امام على عليه السلام: هيچ آقايى اى مانند عدالت در مديريت نيست.
558. امام على عليه السلام: زيبايى سياست، عدالت پيشگى در حكمرانى، و گذشت در زمان توانمندى است.
559. امام على عليه السلام: شهروندان را جز عدالت، اصلاح نكند.
560. امام على عليه السلام: دين را پناهگاه و عدالت را شمشير قرار ده تا از هر بدى اى بِرَهى و بر هر دشمنى پيروز گردى.
561. امام على عليه السلام: اگر حكومت، با پايه هاى عدالت بنا شود و با خِرَد پشتيبانى گردد، خداوند، دوستدارانش را پيروز و دشمنانش را خوار سازد.
562. امام على عليه السلام: دل هاى شهروندان، گنجينه هاى حكمرانان است. آنچه از عدالت و ستم در آن ذخيره سازد، خواهد يافت.
563. امام على عليه السلام: شهرها به چيزى جز عدالت، آباد نگردند.
564. امام على عليه السلام: عدالت پادشاه، بهتر از فراوانى و خرّمى روزگار است.
565. امام على عليه السلام: در سايه ى عدالت، نعمت ها چند برابر شوند.
566. امام على عليه السلام: آن كه عدالت ورزد، قدرت يابد.
567. امام على عليه السلام: آن كه در شهرها عدالت پيشه سازد، خداوند، رحمتش را بر او ارزانى دارد.
568. امام على عليه السلام- از حكمت هاى منسوب به او-: آن كه با زيردستان به عدالت رفتار كند، از بالادستان، عدالتْ روزى اش گردد.
569. امام على عليه السلام: پاداشى نزد خداوند سبحان، بزرگ تر از پاداش پادشاه عادل و مرد نيكوكار نيست.
570. امام على عليه السلام: دو چيز است كه پاداش آنها اندازه نشود: گذشت و عدالت.
571. امام على عليه السلام: سياست عادلانه، سه چيز است: نرمى در دورانديشى، به نهايت رساندن عدالت، و احسانِ معتدل.
572. امام على عليه السلام: در برپايى عدالت، از خوش نيّتى در ميان شهروندان، چشمداشتِ اندك، و پارسايى فراوانْ كمك بجو.
ر. ك: سياست هاى اجتماعى/ص 453 به پاداشتن عدالت.