اخلاق جنگ
در فرهنگ علوى، جنگ، براى دفاع از كيان مكتب و در جهت دفع ظلم و رفع ستم و زدودن دشوارى هاى راه حكومت است. او كه شمشير از پى حق مى زد، نمى توانست در دشوارترين لحظات نبرد و در سخت ترين لحظات جنگ، از اصول اخلاقى و بنيادهاى انسانى غافل بماند. نگرشِ اين خلق و خوى جنگى و آيين اخلاقى نبرد در سيرهعلوى، درس آموز است و بيداركننده. برخى از عناوين اين موضوع را بدين قرار مى توان گزارش كرد:
آغاز به جنگ، هرگز!
امام، هرگز آغاز به جنگ نكرد و تا دشمن، در نهايت خيره سرى، عرصه را بر گفتگو و رويارويى مسالمت آميزْ تنگ نكرد، دست به شمشير نبرد و به همراهان و ياران خود نيز تأكيد كرد كه هرگز آغازِ به نبرد نكنند. به واقع، اين سياست امام، تأكيدى است بر صلح دوستى اسلام علوى و ارزش هاى انسانى، و مخالفت با ستيزه جويى.امام، اين سياست را هماره معمول داشت و بر آن پاى فشرد. جندب ازدى مى گويد:ان علياً كان يأمرنا في كلّ موطن لقينا فيه معه عدوّاً فيقول: لا تقاتلوا القوم حتّى يبدؤكم فأنتم بحمداللَّه- عزّوجلّ- على حجة وترككم ايّاهم حتى يبدؤكم حجة أخرى لكم. [ ر.ك: ح 511. ]
هرگاه همراه على عليه السلام با دشمن رو به رو مى شديم، به ما فرمان مى داد: با آنان، نبرد نكنيد تا آنان، آغاز كنند، چرا كه شما بحمداللَّه- عزّوجلّ- برهان داريد و رها كردن آنان تا نبرد را آغاز كنند، برهانى ديگر است براى شما.
بدين سان، او نشان مى داد كه در فرهنگ او ستيزه گرى اصل نيست و صلح و آرامش، اصل است.
چنين بود كه امام، به نيروهاى رزم آورش سفارش كرده بود تا آغاز به جنگ نكنند و چون آتش جنگ با شروع دشمن، شعله ور شد و به يارى خداوند، دشمنْ شكست خورد، فراريان را نكُشند، بر مجروحان يورش نبرند، بدن ها را عريان نسازند، اجساد را مُثله نكنند و... اينها و جز اينها در سيره ى جنگى علوى، نشان دهنده ى اين است كه جنگاورى
در سياست آن بزرگوار، استثناست و تأكيد بر ارزش هاى انسانى و گسترش آن قاعده.