گامى فراتر در تبيين ريشه ها - سیاست نامه امام علی(علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیاست نامه امام علی(علیه السلام) - نسخه متنی

محمد محمدی ری شهری، سید محمدکاظم طباطبایی، سید محمود طباطبایی نژاد، محمدعلی مهدوی راد؛ ترجمه: مهدی مهریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گامى فراتر در تبيين ريشه ها

على عليه السلام روزى در جمع خانواده و گروهى از خواص به سخن ايستاد و از مشكلات خود با مردمان، با صراحتى بيشتر سخن گفت و چرايى و چگونگى سربرآوردن فتنه را بيان نمود و ريشه هاى فتنه را روشن ساخت و از علل اختلاف در جامعه ى اسلامى آن روز، پرده برگرفت و نشان داد كه چرا مردم، با برنامه هاى اصلاحى او همسو نيستند و بازگرداندن شيوه ى حكومت و حاكميت را به سيره و سنّت نبوى برنمى تابند و از سياست هاى او حمايت نمى كنند. امام، اين كلام بيداركننده را با كلامِ نبوى آغاز كرد كه فرموده بود:

ألا أن أخوف ما أخاف عليكم اثنان: اتباع الهوى وطول الأمل. [ ر. ك: ح 74. ]

بيشترين چيزى كه بر شما از آن مى ترسم، دو خصلت است: پيروى هوا و آرزوهاى دور و دراز.

آن گاه حضرت تصريح مى كند كه فتنه هاى سياسى كه جامعه اسلامى را دچار تفرقه كرده و جناح ها ودسته بندى ها را پديد آورده است، ريشه در مفاسد اخلاقى، خودخواهى ها و هواپرستى ها دارد:

انّما بدء وقوع الفتن أهواء تتّبع وأحكام تبتدع، يخالف فيها كتاب اللَّه ويتولّى

عليها رجال رجالاً. [ همان جا. ]

همانا شروع فتنه ها و بحران ها، هواهايى است كه پيروى گردد، و دستوراتى است كه بدعت گذارده شوند و با حكم خداوند، مخالفت گردد و در آن فضا، مردانى، مردانى را به حكومت بگمارند.

بدين سان، امام نشان مى دهد كه خودخواهى، هواپرستى ها و خودمحورى ها به نوآورى هاى بى معيار و بى بنيادِ ضد دين و در پوششى از دين، تبديل مى شوند و با چنين رويكردى است كه گروه گرايى كور، آغاز مى گردد، فتنه هاى اخلاقى به فتنه هاى فرهنگى تبديل شده، در نهايت، از فتنه ى سياسى و اجتماعى سر بر مى آورند و فتنه گران، در چنين هنگامه اى است كه براى توجيه مقاصد خود و امكان گسترش فتنه از چاشنى حق، سوء استفاده كرده، حق نمايى مى كنند. على عليه السلام هشدار مى دهد كه:

ألا انّ الحق لو خلص لم يكن اختلاف و لو أن الباطل خلص لم يخفَ على ذى حجى لكنّه يؤخذ من هذا ضغث ومن هذا صغث. [ همان جا. ]

بدانيد كه اگر حقيقتْ خالص گردد، اختلافى نباشد، و اگر باطلْ تنها باشد، بر خردمندانْ پنهان نماند؛ ليكن پاره اى از اين و پاره اى از آن، گرفته مى شود. به واقع، امام با اين سخن، چهره ى فرهنگى روزگار را رقم مى زند و بر اين نكته آگاهى مى دهد كه در روزگاران گذشته، حق و باطل، درآميخته، فتنه جويان باطل گستر، براى رسيدن به هدف باطل عرضه داشته شده، حق نمايى كرده اند و در نتيجه، پس از گذشت يك نسل، بدعت، به گونه اى سنّت تلقى گرديده است و اكنون كه او آهنگ روشنگرى از باطل و نمايش درست چهره ى حق را دارد، چون مردمان عمق فاجعه را درنمى يابند، بسى
دشوار است.

امام على عليه السلام، سخنى از رسول خدا را گزارش مى كند كه آن بزرگوار، در آينه زمان، از چنين فضايى سخن گفته و آن را پيش بينى كرده است:

إنّي سمعت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يقول كيف انتم إذا لبستكم فتنة يربو فيها الصغير ويهرم فيها الكبير، يجرى الناس عليها ويتّخذونها سنه فإذا غير منها شى ء قيل قد غيرة السنة... [ همان جا. ]

به درستى كه از رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: چگونه خواهيد بود هنگامى كه فتنه ها شما را فراگيرد؛ |فتنه هايى| كه كودكان در آن بزرگ، و بزرگان، پير گردند. مردم بر آن اساس حركت كنند و آن را سنّت و روش قرار دهند، به گونه اى كه اگر چيزى از آن دگرگون شود، فرياد برآيد كه: سنّت، دگرگون شد. شگفتا! بر ذهن و زبان و انديشه و باور مردم، آن چنان آموزه هاى نبوى وارونه مى رود كه كسى چون على عليه السلام، تجسّم عينى حق و حق مدارى، وقتى آهنگ بازسازى و اصلاح انديشه و فكر مى كند، فرياد برمى آورند كه سنّت، دگرگون شد! و...

آيا در چنين فضايى اصلاحات اساسى و دگرسانى هاى بنيادى و بازگرداندن جامعه به سنّت نبوى، امكان پذير است؟ چنين است كه امام، در اين سخن، پس از مقدمه، به اصل سخن بازگشته و با صراحت، از بدعت ها مى گويد و بخشى از بدعت هاى روا شده بر سنّت را گزارش مى كند و از آنچه زمامداران پيشين، چونان ميراثى بر مردم وانهاده اند، دردمندانه پرده برمى گيرد، با تأكيد بر اين كه ديگر از او كارى ساخته نيست؛ چرا كه اگر بر اين دگرگونى فرهنگى پاى نبندد و مبارزه با انحرافات فرهنگى را ادامه دهد، سپاه،
پراكنده خواهد شد و او تنها خواهد ماند؛ تنهاىِ تنها. كلام دردگذارانه امام را بنگريد:

ولو حملت الناس على تركها وحولتها إلى مواضعها وإلى ما كانت فى عهد رسول اللَّه صلى الله عليه وآله لتفرّق عنّى جندى حتى أبقى وحدى أو قليل من شيعتى. [ همان جا. ]

اگر مردم را به كنار گذاردن سنّتشان وادارم و سنّت ها را به جايگاه نخستين و آن گونه كه در زمان رسول خدا بود، تغيير دهم، سپاهم پراكنده شود و تنها مانم يا با گروهى اندك از پيروانم.

/ 170