اشعث بن قيس - سیاست نامه امام علی(علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیاست نامه امام علی(علیه السلام) - نسخه متنی

محمد محمدی ری شهری، سید محمدکاظم طباطبایی، سید محمود طباطبایی نژاد، محمدعلی مهدوی راد؛ ترجمه: مهدی مهریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اشعث بن قيس

[ كارگزار عثمان بود كه امام على عليه السلام پس از خلافتش او را عزل كرد. ]

120. امام على عليه السلام- در نامه اش به اشعث بن قيس، كارگزار آذربايجان-: كارى كه بر عهده ى توست، طعمه ى تو نيست؛ بلكه بر گردنت امانتى است و تو در نظارتِ بالادست خود هستى. تو را نرسد كه آنچه خواهى، به شهروندان فرمايى و بدون دستور، به كارى دشوار درآيى. در دست تو مالى از اموال خداوند- عزّوجلّ- است و تو خزانه دار آنى تا آن را به من بسپارى. اميدوارم براى تو بدترينِ زمامداران نباشم. والسلام!

121. نثر الدرّ: امام |على عليه السلام| به اشعث بن قيس فرمود: آنچه بر عهده ى توست، ادا نما؛ و گرنه تو را با شمشير خواهم زد. او نيز آنچه بر عهده اش بود، ادا كرد. آن گاه به وى فرمود: چه كسى از تو نگهدارى مى كرد، اگر تو را با شمشير مى زديم؟. اشعث گفت: تو از كسانى هستى كه وقتى |سخن| مى گويد، انجام مى دهد.

ر. ك: بخش شانزدهم/ياران امام على/اشعث بن قيس.

زياد بن أبيه

122- الإمام عليّ عليه السلام- من كتابه إلى زياد بن أبيه-: إنّي اُقسم باللَّه قسماً صادقاً، لئن بلغني أنّك خُنت من في ء المسلمين شيئاً صغيراً أو كبيراً، لأشُدّنَّ عليك شدّة تدعك قليل الوَفْر، ثقيل الظهر، ضئيل الأمر. والسلام [ نهج البلاغة: الكتاب 20، بحارالأنوار 695:489:33. ]

123- أنساب الأشراف: وجّه |عليّ عليه السلام| إلى زياد رسولاً ليأخذه لحمل ما اجتمع عنده من المال، فحمل زياد ما كان عنده وقال للرسول: إنّ الأكراد قد كسروا من الخراج وأنا اُداريهم، فلا تُعلِم أميرالمؤمنين ذلك، فيرى أنّه اعتلال منّي.

فقدم الرسول فأخبر عليّاً بما قال زياد، فكتب إليه: قد بلّغني رسولي عنك ما أخبرته به عن الأكراد، واستكتامك إيّاه ذلك، وقد علمت أنّك لم تلقَ ذلك إليه إلّا لتبلغني إيّاه، وإنّي اُقسم باللَّه عزّ وجلّ قسماً صادقاً لئن بلغني أنّك خنت من في ء المسلمين شيئاً صغيراً أو كبيراً، لأشدّنّ عليك شدّة تدعك قليل الوَفْر، ثقيل الظهر. والسلام [ أنساب الأشراف 390:2. ]

124- الإمام عليّ عليه السلام- في كتابه إلى زياد، وكان عامله على فارس-: أمّا بعد، فإنّ رسولي أخبرني بعجب، زعم أنّك قلت له فيما بينك وبينه: إنّ الأكراد هاجت بك، فكسرت عليك كثيراً من الخراج، وقلت له: لا تُعلِم بذلك أميرالمؤمنين.

يا زياد! وأقسم باللَّه إنّك لكاذب، ولئن لم تبعث بخراجك لأشدّنّ عليك شدّة تدعك قليل الوفر، ثقيل الظهر، إلّا أن تكون لما كسرت من الخراج محتملاً [ تاريخ يعقوبى 204:2. ]

راجع: القسم السادس عشر/زياد بن أبيه.

زياد بن ابيه

122. امام على عليه السلام- از نامه اش به زياد بن ابيه-: به خدا سوگند ياد مى كنم، سوگندى صادق، كه اگر به من خبر رسد كه در ثروت مسلمانان خيانت كرده اى، كم يا زياد، چنان بر تو سخت بگيرم كه تو را اندكْ مال، درمانده ى هزينه عيال و خوار و پريشانْ حال كند. والسلام!

123. أنساب الأشراف: على عليه السلام، فرستاده اى را نزد زياد روانه ساخت تا آنچه از ماليات ها نزد او جمع شده، باز ستاند. زياد، آنچه نزدش بود، همراهِ فرستاده كرد و به وى گفت: كُردها ماليات ها را نابود كرده اند و من با آنها مدارا مى كنم. اين مطلب را به اميرمؤمنان اعلام مكن كه گمان كند كوتاهى از من بوده است. فرستاده آمد و سخن زياد را به على عليه السلام خبر داد. او به زياد نوشت: فرستاده ام خبر داد آنچه را درباره ى كُردها به وى گفتى و اين كه آن را از من كتمان كرده اى. تو خود به نيكى مى دانى كه آن را به وى نگفتى، مگر از آن رو كه به من برسانى و من سوگند مى خورم به خداوند- عزّوجلّ-، سوگند راستين، كه اگر به من خبر رسد كه در ثروت مسلمانان خيانت كرده اى، كم يا زياد، چنان بر تو سخت بگيرم كه تو را اندكْ مال، درمانده ى هزينه ى عيال و خوار و پريشانْ حال كند. والسلام!

124. امام على عليه السلام- در نامه اش به زياد كه فرماندار وى در فارس بود-: پس از حمد و سپاس خداوند؛ به درستى كه فرستاده ام خبرى شگفت انگيز به من داد. گمان كرده كه مطلبى را با او در ميان گذاشته اى كه ميان تو و او باشد كه: كُردها بر تو شوريده اند و بسيارى از ماليات ها را از ميان برده اند و به وى گفته اى كه اين مطلب را به اميرمؤمنان اعلام مكن.

اى زياد! به خدا سوگند ياد مى كنم كه تو دروغگويى، و اگر ماليات ها را نفرستى، چنان بر تو سخت بگيرم كه تو را اندكْ مال، درمانده ى هزينه ى عيال و خوار و پريشانْ حال كند، مگر آنچه از مال خراج از ميان رفته، برعهده گيرى.

ر.ك: بخش شانزدهم/كارگزاران امام على/زياد بن ابيه.

/ 170