غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • سوال كرد دل من كه دوست با تو چه كرد
    دراز قصه نگويم حدي جمله كنم
    جفا نمود و نبخشود و دل ربود و نداد
    چو پيشم آمد كردم سلام روى بتافت
    نه چاره اى كه دل از دوستيش برگيرم
    بر انتظار ميان دو حال ماندستم ايا سنايى لولو ز ديدگانت مبار
    ايا سنايى لولو ز ديدگانت مبار



  • چرات بينم با اشك سرخ و با رخ زرد
    هر آنچه گفت نكرد و هر آنچه كشت نخورد
    وفا بگفت و نكرد و جفا نگفت و بكرد
    چو آستينش گرفتم گفت بردا برد
    نه حيله اى كه توانمش باز راه آورد
    كشيد بايد رنج و چشيد بايد درد كه در عقيله ى هجران صبور بايد مرد
    كه در عقيله ى هجران صبور بايد مرد


/ 436