غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • خوبت آراست اى غلام ايزد
    نافريد و نياوريد به حسن
    در جهان جمالت از رخ و زلف
    سبب آبروى جانها كرد
    از پى عزت جمال تو داد
    از پى منت وجود تو كرد
    از پى خدمت ركاب تو داد
    كرد گرد سم ستور رهت
    برهمن را چو پرسى ايزد كيست
    اى به هر دم شراب آدم خوار
    سر دام خودى ندارى هيچ
    وز براى شكار دلها ساخت
    آنچنان كعبه اى كه هست ترا
    بده انصاف هيچ وا نگرفت
    خوبت آراسته ست طرفه تر آنك تو مقيمى از آن سنايى را
    تو مقيمى از آن سنايى را



  • چشم بد دورخه به نام ايزد
    هيچ صورت چو تو تمام ايزد
    بهم آورد صبح و شام ايزد
    خاك كوى تو گام گام ايزد
    صورت لطف را قوام ايزد
    گردنانرا به زير وام ايزد
    آدمى را دم دوام ايزد
    سرمه ى چشم خاص و عام ايزد
    گويد آن رخ نگر كدام ايزد
    زده بر جام جانت جام ايزد
    زان مدامت دهد مدام ايزد
    خال تو دانه زلف دام ايزد
    در و ديوار و صحن و بام ايزد
    از تو از نيكويى و كام ايزد
    خود همى گويدت به نام ايزد داد بر درگهت مقام ايزد
    داد بر درگهت مقام ايزد


/ 436