غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • روزى بت من مست به بازار برآمد
    صد دلشده را از غم او روز فرو شد
    رخسار و خطش بود چو ديبا و چو عنبر
    در حسرت آن عنبر و ديباى نو آيين
    رشك ست بتان را ز بناگوش و خط او
    آن مايه بدانيد كه ايزد نظرى كرد و آن شب كه مرا بود به خلوت بر او بار
    و آن شب كه مرا بود به خلوت بر او بار



  • گرد از دل عشاق به يك بار بر آمد
    صد شيفته را از غم او كار برآمد
    باز آن دو بهم كرد و خريدار برآمد
    فرياد ز بزاز و ز عطار برآمد
    گويند كه بر برگ گلش خار برآمد
    تا سوسن و شمشاد ز گلزار برآمد پيش از شب من صبح ز كهسار برآمد
    پيش از شب من صبح ز كهسار برآمد


/ 436