غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • دوش ما را در خراباتى شب معراج بود
    بر اميد وصل ما را ملك بود و مال بود
    عشق ما تحقيق بود و شرب ما تسليم بود
    چاكر ما چون قباد و بهمن و پرويز بود
    از رخ و زلفين او شطرنج بازى كرده ام بدره ى زر و درم را دست او طيار بود
    بدره ى زر و درم را دست او طيار بود



  • آنكه مستغنى بد از ما هم به ما محتاج بود
    از صفاى وقت ما را تخت بود و تاج بود
    حال ما تصديق بود و مال ما تاراج بود
    خادم ما ايلك و خاقان بد و مهراج بود
    زان كه زلفش ساج بود روى او چون عاج بود كعبه ى محو عدم را جان ما حجاج بود
    كعبه ى محو عدم را جان ما حجاج بود


/ 436