غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • با تابش زلف و رخت اى ماه دلفروز
    از جنبش موى تو برآيد دو گل از مشك
    بر گرد يكى گرد دل ما و در آن دل
    هر چند همه دفتر عشاق بخوانديم
    در مملكت عاشقى از پسته و بادام
    تا ديده ى ما جز به تو آرام نگيرد با هجر تو هر شب ز پى وصل تو گويم
    با هجر تو هر شب ز پى وصل تو گويم



  • از شام تو قدر آيد وز صبح تو نوروز
    وز تابش روى تو برآيد دو شب از روز
    گر جز غم خود يابى آتش زن و بفروز
    با اين همه در عشق تو هستيم نو آموز
    بوس تو جهانگير شد و غمزه جهانسوز
    از بوسه ش مهرى كن و ز غمزه ش بردوز يارب تو شب عاشق و معشوق مكن روز
    يارب تو شب عاشق و معشوق مكن روز


/ 436