غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • در زلف تو دادند نگارا خبر دل
    يا دل بر من باز فرست اى بت مه رو
    نى نى كه اگر نيست ترا هيچ سر ما
    چندين سر انديشه و تيمار كه دارد
    بى عشق تو دل را خطرى نيست بر ما
    تا دل كم عشق تو در بست به شادى
    چاك زد جان پدر دست صبا دامن گل
    تيره شد ابر چو زلفين تو بر چهره ى رخ
    همه شب فاخته تا روز همى گريد زار
    زان كه گل بنده ى آن روى خوش خرم تست
    گل برون كرد سر از شاخ به دل بردن خلق تا گل عارض تو ديد فرو ريخت ز شرم
    تا گل عارض تو ديد فرو ريخت ز شرم



  • معذورم اگر آمده ام بر ار دل
    يا راه مرا باز نما تو به بر دل
    ما بى تو نداريم دل خويش و سر دل
    تا گه جگر يار خورد گه جگر دل
    هر چند كه صعب ست نگارا خطر دل
    بستيم به جان بر غم عشقت كمر دل
    خيز تا هر دو خراميم به پيرامن گل
    تا بياراست چو روى تو رخ روشن گل
    ز غم گل چو من از عشق تو اى خرمن گل
    در هواى رخ تو دست من و دامن گل
    تا بسى جلوه گرى كرد هوا بر تن گل با گل عارض تو راست نيايد فن گل
    با گل عارض تو راست نيايد فن گل


/ 436